دکتر محمد شعبانی راد

هویت این نور آشکار، پنهان بود! ما أُخْفِيَ‏ لَهُمْ مِنْ قُرَّةِ أَعْيُنٍ!

DECODING!
The identity of this obvious light was hidden!
Hidden Identity!

«خفی» در معنای ممدوح، یکی از هزار واژۀ مترادف «نور الولایة»،
و در معنای مذموم، یکی از هزار واژۀ مترادف «حسد» است.
در فرهنگ لغات عربی می‌نویسند:
«الخَوَافِي: ما دون القوادم من الرّيش، پرهاى زير بال پرنده كه بهنگام نشستن روى زمين و بستن بال و غير پرواز، پوشيده و پنهان شوند. پرهاى بلند بال را قوادم گويند.»
«قوادم در حالت نشسته دیده میشن، اما خوافی که زیر قوادم هستند در حالت نشسته دیده نمیشن و فقط در حالت پرواز معلوم میشن.»
فرایندی که مدام مخفی و آشکار می‌شود!
+ «حضور و غیاب آنلاین نور!»
«خَفِيَ‏ الشَّى‏ءُ: اسْتَتَرَ أَوْ ظَهَرَ فَهُوَ مِن الأَضْدَادِ.»
«خَفِيَ‏ عَلَيْهِ إذَا اسْتَتَرَ و خَفِيَ‏ لَهُ إذَا ظَهَرَ»
وقتی که پشت به نور کنی (رو به تمنا)، این نور از نظرت مخفی میشه!
وقتی رو به نور کنی (پشت به تمنا)، این نور برای تو آشکار میشه!
«خَفَيْتُه‏: إذَا سَتَرْتَهُ و أَظْهَرْتَهُ»
نوری که قلب را، گوهری گرانبها میکند! «جهر – جوهر»
+ «قلب گرانقیمت!»
+ «حجارة مسومة»: در جوف نار آیت، نور ولایت مخفی است!
چشم بینای قلب سلیم اهل یقین با دقت و تفحص، این نور رو بالاخره پیدا میکنه.
+ «اسم الله»

Hidden Identity!

CODING & DECODING!

کدگذاری و رمزگشایی!

«الخَوَافِي: پرهاى بال پرنده كه بهنگام بستن بال، پنهان شوند.»
اینکه در کتاب لغت مینویسه این واژه از اضداد است:
اول : «خفى الشي‏ء: إذا سترته»
دوم : «خفا البرق : إذا لمع»
+ مفهوم «آشکار»
+ «ملک سلیمان»
+ «قبض و بسط»
نور ولایت فرایندی است مخفیانه!
+ «ردیابی‌نشدنی‌ها»
«hidden»
«ما أُخْفِيَ‏ لَهُمْ مِنْ قُرَّةِ أَعْيُنٍ»
نور در جوف نار مخفی است.
هویت این نور آشکار، پنهان بود! ما أُخْفِيَ‏ لَهُمْ مِنْ قُرَّةِ أَعْيُنٍ!
نوری که قلب را، گوهری گرانبها میکند!
+ «آشکار – پنهان»
«اخْتَفَى‏: پنهان شد، ناپديد شد.»
«اخْتَفَى‏ الشي‏ءَ: آن چيز را بدست آورد و آشكار ساخت.»
«أَخْفَى‏ الشي‏ءَ: آن چيز را پوشيده و پنهان كرد، پوشش آن چيز را برداشت و آشكار كرد.»
«الْخَوَافِي ‏: جمع‏ خَافِيَةٍ، و هي: ما دون القوادم من الرّيش. 
يعنى پرهاى زير بال حيوانات كه در نشستن روى زمين و غير پرواز پوشيده است.»
«الخَوَافِي‏- [خفي‏]: پرهاى بال پرنده كه بهنگام بستن بال پنهان شوند.»
«الخَافي‏- [خفي‏]: آنچه كه آشكار نباشد، پنهان»
یادآوری معالم ربانی، فهم «قبض و بسط نور قلبی»، یک چیز پنهان است!
+ «ذکر الله»
+ «قبض و بسط»
+ «ملک سلیمان – الْعَافِيَةُ مُلْكٌ خَفِيٌّ»: قلب سلیمی که نور ولایت رو- که فرایندی مخفیانه است- میفهمه، گوهر بسیار ارزشمندی است «یاقوت سرخ»!
ملک سلیمان در قلب اهل یقین مخفی است، و وقتی که با استعمال معالم ربانی در دل شرایط به پرواز در می‌آیند «خَوَافِي» این پرواز شکوهمند توام با آرامش آشکار می شود که بسیار هم دیدنی است.
یادآوری معالم ربانی مثل پرهای مخفی زیر بال پرنده ای است [نور ولایت فرایندی مخفیانه است] که روی زمین نشسته اما همینکه پرواز کند [هنگام رویارویی با آیات، فن «اقرضهم من عرضک» را خوب اجرا می کند] این پرهای زیبا خود را نمایان خواهد کرد که چقدر مهارت در پرواز دارد «حرث» و چه زیبا در آسمان نورانی ولایت به پرواز در می‌آید.
چقدر این واژه زیبا و برازندۀ نام و یاد معالم ربانی صاحبان نور است:
«خَيْرُ الذِّكْرِ الْخَفِيُ – الْعَافِيَةُ مُلْكٌ خَفِيٌّ»
پرهای مخفی زیر بال پرنده در حالت نشسته به چشم نمی آید، اما در حال پرواز چه زیبا خود را ظاهر می کند و این معنی متضاد که در کتب لغت برای واژه «خفی» ذکر شده جز با این بیان مرتبط با بحث قبض و بسط، قابل فهم نخواهد بود. انگاری وقتی نشسته‌ای و به یاد معالم ربانی می‌افتی، بناگاه بیاد پرهای پوشیده در زیر بالهایت می‌افتی که توانایی پرواز به تو می‌دهند آنگاه است که با این پرهای پوشیده که دیگر حالا پوشیده نیست و آشکار شده، به پرواز در آمده‌ای و در مقابل دیدگان اهل یقین و اهل شک به پرواز در آمده و سخن می گویی (کلام تاثیر گذار).
ندای خفی دو ویژگی متضاد دارد! درست است که از دید دیگران مخفی است اما از نظر خودت مثل روز روشن است «خفا البرق : إذا لمع» لذا در کتاب لغت مقاییس اللغة دو معنی متضاد برای این واژه ذکر شده اول « خفى الشي‏ء : إذا سترته » و دوم « خفا البرق : إذا لمع » لذا این واژه به زیبایی حال قلبی اهل یقین را که با یاد معالم ربانی که از دید همگان مخفی است اما برای خودش و درون قلب سلیم خودش مثل روز روشن است و همچون برق لامع رعد و برقش را می بیند «قبض و بسط» و کلام ربّ خودش را حس می کند و می شنود و انجام می دهد این ویژگی متضاد در معنای این کلمه بسیار زیباست!
حالا معنای این آیه برایمان چه زیباست:
« ادْعُوا رَبَّكُمْ تَضَرُّعاً وَ خُفْيَةً »
یعنی جوری به یاد معالم ربانی بیفت که مثل نوزادی که وقتی گریه می کنه شیر از پستان مادرش می ریزه «ضرع- تضرع» اما صدای این گریه تو رو هیچکس نباید بشنوه و فقط مادر اعتقادی تو یعنی صاحب نور در عالم معنا این صدا را می شنود و جوری در همون لحظه شیر به قلبت عنایت می کند که نور از گوشه‌های دهان قلبت لبریز شده و اهل یقین این نور را متوجه می شوند که داری با چه ولعی شیر را از پستان مادرت میمکی و میخوری، نوش جان! وقتی یه بار تجربه کردی و به دهنت خورد که چجوری گریه کنی که مادر به سویت شتابان بیاید و تو را در آغوش گرم کهف خود بگیرد و علم در دهانت بریزد دیگه تو این پستان پر شیر که برای تو رگ کرده را اصلا ول کن نیستی!

