دکتر محمد شعبانی راد

گوهر نورانی، آشکار می‌شود و می‌درخشد! ثُمَّ إِنِّي دَعَوْتُهُمْ‏ جِهاراً!

There is a big secret behind the sparkle!

«جهر» در معنای ممدوح، یکی از هزار واژۀ مترادف «نور الولایة»،
و در معنای مذموم، یکی از هزار واژۀ مترادف «حسد» است.
در فرهنگ لغات عربی می‌نویسند:
«جَهَرَ البئر: إذا أظهر ماءها: يعنى آب چاه را ظاهر كرد
«جَهَر الشَّي‏ءُ: ظَهَرَ»
+ «خفی»: «ما أُخْفِيَ‏ لَهُمْ مِنْ قُرَّةِ أَعْيُنٍ»:
قبل از آشنایی با معالم ربانی صاحبان نور، درخشش این گوهر نورانی در ملک و ملکوت،
برای قلبها مخفی و پوشیده است!
+ «دعو»
+ «نبطنبع»: «خودنویس نورانی!»:
جوهر این خودنویس، تمام‌شدنی نیست!
+ «یاقوت سرخ»
+ «غبط»

میبینیم که این خودکار، جوهر پنهان خود را آشکار کرد!
و به زیبایی هم آشکار کرد!
اسم الله نورانی- که مهربانی را برای ما معنا میکند- را فاش نمود و آشکار نمود!
به این میگن جوهر! به این میگن گوهر!
به این میگن فرایندی که گوهری پنهان رو برای ما آشکار و ظاهر نمود،
تا ما با چشم دل، درخشش علوم این نام نورانی را نظاره‌گر باشیم!
راز بزرگی پشت این درخشش گوهر نورانی پنهان است!
این میشه معنای زیبای آیۀ:
«ثُمَّ إِنِّي دَعَوْتُهُمْ جِهاراً»

«حَتَّى نَرَى اللَّهَ‏ جَهْرَةً»
اهل حسادت میخوان ذات خدا رو آشکارا ببینن!
اما این نشدنی هست!
فقط مخلوق نورانی خدا رو باید با قلب سلیم، در ملک و در ملکوت، دید و شنید و فهمید!
+ «ظهر»
+ «احراز هویت نور در ملکوت قلب!»
و این میشه، مفهوم این آیۀ زیبا که جناب نوح ع میفرماید:
«ثُمَّ إِنِّي دَعَوْتُهُمْ جِهاراً»
دعوت ملکی و ملکوتی صاحبان نور را لبیک بگوییم، ان شاء الله تعالی!
«اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا داعِیَ اللَّهِ وَرَبَّانِیَّ آیاتِهِ»
«سلام بر تو ای دعوت‌کننده به خدا و عارف به آیاتش‏»
تا وقتی که معرفت به نور آل یاسین پیدا نکرده باشی،
چجوری میتونی به این انوار مقدس سلام کنی؟!
وقتی میگی «سَلامٌ عَلی‏ آلِ یس‏»، به کی داری سلام میکنی؟!
به مهدی آل محمد علیه السلام!