[ذکر یعنی یاد معالم ربانی – نداء خفیا]:
«ذِكْرُ رَحْمَتِ رَبِّكَ عَبْدَهُ زَكَرِيَّا»
یواشی تو دلت گفتی و اینجوری از دلت گذشت که هیچکس هم متوجه این ندای مخفی تو نشد:
« إِذْ نادى‏ رَبَّهُ نِداءً خَفِيًّا »
+ «ورکلایف فرودگاه بغداد»:
اگه جای من بودی با این آیت چکار می کردی؟!
[أَخْفَى: مَا خَطَرَ بِبَالِكَ ثُمَّ أُنْسِيتَهُ]:
ندای خفیف همان به یاد صاحبان نور بودن است که امری قلبی است و از دید همگان مخفی است اما برای خودت مثل روز روشن است.
اهل یقین در عالم ذر با اقرار به نور ولایت آل محمد ع به اینکه تنها ابزار آرامبخش قلب یاد معالم ربانی است این را درون شاکله خود جای داده اند اما با آمدن به این دنیا فراموش کرده اند ، تا اینکه دوباره که با صاحب نور خود روبرو و آشنا می شوند انگاری این چیز با ارزش فراموش شده را دوباره به یاد می آورند و این همان بحث زیبای ذکر الله و یادآوری معالم ربانی است که به یاد ما می‌آید و اینجور پرنور و مفید فایده است و بسیار هم کاربردی است.
پس واژه زیبای «اخفی» نیز نام معالم ربانی صاحبان نور است و نام این کلید مشکل گشای فراموش شده است که حالا دوباره به یاد ما آمده تا مثل کسی که بدنبال ضربه مغزی خاطرات گذشته اش را فراموش کرده دوباره با یک حادثه خاص این مطالب فراموش شده مجددا به یادش می آید و خودبخود شروع به گفتن از گذشته فراموش کرده خود می کند و این مثال زیبا برای فهم مطلب در مورد واژه اخفی خیلی قشنگ است که «به یادمان می‌افتد»!
اهل شک چون در عالم ذر به فضل معالم ربانی خود اقرار ننموده اند لذا چیزی در خاطرشان نیست که با فشار آوردن به مغزشان این خاطرات را بیاد بیاورند پس چون حسودند و به نور معالم ربانی نمی رسند لذا آنرا انکار می کنند درست همان کاری که دفعه اول هم در عالم ذر نمودند اما اینبار مهلت دیگری به آنها داده نخواهد شد و با دل کندن از معالم ربانی دیگر فرصت بداء را از دست خواهند داد.

امام صادق علیه السلام:
عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ قَالَ :
سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ
يَعْلَمُ السِّرَّ وَ أَخْفى‏  
قَالَ السِّرُّ مَا كَتَمْتَهُ‏ فِي نَفْسِكَ
وَ أَخْفَى مَا خَطَرَ بِبَالِكَ ثُمَّ أُنْسِيتَهُ.
محمّد بن مسلم گويد:
از امام صادق عليه السلام در باره قول خداوند عزّ و جلّ:
يَعْلَمُ السِّرَّ وَ أَخْفى‏ پرسيدم،
فرمود:
«سرّ» آن چيزى است كه به اختيار خود در ضميرت پنهان مى‌‏دارى
و «اخفى» آن است كه: زمانى در خاطره‏‌ات بوده و بعد آن را از ياد برده‏‌اى.