جهر:
«عينٌ‏ جَهْرَاءُ: لا يبصر بها صاحبها نهاراً»
+ «خفش – خفّاش» : [عينٌ‏ خَفْشَاءُ و جَهْرَاءُ]
سیئه خفاش: حسادت که نمیتونه نور معالم ربانی رو ببینه!
«سمي‏ الخُفَّاشُ: لضعف بصره بالنهار»
«العَيْن‏ الجَهراءُ: فهى التى لا تُبْصر فى الشمس.
«جهراء العین»
[ فقه اللغة … فصل في معايبها … الجَهَرُ : أن لا تبصر نهاراً]
«جَهِرَتِ العينُ: چشم از آفتاب خيره شد و چيزى را نديد.»
+ «شکر»
«رَجُلٌ أَجْهَرُ: لَا يُبْصِرُ فِى الشَّمْسِ»
مثل کسی که به برق جوشکاری نگاه کرده و برق چشمشو زده!
کسی که مدتها توی تاریکیِ زندانه، وقتی میاد بیرون، نور خورشید چشمشو اذیت میکنه، لذا دستشو میگیره جلوی نور!
+ «احراز هویت معالم ربانی من وراء الغربال»
شنیدی میگن: از شنیدن این حرف شوکه شدم! انگاری برق منو گرفت! چه حرف عجیبی زد! چه حرف مهمی زد! چه حرف قشنگی زد! تا حالا نشنیده بودم! تا حالا ندیده بودم!
… اینها وصف فرایند نور ولایت است با واژۀ «جهر».
آشنایی با نور ولایت: هر واژه ما را بیشتر و بهتر با فرایند نور ولایت آشنا میکند!
در حقیقت هر واژۀ جدیدی که یاد میگیریم، کانه بیشتر با نور ولایت آشنا میشویم و این واژه جدید ما را با ویژگی جدیدی از این مفهوم بی‌انتها آشنا می‌کند.
«Familiarity»: در باره نور ولایت بیشتر بدانیم!
اینکار با فهم واژه‌ها آسان می‌شود، ان شاء الله تعالی.
«جَهَرْتُ‏ البِئر»
«اجتهرت البئر إذا أخرجت ما فيها من التراب»
«جَهَرَ البئر و اجْتَهَرَهَا: إذا أظهر ماءها: يعنى آب چاه را ظاهر كرد.»
چاهکن خاک چاه رو میریزه بیرون و همه چی معلوم و آشکار میشه!
از دیدن این همه خاک که از دل این چاه بیرون اومده شوکه میشی چقدر زیاده!
خیره خیره به این همه خاک استخراج شده از این چاه می نگرد که آیا واقعا این همه خاک از توی این یک چاه در اومده ؟! این مفهوم در این واژه باید استنباط بشه که چیزی ناپیدا آشکار میشه و تعجب بیننده رو در پی داره بطوریکه حیرت زده میشه از این همه زیبایی و ویژگی که در نور ولایت وجود داره! پس همون 1+1 است که یه همچین بازتابی داره! یعنی وقتی قلب اهل یقین + نور ولایت علمی صاحبان نور در ملکوت می‌شود، چیزی برایش آشکار میشه که اونو شوکه میکنه!
الاعتلان و الظهور البيّن العالي في أيّ أمر كان، و أكثر استعمالها في الكلام و المقال.
الجَهيرُ : اللّبَن الذي أخرِج زُبْدَه،
و الثميرُ: الذي لم يخرج زبده و هو التثمير.
کتاب فقه اللغة: فصل في تقسيم الخَلَاءِ و الصُّفُورَةِ على ما يُوصَفُ بهما مع تفصيلهما:
لَبَنٌ‏ جَهِيرٌ : ليس فيه زُبْدَةٌ
«الجَيْشُ العَظِيمُ‏ تَجْهَرُه‏ العَيْنُ»: سپاه فراوانی که چشمو خیره میکنه!
 از دیدن این همه نیروی نظامی، رعب به دل می‌افتد!
جَهِرَتِ العينُ : چشم از آفتاب خيره شد و چيزى را نديد.
+ «شکر»
«رَجُلٌ أَجْهَرُ لَا يُبْصِرُ فِى الشَّمْسِ»: مثل نگاه کردن به برق جوشکاری که چشمو میزنه!
شنیدی میگن: خیره خیره بهش نگاه کرد؟! و چشم ازش برنداشت!؟
نور ولایت چنان درخششی داره که هر چشمی رو خیره میکنه!
و اون شخص که چشمش به نور ولایت خیره شده اگه اهل یقین و نور ولایت باشه، عین شکری است و اگه اهل حسادت باشه، با این نگاههای خیره میخواد کلّه این صاحب نعمت رو بکنه!
جهر در معنای ممدوح، یکی از هزار واژه مترادف نور ولایت است که با زبان خودش اینگونه نور ولایت را توصیف میکند که ولایت، نور آسمانها و زمین است و این نور هر چشمی را به خود دوخته و خیره می‌کند و همه موجودات باضافۀ این نور هستند و مسخّر این نور خیره‌کننده‌اند و اهل شک و یقین وقتی دور صاحب نور جمع می‌شوند نسبت به این نور خیره کنندۀ عجیب و زیبا، دو حالت متفاوت و متضاد پیش میاد و اهل یقین به این نور می‌چسبند (حبّ – ودّ – عشق – شکر) و چشم ازش بر نمی‌دارند. اما اهل شک و حسادت، چشم دیدن این همه نور علمی خیره کننده را نداشته و ندارند لذا چون دلشون نمیخواد این نور رو به عظمت و بزرگی وصف کنند بهش پشت می کنند و جلوی چشماشونو میگیرند تا از دیدن این نور زیبای خیره کنندۀ گوهر درخشان و تابناک ولایت علمی بر سر خود، رنج نبرند. و به این نور تهمت میزنند و مرتکب اشتباه مرگبار می‌شوند.
لذا معارین و اهل شک تنها مخلوقاتی هستند که اختیارا تن به نور ولایت نمی‌دهند و اینگونه اهل شقاوت ابدی می‌گردند.
«Stunning beauty»
زیبایی خیره‌کننده! منظره خیره کننده!
از این همه زیبایی و عجایب نور ولایت،
حیرت‌زده میشی! بی‌حس میشی! گیج میشی! کانفیوز میشی!
+ «ذهل»
هوش از سرت میره! سرگردون میشی! حیرون میشی!
انگاری بهت یهو یه شوک وارد میشه! شوکه میشی!
یک مثال: به کسی که به گوشی موبایلش چشم دوخته و ازش چشم برنمیداره و خیره شده نگاه کن بخصوص وقتی داره تو اون فضای مجازی دلخواهش سیر میکنه اصلا انگاری تو یک عالم دیگه است! هر چی صداش کنی اصلا نمیشنوه و بهت نگاه نمیکنه و این میشه واژه جهر یعنی اینجوری این سوژه جذاب، اونو به خودش مشغول کرده و داره خیره خیره به چیزی که دوست داره و عاشقشه نگاه میکنه
تا حالا شوکر دیدی؟! 
«stun gun» که پلیس استفاده میکنه!
اشاره میکنن، طرف گیج و بیهوش میشه! این میشه جهر.
به گوهر میگن گوهر «جوهر»، چون نورش چشمو خیره میکنه!
«النَّفْس: عَينُ‏ الشي‏ء، و كُنْهُه و جَوهَرُه‏»
گوهر گرانبها و با ارزش و نفیس قلب اهل یقین مدام چشم به نور ولایت علمی صاحبان نور دوخته و خیره شده است و انگاری شوکه شده! شوکر نور ولایت، قلب رو مسخر خودش نموده است!
[الجَوْهَر- ج جَوَاهِر: گوهر، موجودى كه قائم به نفس خود است.
ضد اين كلمه (العَرَض) است،
هر سنگى كه از آن منفعتى بدست آيد؛
«الجَوْهَرُ الفَرْد»: كوچكترين ذره جسم كه قابل تجزيه نباشد؛
«جَوْهَرُ الشي‏ء»: ماده و اصل هر چيزى كه سِرِشت و طبيعت آن بر آن استوار باشد.]
قلب اهل یقین که معرفت به نور امام ع پیدا نموده، این ویژگی را دارد که:
«موجودى كه قائم به نفس خود است، در واقع با وابستگی به نور، به خودکفایی رسیده است!»
یعنی این قلب، گوهری گرانبها شده، چون چسبیده به نور ولایت است، چون محب و عاشق این فرایند است.
«أَلَا وَ إِنَّ لِكُلِّ شَيْ‏ءٍ جَوْهَراً وَ جَوْهَرَ وُلْدِ آدَمَ صَلَوَاتُ اللَّهِ وَ سَلَامُهُ عَلَيْهِ نَحْنُ وَ شِيعَتُنَا»
از این قلب است که منافع کثیر بدست می‌آید.
سرشت و طبیعت و اصل با ارزش این قلب، همین نور ولایت علمی صاحبان نور است که واژه جوهر و جهر و گوهر داره همینو به ما یاد میده.
این گوهر با ارزش، یک چیز ضروری و لازم برای ماست:
[الجَوْهَرِيّ‏- منسوب به (الجَوْهَر) است، ضرورى و لازم كه در مقابل آن (العَرَضِيّ) است، گوهر ساز يا گوهر فروش]
باید با میکروسکوپ ملکوتی، قلوب اهل یقین رو ببینی تا این گوهر گرانبها رو رویت بنمایی
«المُجْهِر- [جهر]: ميكروسكوپ،- الكهربائيّ: ميكروسكوپ برقى»
«المُجَوْهَرَات‏- [جوهر]: جواهر، ساخته‌‏هاى گرانقيمت»
معنای واژه جهر رو کامل باید استنباط کنیم تا متوجه بشیم که یکی از هزار واژه مترادف نور ولایت است.
«أَلَا وَ إِنَّ لِكُلِّ شَيْ‏ءٍ جَوْهَراً وَ جَوْهَرَ وُلْدِ آدَمَ صَلَوَاتُ اللَّهِ وَ سَلَامُهُ عَلَيْهِ نَحْنُ وَ شِيعَتُنَا»