[اخفی – ذکر – قرّة اعین]:
عبارت « ما أُخْفِيَ‏ لَهُمْ مِنْ قُرَّةِ أَعْيُنٍ + قبض و بسط» در آیه:
«فَلا تَعْلَمُ نَفْسٌ ما أُخْفِيَ‏ لَهُمْ مِنْ قُرَّةِ أَعْيُنٍ‏»
به زیبایی اشاره به یاد عالم ربانی دارد که موجب روشنایی قلب اهل یقین می گردد «قبض و بسط» که همان فرایند نور الولایة است و هیچکس از آن آگاهی ندارد « فَلا تَعْلَمُ نَفْسٌ » جز صاحبان نور و مافوق علمی آنها یعنی آل محمد ع.
فقط خدا میدونه اینایی که اهل یقینن و با یاد معالم ربانی توفیق گذشت از دلخواهها نصیبشون میشه و عمل صالح تولید می کنن چقدر قلبشون به نور آل محمد ع روشن میشه که قابل وصف نیست:
«فَلا تَعْلَمُ نَفْسٌ ما أُخْفِيَ لَهُمْ مِنْ قُرَّةِ أَعْيُنٍ جَزاءً بِما كانُوا يَعْمَلُونَ»

[خفی – غیب] :
این معالم ربانی و این قرآن و این مطالب کلا به درد کسی میخوره که با یاد نورش قلب ناآرامشو آرام کنه!
« الإيمان الخفي‏ » :  الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْبِ + «قبض و بسط»:
در مقالۀ غیب گفتیم که برای ما غیب نام معالم ربانی است و هر کسی یقین به این غیب و علم و نور و ماوراء داشته باشد در واقع حالا با واژه «خفی» که نام زیبای دیگری برای نور الولایة است، انگاری با یادآوری و کمک این پرهای پرواز مخفی از دید دیگران، اما روشن از دید خودش، می تواند هنگام خطر چنان به پرواز در آید که همه از این مهارت و فن یادآوری معالم ربانی به تعجب در آیند.
به این میگن ایمان خفی یا ایمان به غیب که همان یاد معالم ربانی است.
وقتی میگیم اهل یقین نسبت به معالم ربانی، منظورمون همین ایمانی است که (روح ایمان) در این تقسیم بندی بعنوان تصدیق و تایید با قلب عنوان شده و این تصدیق قلبی امری خفی است که از دید دیگران مخفی است اما از دید قلبی خود اهل یقین واضح و روشن و آشکار است.
این حدیث زیبا که وجوه چهارگانه ایمان را در قلب توضیح می دهد خیلی مهم است:
[فَالْإِيمَانُ الْخَفِيُّ هُوَ التَّصْدِيقُ – مُؤْمِنٌ مُصَدِّقٌ‏] :

« تفسير القمي‏
الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْبِ‏
قَالَ
يُصَدِّقُونَ بِالْبَعْثِ وَ النُّشُورِ وَ الْوَعْدِ وَ الْوَعِيدِ
وَ الْإِيمَانُ فِي كِتَابِ اللَّهِ عَلَى أَرْبَعَةِ أَوْجُهٍ
فَمِنْهُ إِقْرَارٌ بِاللِّسَانِ قَدْ سَمَّاهُ اللَّهُ إِيمَاناً
وَ مِنْهُ تَصْدِيقٌ بِالْقَلْبِ
وَ مِنْهُ الْأَدَاءُ
وَ مِنْهُ التَّأْيِيدُ

فَأَمَّا الْإِيمَانُ الَّذِي هُوَ إِقْرَارٌ بِاللِّسَانِ
وَ قَدْ سَمَّاهُ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى إِيمَاناً وَ نَادَى أَهْلَهُ بِهِ فَقَوْلُهُ‏
يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا خُذُوا حِذْرَكُمْ‏ فَانْفِرُوا ثُباتٍ أَوِ انْفِرُوا جَمِيعاً وَ إِنَّ مِنْكُمْ لَمَنْ لَيُبَطِّئَنَّ فَإِنْ أَصابَتْكُمْ مُصِيبَةٌ قالَ قَدْ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيَّ إِذْ لَمْ أَكُنْ مَعَهُمْ شَهِيداً وَ لَئِنْ أَصابَكُمْ فَضْلٌ مِنَ اللَّهِ لَيَقُولَنَّ كَأَنْ لَمْ تَكُنْ بَيْنَكُمْ وَ بَيْنَهُ مَوَدَّةٌ يا لَيْتَنِي كُنْتُ مَعَهُمْ فَأَفُوزَ فَوْزاً عَظِيماً
فَقَالَ الصَّادِقُ ع لَوْ أَنَّ هَذِهِ الْكَلِمَةَ قَالَهَا أَهْلُ الشَّرْقِ وَ أَهْلُ الْمَغْرِبِ لَكَانُوا بِهَا خَارِجِينَ مِنَ الْإِيمَانِ وَ لَكِنْ قَدْ سَمَّاهُمُ اللَّهُ مُؤْمِنِينَ بِإِقْرَارِهِمْ وَ قَوْلُهُ‏ يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا آمِنُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ‏  فَقَدْ سَمَّاهُمْ مُؤْمِنِينَ بِإِقْرَارِ اللِّسَانِ ثُمَّ قَالَ لَهُمْ صَدِّقُوا