[جوهر – آیاتی و رسلی]:
«فِي تَقَلُّبِ الْأَحْوَالِ تُعْرَفُ‏ جَوَاهِرُ الرِّجَالِ»:
یعنی هنگام عرضه آیت و تقدیرات معلوم میشه، کی توی قلبش گوهر گرانبهای معالم ربانی رو داره و چشم قلبش به نور این گوهر گرانبها خیره شده و شاکر این نعمت، در عمل بصورت استعمال اندیشه ماخوذ از آل محمد ع می‌باشد.
+ مفهوم «آشکار»:
«أَجْهَرَ الأمرَ و به: آن امر را آشكار ساخت، أَجْهَرَ بِالْقراءةِ: با صداى بلند خواند.»
صدای بلندی که وقتی می شنوی تعجب میکنی و جا میخوری و شوکه میشی آیا این شخص با این چهره، یه همچین صدای زیبا و بلند و رسایی داره؟!

[جوهر – ذکر] :
«الْمُؤْمِنِ جَوْهَرِيَّ الذِّكْرِ»:
مستقرین اصلا ذاتشون با یاد معالم ربانی عجین شده و جوهرشون و گوهرشون و اندرونشون، که دست خودشونم نیست، مدام چهره و تمثال نورانی صاحبان نور خودشونو مشاهده میکنند!
اصلا نمیتونن یاد معالم ربانی رو به باد فراموشی بسپارند!
برای همینه که قلبشون گوهری گرانبهاست، چون این گوهر نورانی گرانبها را در بر دارد!

یه چیز مهم:
ببین ممکنه بعضی ها هم دست و پا شکسته ، دانسته یا ندانسته این مطالب رو بدونن یا ندونن و کمو بیش اجرا هم بکنن اما فایده اینجوری مطالعات اینه که اعتقادات رو « evidence based » یاد میگیری !!! همراه با نص آیه و حدیثش !!! محکم پای حرفت هستی ، زود جا نمی زنی و جواب مشکلات خودت و دیگرانو داری و خودت به اشتباه و متشابهات نمی افتی.
بدون مطالعه ممکنه مستقر باشی و راه درستو با قلبت بفهمی، اما حیفه مطالعه نکنی و دقیق پی نبری که جواب مشکلات در کدوم آیه و حدیث وجود داره!
مثلا خواهرت تلفنی زنگ میزنه:
بهم ریختم دارم میام باهات درددل کنم! حالا یا الله، خدا به خیر بنماید!
یکی داره میاد پیش تو تا از خدا به تو شکایت کنه! چکار میکنی؟
پسر نوح گفت برای فرار از غرق شدن به کوه پناه می‌برم! خدا گفت: ای کوه تو به اون پناه میدی؟!
یک نگاه آل محمد ع به کوه، کوه طور را برای موسی ع متلاشی کرد!
لذا کسی که برای گله و شکایت از آیت و تقدیراتش، نزد تو می‌آید، فقط وظیفه داری اونو به عهد فراموش کرده عالم ذرش یاد آوری نمایی! با او همدردی نکن!
بدون که اومده نزد تو با آل محمد ع «مفاخره» کنه! پناه بر خدا! «جئناك لنفاخرك!»
بدون، عاقل اگه باشه، با آل محمد ع یکی به دو نمی کنه «أَكْثَرُهُمْ لا يَعْقِلُونَ»
وقتی نسبت به آیات و تقدیرات خودمون معترض می شویم، در واقع ما از مسببی که این آیات را برای ما رقم زده شکایت داریم! اما رویمان نمی شود! که به صراحت بیان کنیم!

الْجَوْهَرُ: و هو ما إذا بطل بطل محموله، و سمي بذلك لظهوره للحاسة.
جَوْهَر: چيزى است كه اگر باطل و زايل شود محمول آن هم يعنى آنچه كه بر جوهر متّكى است باطل مى‌‏شود، علّت ناميدن جوهر در اشياء براى ظاهر بودن آن در برابر حاسّه (شعور) است.
چقدر معنی واژۀ جوهر قشنگ است!
شنیدی میگن فلانی کلامش جوهر داره!
خودنویس رو در نظر بگیر و جوهر درون خودنویس که دیده نمی شود، اما کم کم روی کاغذ می آید و خوانده می شود!
خودنویس با حرکاتش بر روی کاغذ، اعتقادات درونی و جوهر خود را آشکار و اعلان و اظهار می نماید.

أَلَا وَ إِنَّ لِكُلِّ شَيْ‏ءٍ جَوْهَراً
وَ جَوْهَرُ وُلْدِ آدَمَ مُحَمَّدٌ ص وَ نَحْنُ وَ شِيعَتُنَا بَعْدَنَا

گوهر درخشان قلب ما، اعمال صالح نورانی ماخوذ از علوم نورانی آل محمد ع است.
دستور سجدۀ ملائکه بر آدم ع، بخاطر حضور همین گوهر درخشان قلب اوست.
قرب به عرش الهی، یعنی همین!

امام صادق علیه السلام:
أَلَا وَ إِنَّ لِكُلِّ شَيْ‏ءٍ جَوْهَراً
وَ جَوْهَرُ وُلْدِ آدَمَ مُحَمَّدٌ ص وَ نَحْنُ وَ شِيعَتُنَا بَعْدَنَا
حَبَّذَا شِيعَتُنَا مَا أَقْرَبَهُمْ مِنْ عَرْشِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ
وَ أَحْسَنَ صُنْعَ اللَّهِ إِلَيْهِمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ
وَ اللَّهِ لَوْ لَا أَنْ يَتَعَاظَمَ النَّاسُ ذَلِكَ أَوْ يَدْخُلَهُمْ زَهْوٌ لَسَلَّمَتْ عَلَيْهِمُ الْمَلَائِكَةُ قُبُلًا
وَ اللَّهِ مَا مِنْ عَبْدٍ مِنْ شِيعَتِنَا يَتْلُو الْقُرْآنَ فِي صَلَاتِهِ قَائِماً إِلَّا وَ لَهُ بِكُلِّ حَرْفٍ مِائَةُ حَسَنَةٍ
وَ لَا قَرَأَ فِي صَلَاتِهِ جَالِساً إِلَّا وَ لَهُ بِكُلِّ حَرْفٍ خَمْسُونَ حَسَنَةً
وَ لَا فِي غَيْرِ صَلَاةٍ إِلَّا وَ لَهُ بِكُلِّ حَرْفٍ عَشْرُ حَسَنَاتٍ
وَ إِنَّ لِلصَّامِتِ مِنْ شِيعَتِنَا لَأَجْرُ مَنْ قَرَأَ الْقُرْآنَ مِمَّنْ خَالَفَهُ
أَنْتُمْ وَ اللَّهِ عَلَى فُرُشِكُمْ نِيَامٌ لَكُمْ أَجْرُ الْمُجَاهِدِينَ
وَ أَنْتُمْ وَ اللَّهِ فِي صَلَاتِكُمْ لَكُمْ أَجْرُ الصَّافِّينَ فِي سَبِيلِهِ