وَ أَمَّا الْإِيمَانُ الَّذِي هُوَ التَّصْدِيقُ فَقَوْلُهُ‏ الَّذِينَ آمَنُوا وَ كانُوا يَتَّقُونَ لَهُمُ الْبُشْرى‏ فِي الْحَياةِ الدُّنْيا وَ فِي الْآخِرَةِ يَعْنِي صَدَّقُوا وَ قَوْلُهُ‏ لَنْ نُؤْمِنَ لَكَ حَتَّى نَرَى اللَّهَ‏ أَيْ لَا نُصَدِّقُكَ وَ قَوْلُهُ‏ يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا آمِنُوا أَيْ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ أَقَرُّوا صَدِّقُوا فَالْإِيمَانُ الْخَفِيُّ هُوَ التَّصْدِيقُ وَ لِلتَّصْدِيقِ شُرُوطٌ لَا يَتِمُّ التَّصْدِيقُ إِلَّا بِهَا
(شرطش اقرار و یقین به فضل معالم ربانی است! طبق این آیه:)
وَ قَوْلُهُ‏ لَيْسَ الْبِرَّ أَنْ تُوَلُّوا وُجُوهَكُمْ قِبَلَ الْمَشْرِقِ وَ الْمَغْرِبِ‏ وَ لكِنَّ الْبِرَّ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ وَ الْمَلائِكَةِ وَ الْكِتابِ وَ النَّبِيِّينَ وَ آتَى الْمالَ عَلى‏ حُبِّهِ ذَوِي الْقُرْبى‏ وَ الْيَتامى‏ وَ الْمَساكِينَ وَ ابْنَ السَّبِيلِ وَ السَّائِلِينَ وَ فِي الرِّقابِ‏ وَ أَقامَ الصَّلاةَ وَ آتَى الزَّكاةَ وَ الْمُوفُونَ بِعَهْدِهِمْ إِذا عاهَدُوا وَ الصَّابِرِينَ فِي الْبَأْساءِ وَ الضَّرَّاءِ وَ حِينَ الْبَأْسِ أُولئِكَ الَّذِينَ صَدَقُوا وَ أُولئِكَ هُمُ الْمُتَّقُونَ‏ فَمَنْ أَقَامَ هَذِهِ الشُّرُوطَ فَهُوَ مُؤْمِنٌ مُصَدِّقٌ‏

وَ أَمَّا الْإِيمَانُ الَّذِي هُوَ الْأَدَاءُ فَهُوَ قَوْلُهُ لَمَّا حَوَّلَ اللَّهُ قِبْلَةَ رَسُولِهِ إِلَى الْكَعْبَةِ قَالَ أَصْحَابُ رَسُولِ اللَّهِ ص يَا رَسُولَ اللَّهِ فَصَلَاتُنَا إِلَى بَيْتِ الْمَقْدِسِ بَطَلَتْ فَأَنْزَلَ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى‏ وَ ما كانَ اللَّهُ لِيُضِيعَ إِيمانَكُمْ‏ فَسَمَّى الصَّلَاةَ إِيمَاناً

وَ الْوَجْهُ الرَّابِعُ مِنَ الْإِيمَانِ هُوَ التَّأْيِيدُ الَّذِي جَعَلَهُ اللَّهُ فِي قُلُوبِ الْمُؤْمِنِينَ مِنْ رُوحِ الْإِيمَانِ فَقَالَ‏ لا تَجِدُ قَوْماً يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ يُوادُّونَ مَنْ حَادَّ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ لَوْ كانُوا آباءَهُمْ أَوْ أَبْناءَهُمْ أَوْ إِخْوانَهُمْ أَوْ عَشِيرَتَهُمْ أُولئِكَ كَتَبَ فِي قُلُوبِهِمُ الْإِيمانَ وَ أَيَّدَهُمْ بِرُوحٍ مِنْهُ‏ وَ الدَّلِيلُ عَلَى ذَلِكَ قَوْلُهُ ص لَا يَزْنِي الزَّانِي وَ هُوَ مُؤْمِنٌ وَ لَا يَسْرِقُ السَّارِقُ وَ هُوَ مُؤْمِنٌ يُفَارِقُهُ رُوحُ الْإِيمَانِ مَا دَامَ عَلَى بَطْنِهَا فَإِذَا قَامَ عَادَ إِلَيْهِ قِيلَ وَ مَا الَّذِي يُفَارِقُهُ قَالَ الَّذِي يَدَعُهُ فِي قَلْبِهِ
ثُمَّ قَالَ ع
مَا مِنْ قَلْبٍ إِلَّا وَ لَهُ أُذُنَانِ عَلَى أَحَدِهِمَا مَلَكٌ مُرْشِدٌ وَ عَلَى الْآخَرِ شَيْطَانٌ مُفْتِنٌ هَذَا يَأْمُرُهُ وَ هَذَا يَزْجُرُهُ
وَ مِنَ الْإِيمَانِ مَا قَدْ ذَكَرَهُ اللَّهُ فِي الْقُرْآنِ خَبِيثٌ وَ طَيِّبٌ فَقَالَ‏ ما كانَ اللَّهُ لِيَذَرَ الْمُؤْمِنِينَ عَلى‏ ما أَنْتُمْ عَلَيْهِ حَتَّى يَمِيزَ الْخَبِيثَ مِنَ الطَّيِّبِ‏ وَ مِنْهُمْ مَنْ يَكُونُ مُؤْمِناً مُصَدِّقاً وَ لَكِنَّهُ يَلْبَسُ إِيمَانَهُ بِظُلْمٍ وَ هُوَ قَوْلُهُ‏ الَّذِينَ آمَنُوا وَ لَمْ يَلْبِسُوا إِيمانَهُمْ بِظُلْمٍ أُولئِكَ لَهُمُ الْأَمْنُ وَ هُمْ مُهْتَدُونَ‏ فَمَنْ كَانَ مُؤْمِناً ثُمَّ دَخَلَ فِي الْمَعَاصِي الَّتِي نَهَى اللَّهُ عَنْهَا فَقَدْ لَبِسَ إِيمَانَهُ بِظُلْمٍ فَلَا يَنْفَعُهُ الْإِيمَانُ حَتَّى يَتُوبَ إِلَى اللَّهِ مِنَ الظُّلْمِ الَّذِي لَبِسَ إِيمَانَهُ حَتَّى يُخْلِصَ اللَّهُ إِيمَانَهُ فَهَذِهِ وُجُوهُ الْإِيمَانِ فِي كِتَابِ اللَّهِ‏ .