أَنْتُمْ وَ اللَّهِ الَّذِينَ قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ
وَ نَزَعْنا ما فِي صُدُورِهِمْ مِنْ غِلٍّ إِخْواناً عَلى‏ سُرُرٍ مُتَقابِلِينَ

إِنَّمَا شِيعَتُنَا أَصْحَابُ الْأَرْبَعَةِ الْأَعْيُنِ
عَيْنَانِ فِي الرَّأْسِ وَ عَيْنَانِ فِي الْقَلْبِ
أَلَا وَ الْخَلَائِقُ كُلُّهُمْ كَذَلِكَ
أَلَا إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ فَتَحَ أَبْصَارَكُمْ وَ أَعْمى‏ أَبْصارَهُمْ.
آفرين بر شيعيان ما، چقدر به عرش خدا نزديكند
و چه نيكوست رفتار خدا با آنها در روز قيامت
بخدا اگر نه اين بود كه مردم آن را بزرگ شمارند يا كبر و خودستائى در آنها راه يابد
هر آينه فرشتگان در برابر آنها بدانها سلام ميدادند،
هيچ كدام از بندگان خدا و شيعيان ما نيست كه قرآن را در نمازش در حال ايستادن تلاوت كند مگر اينكه به هر حرفى صد حسنه دارد و اگر در حال نشستن در نماز قرآن بخواند در برابر هر حرفى پنجاه حسنه دارد و در غير نماز به هر حرفى ده حسنه و اگر سكوت كند اجر قرآن خواندن مخالفين را دارد.
بخدا شما در بستر خود آرميده‌‏ايد ولى پاداش مجاهدين را ميبريد و شما در حال نماز هستيد ولى پاداش صف‌‏بسته‏‌هاى در راه خدا در ميدان نبرد را ميبريد
بخدا شمائيد آنها كه خداوند عز و جل ميفرمايد
و ما آئينه دلهاى پاك آنها را از كدورت كينه و حسد و هر خلق ناپسند بكلّى پاك و پاكيزه سازيم
تا همه با هم برادر و دوستدار هم شوند و روبروى يك ديگر بر تخت عزّت بنشينند.
همانا شيعيان ما چهار چشم دارند.
دو چشم در سر و دو چشم در دل.
البتّه همه انسانها چنين بودند، ولى خداوند ديدگان شما را باز و ديده‏‌هاى آنها را كور نموده.

الْعُبُودِيَّةُ جَوْهَرٌ كُنْهُهَا الرُّبُوبِيَّةُ

امام صادق علیه السلام:
الْعُبُودِيَّةُ جَوْهَرٌ كُنْهُهَا الرُّبُوبِيَّةُ
فَمَا فُقِدَ مِنَ الْعُبُودِيَّةِ وُجِدَ فِي الرُّبُوبِيَّةِ
وَ مَا خَفِيَ عَنِ الرُّبُوبِيَّةِ أُصِيبَ فِي الْعُبُودِيَّةِ
قَالَ اللَّهُ تَعَالَى‏
سَنُرِيهِمْ آياتِنا فِي الْآفاقِ وَ فِي أَنْفُسِهِمْ حَتَّى يَتَبَيَّنَ لَهُمْ أَنَّهُ الْحَقُ‏
أَ وَ لَمْ يَكْفِ بِرَبِّكَ أَنَّهُ عَلى‏ كُلِّ شَيْ‏ءٍ شَهِيدٌ

أَيْ مَوْجُودٌ فِي غَيْبَتِكَ وَ فِي حَضْرَتِكَ
+ «حضور و غیاب آنلاین نور در ملکوت قلب!»
وَ تَفْسِيرُ الْعُبُودِيَّةِ بَذْلُ الْكُلِّ
وَ سَبَبُ ذَلِكَ مَنْعُ النَّفْسِ عَمَّا تَهْوَى
وَ حَمْلُهَا عَلَى مَا تَكْرَهُ
وَ مِفْتَاحُ ذَلِكَ تَرْكُ الرَّاحَةِ وَ حُبُّ الْعُزْلَةِ وَ طَرِيقَةُ الِافْتِقَارِ إِلَى اللَّهِ تَعَالَى‏
قَالَ النَّبِيُّ ص
اعْبُدِ اللَّهَ كَأَنَّكَ تَرَاهُ فَإِنْ لَمْ تَكُنْ تَرَاهُ فَإِنَّهُ يَرَاكَ
وَ حُرُوفُ الْعَبْدِ ثَلَاثَةٌ ع ب د
فَالْعَيْنُ عِلْمُهُ بِاللَّهِ
وَ الْبَاءُ بَوْنُهُ عَمَّنْ سِوَاهُ
وَ الدَّالُ دُنُوُّهُ مِنَ اللَّهِ تَعَالَى بِلَا كَيْفٍ وَ لَا حِجَابٍ.

امام صادق علیه السلام:
التَّقْوَى عَلَى ثَلَاثَةِ أَوْجُهٍ
تَقْوَى بِاللَّهِ وَ هُوَ تَرْكُ الْخِلَافِ فَضْلًا عَنِ الشُّبْهَةِ وَ هُوَ تَقْوَى خَاصِّ الْخَاصِّ وَ تَقْوَى مِنَ اللَّهِ تَعَالَى وَ هُوَ تَرْكُ الشُّبُهَاتِ فَضْلًا عَنِ الْحَرَامِ وَ هُوَ تَقْوَى الْخَاصِّ وَ تَقْوَى مِنْ خَوْفِ النَّارِ وَ الْعِقَابِ وَ هُوَ تَرْكُ الْحَرَامِ وَ هُوَ تَقْوَى الْعَامِّ وَ مَثَلُ التَّقْوَى كَمَاءٍ يَجْرِي فِي نَهَرٍ وَ مَثَلُ هَذِهِ الطَّبَقَاتِ الثَّلَاثِ فِي مَعْنَى التَّقْوَى كَأَشْجَارٍ مَغْرُوسَةٍ عَلَى حَافَّةِ ذَلِكَ النَّهَرِ مِنْ كُلِّ لَوْنٍ وَ جِنْسٍ وَ كُلُّ شَجَرَةٍ مِنْهَا يَسْتَمِصُّ الْمَاءَ مِنْ ذَلِكَ النَّهَرِ عَلَى قَدْرِ جَوْهَرِهِ‏ وَ طَعْمِهِ وَ لَطَافَتِهِ وَ كَثَافَتِهِ ثُمَّ مَنَافِعُ الْخَلْقِ مِنْ ذَلِكَ الْأَشْجَارِ وَ الثِّمَارِ عَلَى قَدْرِهَا وَ قِيمَتِهَا قَالَ اللَّهُ تَعَالَى‏ صِنْوانٌ وَ غَيْرُ صِنْوانٍ يُسْقى‏ بِماءٍ واحِدٍ وَ نُفَضِّلُ بَعْضَها عَلى‏ بَعْضٍ فِي الْأُكُلِ‏ فَالتَّقْوَى لِلطَّاعَاتِ كَالْمَاءِ لِلْأَشْجَارِ وَ مَثَلُ طَبَائِعِ الْأَشْجَارِ وَ الْأَثْمَارِ فِي لَوْنِهَا وَ طَعْمِهَا مَثَلُ مَقَادِيرِ الْإِيمَانِ فَمَنْ كَانَ أَعْلَى دَرَجَةً فِي الْإِيمَانِ وَ أَصْفَى جَوْهَرَةً بِالرُّوحِ كَانَ أَتْقَى وَ مَنْ كَانَ أَتْقَى كَانَتْ عِبَادَتُهُ أَخْلَصَ وَ أَطْهَرَ وَ مَنْ كَانَ كَذَلِكَ كَانَ مِنَ اللَّهِ أَقْرَبَ وَ كُلُّ عِبَادَةٍ مُؤَسَّسَةٍ عَلَى غَيْرِ التَّقْوَى فَهِيَ هَبَاءٌ مَنْثُورٌ قَالَ اللَّهُ تَعَالَى‏ أَ فَمَنْ أَسَّسَ بُنْيانَهُ عَلى‏ تَقْوى‏ مِنَ اللَّهِ وَ رِضْوانٍ خَيْرٌ أَمْ مَنْ أَسَّسَ بُنْيانَهُ عَلى‏ شَفا جُرُفٍ هارٍ فَانْهارَ بِهِ فِي نارِ جَهَنَّمَ‏ وَ تَفْسِيرُ التَّقْوَى تَرْكُ مَا لَيْسَ بِأَخْذِهِ بَأْسٌ حَذَراً مِمَّا بِهِ الْبَأْسُ وَ هُوَ فِي الْحَقِيقَةِ طَاعَةٌ بِلَا عِصْيَانٍ وَ ذِكْرٌ بِلَا نِسْيَانٍ وَ عِلْمٌ بِلَا جَهْلٍ مَقْبُولٌ غَيْرُ مَرْدُود.