[دعا – خفی – ذکر – غیب]:
«دَعْوَةٌ تُخْفِيهَا أَفْضَلُ مِنْ سَبْعِينَ دَعْوَةً تُظْهِرُهَا»

[نور – یاد عالم ربانی – ذکر خفی – سرّ لطیف]:
کسی که به نور یاد معالم ربانی برسه خوشا به حالش!
قصه این نور مخفی اینجوریه که:
این حدیث بی نظیر است!
« خُطْبَةٌ أُخْرَى فِي مَدْحِ رَسُولِ اللَّهِ ص وَ الْأَئِمَّةِ ع رَوَاهَا أَحْمَدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ الْهَاشِمِيُّ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ مُوسَى بْنِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيٍّ ع قَالَ الْحُسَيْنُ ع‏ خَطَبَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ خُطْبَةً بَلِيغَةً فِي مَدْحِ رَسُولِ اللَّهِ ص فَقَالَ بَعْدَ حَمْدِ اللَّهِ وَ الصَّلَاةِ عَلَى نَبِيِّهِ
لَمَّا أَرَادَ اللَّهُ أَنْ يُنْشِئَ الْمَخْلُوقَاتِ وَ يُبْدِعَ الْمَوْجُودَاتِ أَقَامَ الْخَلَائِقَ فِي صُورَةٍ وَاحِدَةٍ قَبْلَ دَحْوِ الْأَرْضِ وَ رَفْعِ السَّمَاوَاتِ ثُمَّ أَفَاضَ نُوراً مِنْ نُورِ عِزِّهِ فَلَمَعَ قَبَساً مِنْ ضِيَائِهِ وَ سَطَعَ ثُمَّ اجْتَمَعَ فِي تِلْكَ الصُّورَةِ وَ فِيهَا صُورَةُ رَسُولِ اللَّهِ ص‏ فَقَالَ لَهُ تَعَالَى أَنْتَ الْمُرْتَضَى الْمُخْتَارُ وَ فِيكَ مُسْتَوْدَعُ الْأَنْوَارِ مِنْ أَجْلِكَ أَضَعُ الْبَطْحَاءَ وَ أَرْفَعُ السَّمَاءَ وَ أُجْرِي الْمَاءَ وَ أَجْعَلُ الثَّوَابَ وَ الْعِقَابَ وَ الْجَنَّةَ وَ النَّارَ وَ أَنْصِبُ أَهْلَ بَيْتِكَ عَلَماً لِلْهِدَايَةِ وَ أُودِعُ فِيهِمْ أَسْرَارِي بِحَيْثُ لَا يَغِيبُ عَنْهُمْ دَقِيقٌ وَ لَا جَلِيلٌ وَ لَا يَخْفَى عَنْهُمْ خَفِيٌّ أَجْعَلُهُمْ حُجَّتِي عَلَى خَلِيقَتِي وَ أُسْكِنُ قُلُوبَهُمْ أَنْوَارَ عِزَّتِي وَ أُطْلِعُهُمْ عَلَى مَعَادِنِ جَوَاهِرِ خَزَائِنِي
ثُمَّ أَخَذَ اللَّهُ تَعَالَى عَلَيْهِمُ الشَّهَادَةَ بِالرُّبُوبِيَّةِ وَ الْإِقْرَارَ بِالْوَحْدَانِيَّةِ وَ إِنَّ الْإِمَامَةَ فِيهِمْ وَ النُّورَ مَعَهُمْ
ثُمَّ إِنَّ اللَّهَ سُبْحَانَهُ أَخْفَى الْخَلِيقَةَ فِي غَيْبِهِ وَ غَيَّبَهَا فِي مَكْنُونِ عِلْمِهِ وَ نَصَبَ الْعَوَالِمَ وَ مَوَّجَ الْمَاءَ وَ أَثَارَ الزَّبَدَ وَ أَهَاجَ الدُّخَانَ فَطَفَا عَرْشُهُ عَلَى الْمَاءِ ثُمَّ أَنْشَأَ الْمَلَائِكَةَ مِنْ أَنْوَارٍ أَبْدَعَهَا وَ أَنْوَاعٍ اخْتَرَعَهَا
ثُمَّ خَلَقَ الْمَخْلُوقَاتِ فَأَكْمَلَهَا ثُمَّ قَرَنَ بِتَوْحِيدِهِ نُبُوَّةَ نَبِيِّهِ فَشَهِدَتْ لَهُ السَّمَاوَاتُ وَ الْأَرْضُ وَ الْمَلَائِكَةُ وَ الْعَرْشُ وَ الْكُرْسِيُّ وَ الشَّمْسُ وَ الْقَمَرُ وَ النُّجُومُ وَ مَا فِي الْأَرْضِ بِالنُّبُوَّةِ وَ الْفَضِيلَةِ
ثُمَّ خَلَقَ آدَمَ وَ أَبَانَ لِلْمَلَائِكَةِ فَضْلَهُ وَ أَرَاهُمْ مَا خَصَّهُ بِهِ مِنْ سَابِقِ الْعِلْمِ
فَجَعَلَهُ مِحْرَاباً وَ قِبْلَةً لَهُمْ
فَسَجَدُوا لَهُ وَ عَرَفُوا حَقَّهُ
ثُمَّ إِنَّ اللَّهَ تَعَالَى بَيَّنَ لِآدَمَ ع حَقِيقَةَ ذَلِكَ النُّورِ وَ مَكْنُونَ ذَلِكَ السِّرِّ فَأَوْدَعَهُ شَيْئاً وَ أَوْصَاهُ وَ أَعْلَمَهُ أَنَّهُ السِّرُّ فِي الْمَخْلُوقَاتِ
ثُمَّ لَمْ يَزَلْ يَنْتَقِلُ مِنَ الْأَصْلَابِ الطَّاهِرَةِ إِلَى الْأَرْحَامِ الزَّكِيَّةِ إِلَى أَنْ وَصَلَ إِلَى عَبْدِ الْمُطَّلِبِ فَأَلْقَاهُ إِلَى عَبْدِ اللَّهِ ثُمَّ صَانَهُ اللَّهُ عَنِ الْخَثْعَمِيَّةِ حَتَّى وَصَلَ إِلَى آمِنَةَ
فَلَمَّا أَظْهَرَهُ اللَّهُ بِوَاسِطَةِ نَبِيِّنَا ص اسْتَدْعَى الْفُهُومَ إِلَى الْقِيَامِ بِحُقُوقِ ذَلِكَ السِّرِّ اللَّطِيفِ وَ نَدَبَ الْعُقُولَ إِلَى الْإِجَابَةِ لِذَلِكَ الْمَعْنَى الْمُودَعِ فِي الذَّرِّ قَبْلَ النَّسْلِ
فَمَنْ واقَفَهُ قَبَسٌ مِنْ لَمَحَاتِ ذَلِكَ النُّورِ اهْتَدَى إِلَى السِّرِّ وَ انْتَهَى إِلَى الْعَهْدِ الْمُودَعِ فِي بَاطِنِ الْأَمْرِ وَ غَامِضِ الْعِلْمِ
وَ مَنْ غَمَرَتْهُ الْغَفْلَةُ وَ شَغَلَتْهُ الْمِحْنَةُ عَشِيَ بَصَرُ قَلْبِهِ عَنْ إِدْرَاكِهِ
فَلَا يَزَالُ ذَلِكَ النُّورُ يَنْتَقِلُ فِينَا أَهْلَ‏ الْبَيْتِ وَ يَتَشَعْشَعُ فِي غَرَائِزِنَا إِلَى أَنْ يَبْلُغَ الْكِتَابُ أَجَلَهُ
فَنَحْنُ أَنْوَارُ الْأَرْضِ وَ السَّمَاوَاتِ وَ مَحْضُ خَالِصِ الْمَوْجُودَاتِ وَ سُفُنُ النَّجَاةِ وَ فِينَا مَكْنُونُ الْعِلْمِ وَ إِلَيْنَا مَصِيرُ الْأُمُورِ وَ بِمَهْدِيِّنَا تَنْقَطِعُ الْحُجَجُ فَهُوَ خَاتَمُ الْأَئِمَّةِ وَ مُنْقِذُ الْأُمَّةِ وَ مُنْتَهَى النُّورِ وَ غَامِضُ السِّرِّ
فَلْيَهْنَأْ مَنِ اسْتَمْسَكَ بِعُرْوَتِنَا وَ حُشِرَ عَلَى مَحَبَّتِنَا. »