امام صادق علیه السلام:
الْحَيَاءُ نُورٌ جَوْهَرُهُ‏ صَدْرُ الْإِيمَانِ
وَ تَفْسِيرُهُ التَّثَبُّتُ عِنْدَ كُلِّ شَيْ‏ءٍ يُنْكِرُهُ التَّوْحِيدُ وَ الْمَعْرِفَةُ
قَالَ النَّبِيُّ ص الْحَيَاءُ مِنَ الْإِيمَانِ فَقُيِّدَ الْحَيَاءُ بِالْإِيمَانِ وَ الْإِيمَانُ بِالْحَيَاءِ وَ صَاحِبُ الْحَيَاءِ خَيْرٌ كُلُّهُ وَ مَنْ حُرِمَ الْحَيَاءَ فَهُوَ شَرٌّ كُلُّهُ وَ إِنْ تَعَبَّدَ وَ تَوَرَّعَ وَ إِنَّ خُطْوَةً يَتَخَطَّاهُ فِي سَاحَاتِ هَيْبَةِ اللَّهِ بِالْحَيَاءِ مِنْهُ إِلَيْهِ خَيْرٌ لَهُ مِنْ عِبَادَةِ سَبْعِينَ سَنَةً وَ الْوَقَاحَةُ صَدْرُ النِّفَاقِ وَ الشِّقَاقِ وَ الْكُفْرِ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص إِذَا لَمْ تَسْتَحِ فَاعْمَلْ مَا شِئْتَ أَيْ إِذَا فَارَقْتَ الْحَيَاءَ فَكُلُّ مَا عَمِلْتَ مِنْ خَيْرٍ وَ شَرٍّ فَأَنْتَ‏ بِهِ مُعَاقَبٌ وَ قُوَّةُ الْحَيَاءِ مِنَ الْحُزْنِ وَ الْخَوْفِ وَ الْحَيَاءُ مَسْكَنُ الْخَشْيَةِ وَ الْحَيَاءُ أَوَّلُهُ الْهَيْبَةُ وَ آخِرُهُ الرُّؤْيَةُ وَ صَاحِبُ الْحَيَاءِ مُشْتَغِلٌ بِشَأْنِهِ مُعْتَزِلٌ مِنَ النَّاسِ مُزْدَجِرٌ عَمَّا هُمْ فِيهِ وَ لَوْ تَرَكُوا صَاحِبَ الْحَيَاءِ مَا جَالَسَ أَحَداً قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص إِذَا أَرَادَ اللَّهُ بِعَبْدٍ خَيْراً أَلْهَاهُ عَنْ مَحَاسِنِهِ وَ جَعَلَ مَسَاوِيهِ بَيْنَ عَيْنَيْهِ وَ كَرَّهَهُ مُجَالَسَةَ الْمُعْرِضِينَ عَنْ ذِكْرِ اللَّهِ وَ الْحَيَاءُ خَمْسَةُ أَنْوَاعٍ حَيَاءُ ذَنْبٍ وَ حَيَاءُ تَقْصِيرٍ وَ حَيَاءُ كَرَامَةٍ وَ حَيَاءُ حُبٍّ وَ حَيَاءُ هَيْبَةٍ وَ لِكُلِّ وَاحِدٍ مِنْ ذَلِكَ أَهْلٌ وَ لِأَهْلِهِ مَرْتَبَةٌ عَلَى حِدَة.

عَنِ الْمُفَضَّلِ بْنِ عُمَرَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ:
مَثَلُ الْمُؤْمِنِ وَ بَدَنِهِ كَجَوْهَرَةٍ فِي صُنْدُوقٍ
إِذَا خَرَجَتِ الْجَوْهَرَةُ مِنْهُ طُرِحَ الصُّنْدُوقُ وَ لَمْ تتعب [يُعْبَأْ] بِهِ قَالَ إِنَّ الْأَرْوَاحَ لَا تُمَازِجُ الْبَدَنَ وَ لَا تُدَاخِلُهُ إِنَّمَا هُوَ كَالْكِلَلِ لِلْبَدَنِ مُحِيطَةٌ بِهِ.

الْحَجَرَ الْأَسْوَدَ جَوْهَرَةٌ أُخْرِجَتْ مِنَ الْجَنَّةِ إِلَى آدَمَ ع

گوهر زیبای حجر الاسود، نماد حاملان و صاحبان نور علم آل محمد ع!