[تقیة – قبض و بسط] :
[ « إِنَّمَا أَنْتُمْ فِي النَّاسِ كَالنَّحْلِ فِي الطَّيْرِ »
امام صادق عليه السلام:
اتَّقُوا عَلَى دِينِكُمْ فَاحْجُبُوهُ بِالتَّقِيَّةِ فَإِنَّهُ لَا إِيمَانَ لِمَنْ لَا تَقِيَّةَ لَهُ
إِنَّمَا أَنْتُمْ فِي النَّاسِ كَالنَّحْلِ فِي الطَّيْرِ لَوْ أَنَّ الطَّيْرَ تَعْلَمُ مَا فِي أَجْوَافِ النَّحْلِ مَا بَقِيَ مِنْهَا شَيْ‏ءٌ إِلَّا أَكَلَتْهُ
وَ لَوْ أَنَّ النَّاسَ عَلِمُوا مَا فِي أَجْوَافِكُمْ أَنَّكُمْ تُحِبُّونَّا أَهْلَ الْبَيْتِ
لَأَكَلُوكُمْ بِأَلْسِنَتِهِمْ وَ لَنَحَلُوكُمْ‏ فِي السِّرِّ وَ الْعَلَانِيَةِ
رَحِمَ اللَّهُ عَبْداً مِنْكُمْ كَانَ عَلَى وَلَايَتِنَا.
بخاطر حفظ دينتان تقيه كنيد، و آن را با تقيه زير پرده داريد، زيرا هر كه تقيه ندارد ايمان ندارد،
همانا شما در ميان مردم مانند زنبور عسل در ميان‏ پرندگانيد، اگر پرندگان بدانند، در درون زنبور عسل چيست، همه آنها را بخورند، و اگر مردم بدانند آنچه در دل شماست كه ما اهل بيت را دوست داريد، شما را با زبانشان بخورند و در نهان و آشكار ناسزا گويند، (از شما سعايت و سخن چينى كنند و به شما تهمت زنند تا گرفتار زندان و شكنجه و اعدام شويد)
خدا بيامرزد آن بنده‏‌ئى را از شما كه ولايت ما را داشته باشد. »

مشتقات ریشۀ «خفی» در آیات قرآن:

إِنْ تُبْدُوا الصَّدَقاتِ فَنِعِمَّا هِيَ وَ إِنْ تُخْفُوها وَ تُؤْتُوهَا الْفُقَراءَ فَهُوَ خَيْرٌ لَكُمْ وَ يُكَفِّرُ عَنْكُمْ مِنْ سَيِّئاتِكُمْ وَ اللَّهُ بِما تَعْمَلُونَ خَبيرٌ (271)
لِلَّهِ ما فِي السَّماواتِ وَ ما فِي الْأَرْضِ وَ إِنْ تُبْدُوا ما في‏ أَنْفُسِكُمْ أَوْ تُخْفُوهُ‏ يُحاسِبْكُمْ بِهِ اللَّهُ فَيَغْفِرُ لِمَنْ يَشاءُ وَ يُعَذِّبُ مَنْ يَشاءُ وَ اللَّهُ عَلى‏ كُلِّ شَيْ‏ءٍ قَديرٌ (284)
إِنَّ اللَّهَ لا يَخْفى‏ عَلَيْهِ شَيْ‏ءٌ فِي الْأَرْضِ وَ لا فِي السَّماءِ (5)
قُلْ إِنْ تُخْفُوا ما في‏ صُدُورِكُمْ أَوْ تُبْدُوهُ يَعْلَمْهُ اللَّهُ وَ يَعْلَمُ ما فِي السَّماواتِ وَ ما فِي الْأَرْضِ وَ اللَّهُ عَلى‏ كُلِّ شَيْ‏ءٍ قَديرٌ (29)
يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لا تَتَّخِذُوا بِطانَةً مِنْ دُونِكُمْ لا يَأْلُونَكُمْ خَبالاً وَدُّوا ما عَنِتُّمْ قَدْ بَدَتِ الْبَغْضاءُ مِنْ أَفْواهِهِمْ وَ ما تُخْفي‏ صُدُورُهُمْ أَكْبَرُ قَدْ بَيَّنَّا لَكُمُ الْآياتِ إِنْ كُنْتُمْ تَعْقِلُونَ (118)
ثُمَّ أَنْزَلَ عَلَيْكُمْ مِنْ بَعْدِ الْغَمِّ أَمَنَةً نُعاساً يَغْشى‏ طائِفَةً مِنْكُمْ وَ طائِفَةٌ قَدْ أَهَمَّتْهُمْ أَنْفُسُهُمْ يَظُنُّونَ بِاللَّهِ غَيْرَ الْحَقِّ ظَنَّ الْجاهِلِيَّةِ يَقُولُونَ هَلْ لَنا مِنَ الْأَمْرِ مِنْ شَيْ‏ءٍ قُلْ إِنَّ الْأَمْرَ كُلَّهُ لِلَّهِ يُخْفُونَ‏ في‏ أَنْفُسِهِمْ ما لا يُبْدُونَ لَكَ يَقُولُونَ لَوْ كانَ لَنا مِنَ الْأَمْرِ شَيْ‏ءٌ ما قُتِلْنا هاهُنا قُلْ لَوْ كُنْتُمْ في‏ بُيُوتِكُمْ لَبَرَزَ الَّذينَ كُتِبَ عَلَيْهِمُ الْقَتْلُ إِلى‏ مَضاجِعِهِمْ وَ لِيَبْتَلِيَ اللَّهُ ما في‏ صُدُورِكُمْ وَ لِيُمَحِّصَ ما في‏ قُلُوبِكُمْ وَ اللَّهُ عَليمٌ بِذاتِ الصُّدُورِ (154)
يَسْتَخْفُونَ‏ مِنَ النَّاسِ وَ لا يَسْتَخْفُونَ‏ مِنَ اللَّهِ وَ هُوَ مَعَهُمْ إِذْ يُبَيِّتُونَ ما لا يَرْضى‏ مِنَ الْقَوْلِ وَ كانَ اللَّهُ بِما يَعْمَلُونَ مُحيطاً (108)
إِنْ تُبْدُوا خَيْراً أَوْ تُخْفُوهُ‏ أَوْ تَعْفُوا عَنْ سُوءٍ فَإِنَّ اللَّهَ كانَ عَفُوًّا قَديراً (149)
يا أَهْلَ الْكِتابِ قَدْ جاءَكُمْ رَسُولُنا يُبَيِّنُ لَكُمْ كَثيراً مِمَّا كُنْتُمْ تُخْفُونَ‏ مِنَ الْكِتابِ وَ يَعْفُوا عَنْ كَثيرٍ قَدْ جاءَكُمْ مِنَ اللَّهِ نُورٌ وَ كِتابٌ مُبينٌ (15)
بَلْ بَدا لَهُمْ ما كانُوا يُخْفُونَ‏ مِنْ قَبْلُ وَ لَوْ رُدُّوا لَعادُوا لِما نُهُوا عَنْهُ وَ إِنَّهُمْ لَكاذِبُونَ (28)
قُلْ مَنْ يُنَجِّيكُمْ مِنْ ظُلُماتِ الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ تَدْعُونَهُ تَضَرُّعاً وَ خُفْيَةً لَئِنْ أَنْجانا مِنْ هذِهِ لَنَكُونَنَّ مِنَ الشَّاكِرينَ (63)
وَ ما قَدَرُوا اللَّهَ حَقَّ قَدْرِهِ إِذْ قالُوا ما أَنْزَلَ اللَّهُ عَلى‏ بَشَرٍ مِنْ شَيْ‏ءٍ قُلْ مَنْ أَنْزَلَ الْكِتابَ الَّذي جاءَ بِهِ مُوسى‏ نُوراً وَ هُدىً لِلنَّاسِ تَجْعَلُونَهُ قَراطيسَ تُبْدُونَها وَ تُخْفُونَ‏ كَثيراً وَ عُلِّمْتُمْ ما لَمْ تَعْلَمُوا أَنْتُمْ وَ لا آباؤُكُمْ قُلِ اللَّهُ ثُمَّ ذَرْهُمْ في‏ خَوْضِهِمْ يَلْعَبُونَ (91)
ادْعُوا رَبَّكُمْ تَضَرُّعاً وَ خُفْيَةً إِنَّهُ لا يُحِبُّ الْمُعْتَدينَ (55)
أَلا إِنَّهُمْ يَثْنُونَ صُدُورَهُمْ لِيَسْتَخْفُوا مِنْهُ أَلا حينَ يَسْتَغْشُونَ ثِيابَهُمْ يَعْلَمُ ما يُسِرُّونَ وَ ما يُعْلِنُونَ إِنَّهُ عَليمٌ بِذاتِ الصُّدُورِ (5)
سَواءٌ مِنْكُمْ مَنْ أَسَرَّ الْقَوْلَ وَ مَنْ جَهَرَ بِهِ وَ مَنْ هُوَ مُسْتَخْفٍ‏ بِاللَّيْلِ وَ سارِبٌ بِالنَّهارِ (10)
رَبَّنا إِنَّكَ تَعْلَمُ ما نُخْفي‏ وَ ما نُعْلِنُ وَ ما يَخْفى‏ عَلَى اللَّهِ مِنْ شَيْ‏ءٍ فِي الْأَرْضِ وَ لا فِي السَّماءِ (38)
إِذْ نادى‏ رَبَّهُ نِداءً خَفِيًّا (3)
وَ إِنْ تَجْهَرْ بِالْقَوْلِ فَإِنَّهُ يَعْلَمُ السِّرَّ وَ أَخْفى‏ (7)
إِنَّ السَّاعَةَ آتِيَةٌ أَكادُ أُخْفيها لِتُجْزى‏ كُلُّ نَفْسٍ بِما تَسْعى‏ (15)
وَ قُلْ لِلْمُؤْمِناتِ يَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصارِهِنَّ وَ يَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَ لا يُبْدينَ زينَتَهُنَّ إِلاَّ ما ظَهَرَ مِنْها وَ لْيَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلى‏ جُيُوبِهِنَّ وَ لا يُبْدينَ زينَتَهُنَّ إِلاَّ لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ آبائِهِنَّ أَوْ آباءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ أَبْنائِهِنَّ أَوْ أَبْناءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ إِخْوانِهِنَّ أَوْ بَني‏ إِخْوانِهِنَّ أَوْ بَني‏ أَخَواتِهِنَّ أَوْ نِسائِهِنَّ أَوْ ما مَلَكَتْ أَيْمانُهُنَّ أَوِ التَّابِعينَ غَيْرِ أُولِي الْإِرْبَةِ مِنَ الرِّجالِ أَوِ الطِّفْلِ الَّذينَ لَمْ يَظْهَرُوا عَلى‏ عَوْراتِ النِّساءِ وَ لا يَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِيُعْلَمَ ما يُخْفينَ‏ مِنْ زينَتِهِنَّ وَ تُوبُوا إِلَى اللَّهِ جَميعاً أَيُّهَا الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ (31)
أَلاَّ يَسْجُدُوا لِلَّهِ الَّذي يُخْرِجُ الْخَبْ‏ءَ فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ يَعْلَمُ ما تُخْفُونَ‏ وَ ما تُعْلِنُونَ (25)
فَلا تَعْلَمُ نَفْسٌ ما أُخْفِيَ‏ لَهُمْ مِنْ قُرَّةِ أَعْيُنٍ جَزاءً بِما كانُوا يَعْمَلُونَ (17)
وَ إِذْ تَقُولُ لِلَّذي أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيْهِ وَ أَنْعَمْتَ عَلَيْهِ أَمْسِكْ عَلَيْكَ زَوْجَكَ وَ اتَّقِ اللَّهَ وَ تُخْفي‏ في‏ نَفْسِكَ مَا اللَّهُ مُبْديهِ وَ تَخْشَى النَّاسَ وَ اللَّهُ أَحَقُّ أَنْ تَخْشاهُ فَلَمَّا قَضى‏ زَيْدٌ مِنْها وَطَراً زَوَّجْناكَها لِكَيْ لا يَكُونَ عَلَى الْمُؤْمِنينَ حَرَجٌ في‏ أَزْواجِ أَدْعِيائِهِمْ إِذا قَضَوْا مِنْهُنَّ وَطَراً وَ كانَ أَمْرُ اللَّهِ مَفْعُولاً (37)
إِنْ تُبْدُوا شَيْئاً أَوْ تُخْفُوهُ‏ فَإِنَّ اللَّهَ كانَ بِكُلِّ شَيْ‏ءٍ عَليماً (54)
يَوْمَ هُمْ بارِزُونَ لا يَخْفى‏ عَلَى اللَّهِ مِنْهُمْ شَيْ‏ءٌ لِمَنِ الْمُلْكُ الْيَوْمَ لِلَّهِ الْواحِدِ الْقَهَّارِ (16)
يَعْلَمُ خائِنَةَ الْأَعْيُنِ وَ ما تُخْفِي‏ الصُّدُورُ (19)
إِنَّ الَّذينَ يُلْحِدُونَ في‏ آياتِنا لا يَخْفَوْنَ‏ عَلَيْنا أَ فَمَنْ يُلْقى‏ فِي النَّارِ خَيْرٌ أَمْ مَنْ يَأْتي‏ آمِناً يَوْمَ الْقِيامَةِ اعْمَلُوا ما شِئْتُمْ إِنَّهُ بِما تَعْمَلُونَ بَصيرٌ (40)
وَ تَراهُمْ يُعْرَضُونَ عَلَيْها خاشِعينَ مِنَ الذُّلِّ يَنْظُرُونَ مِنْ طَرْفٍ خَفِيٍ‏ وَ قالَ الَّذينَ آمَنُوا إِنَّ الْخاسِرينَ الَّذينَ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ وَ أَهْليهِمْ يَوْمَ الْقِيامَةِ أَلا إِنَّ الظَّالِمينَ في‏ عَذابٍ مُقيمٍ (45)
يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لا تَتَّخِذُوا عَدُوِّي وَ عَدُوَّكُمْ أَوْلِياءَ تُلْقُونَ إِلَيْهِمْ بِالْمَوَدَّةِ وَ قَدْ كَفَرُوا بِما جاءَكُمْ مِنَ الْحَقِّ يُخْرِجُونَ الرَّسُولَ وَ إِيَّاكُمْ أَنْ تُؤْمِنُوا بِاللَّهِ رَبِّكُمْ إِنْ كُنْتُمْ خَرَجْتُمْ جِهاداً في‏ سَبيلي‏ وَ ابْتِغاءَ مَرْضاتي‏ تُسِرُّونَ إِلَيْهِمْ بِالْمَوَدَّةِ وَ أَنَا أَعْلَمُ بِما أَخْفَيْتُمْ‏ وَ ما أَعْلَنْتُمْ وَ مَنْ يَفْعَلْهُ مِنْكُمْ فَقَدْ ضَلَّ سَواءَ السَّبيلِ (1)
يَوْمَئِذٍ تُعْرَضُونَ لا تَخْفى‏ مِنْكُمْ خافِيَةٌ (18)
إِلاَّ ما شاءَ اللَّهُ إِنَّهُ يَعْلَمُ الْجَهْرَ وَ ما يَخْفى‏ (7)

اشتراک گذاری مطالب در شبکه های اجتماعی