امام صادق علیه السلام:
عَنْ بُكَيْرِ بْنِ أَعْيَنَ قَالَ:
سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع لِأَيِّ عِلَّةٍ وَضَعَ اللَّهُ الْحَجَرَ فِي الرُّكْنِ الَّذِي هُوَ فِيهِ وَ لَمْ يُوضَعْ فِي غَيْرِهِ وَ لِأَيِّ عِلَّةٍ تُقَبَّلُ وَ لِأَيِّ عِلَّةٍ أُخْرِجَ مِنَ الْجَنَّةِ وَ لِأَيِّ عِلَّةٍ وُضِعَ مِيثَاقُ الْعِبَادِ وَ الْعَهْدُ فِيهِ وَ لَمْ يُوضَعْ فِي غَيْرِهِ وَ كَيْفَ السَّبَبُ فِي ذَلِكَ تُخْبِرُنِي جَعَلَنِيَ اللَّهُ فِدَاكَ فَإِنَّ تَفَكُّرِي فِيهِ لَعَجَبٌ
قَالَ فَقَالَ سَأَلْتَ وَ أَعْضَلْتَ فِي الْمَسْأَلَةِ وَ اسْتَقْصَيْتَ فَافْهَمِ الْجَوَابَ وَ فَرِّغْ قَلْبَكَ وَ أَصْغِ سَمْعَكَ أُخْبِرْكَ إِنْ شَاءَ اللَّهُ إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى وَضَعَ الْحَجَرَ الْأَسْوَدَ وَ هِيَ جَوْهَرَةٌ أُخْرِجَتْ مِنَ الْجَنَّةِ إِلَى آدَمَ ع فَوُضِعَتْ فِي ذَلِكَ الرُّكْنِ لِعِلَّةِ الْمِيثَاقِ
وَ ذَلِكَ أَنَّهُ لَمَّا أَخَذَ مِنْ بَنِي آدَمَ مِنْ ظُهُورِهِمْ ذُرِّيَّتَهُمْ حِينَ أَخَذَ اللَّهُ عَلَيْهِمُ الْمِيثَاقَ فِي ذَلِكَ الْمَكَانِ وَ فِي ذَلِكَ الْمَكَانِ تَرَاءَى‏ لَهُمْ وَ مِنْ ذَلِكَ الْمَكَانِ يَهْبِطُ الطَّيْرُ عَلَى الْقَائِمِ ع
فَأَوَّلُ مَنْ يُبَايِعُهُ ذَلِكَ الطَّائِرُ وَ هُوَ وَ اللَّهِ جَبْرَئِيلُ ع وَ إِلَى ذَلِكَ الْمَقَامِ يُسْنِدُ الْقَائِمُ ظَهْرَهُ وَ هُوَ الْحُجَّةُ وَ الدَّلِيلُ عَلَى الْقَائِمِ وَ هُوَ الشَّاهِدُ لِمَنْ وَافَاهُ فِي ذَلِكَ الْمَكَانِ وَ الشَّاهِدُ عَلَى مَنْ أَدَّى إِلَيْهِ الْمِيثَاقَ وَ الْعَهْدَ الَّذِي أَخَذَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ عَلَى الْعِبَادِ
وَ أَمَّا الْقُبْلَةُ وَ الِاسْتِلَامُ فَلِعِلَّةِ الْعَهْدِ تَجْدِيداً لِذَلِكَ الْعَهْدِ وَ الْمِيثَاقِ وَ تَجْدِيداً لِلْبَيْعَةِ لِيُؤَدُّوا إِلَيْهِ الْعَهْدَ الَّذِي أَخَذَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ فِي الْمِيثَاقِ فَيَأْتُوهُ فِي كُلِّ سَنَةٍ وَ يُؤَدُّوا إِلَيْهِ ذَلِكَ الْعَهْدَ وَ الْأَمَانَةَ اللَّذَيْنِ أُخِذَا عَلَيْهِمْ
أَ لَا تَرَى أَنَّكَ تَقُولُ أَمَانَتِي أَدَّيْتُهَا وَ مِيثَاقِي تَعَاهَدْتُهُ لِتَشْهَدَ لِي بِالْمُوَافَاةِ
وَ وَ اللَّهِ مَا يُؤَدِّي ذَلِكَ أَحَدٌ غَيْرُ شِيعَتِنَا وَ لَا حَفِظَ ذَلِكَ الْعَهْدَ وَ الْمِيثَاقَ أَحَدٌ غَيْرُ شِيعَتِنَا
وَ إِنَّهُمْ لَيَأْتُوهُ فَيَعْرِفُهُمْ وَ يُصَدِّقُهُمْ وَ يَأْتِيهِ غَيْرُهُمْ فَيُنْكِرُهُمْ وَ يُكَذِّبُهُمْ
وَ ذَلِكَ أَنَّهُ لَمْ يَحْفَظْ ذَلِكَ غَيْرُكُمْ
فَلَكُمْ وَ اللَّهِ يَشْهَدُ وَ عَلَيْهِمْ وَ اللَّهِ يَشْهَدُ بِالْخَفْرِ وَ الْجُحُودِ وَ الْكُفْرِ
وَ هُوَ الْحُجَّةُ الْبَالِغَةُ مِنَ اللَّهِ عَلَيْهِمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ يَجِي‏ءُ وَ لَهُ لِسَانٌ نَاطِقٌ وَ عَيْنَانِ فِي صُورَتِهِ الْأُولَى يَعْرِفُهُ الْخَلْقُ وَ لَا يُنْكِرُهُ يَشْهَدُ لِمَنْ وَافَاهُ وَ جَدَّدَ الْعَهْدَ وَ الْمِيثَاقَ عِنْدَهُ بِحِفْظِ الْعَهْدِ وَ الْمِيثَاقِ وَ أَدَاءِ الْأَمَانَةِ
وَ يَشْهَدُ عَلَى كُلِّ مَنْ أَنْكَرَ وَ جَحَدَ وَ نَسِيَ الْمِيثَاقَ بِالْكُفْرِ وَ الْإِنْكَارِ
فَأَمَّا عِلَّةُ مَا أَخْرَجَهُ اللَّهُ مِنَ الْجَنَّةِ فَهَلْ تَدْرِي مَا كَانَ الْحَجَرُ
قُلْتُ لَا قَالَ كَانَ مَلَكاً مِنْ عُظَمَاءِ الْمَلَائِكَةِ عِنْدَ اللَّهِ فَلَمَّا أَخَذَ اللَّهُ مِنَ الْمَلَائِكَةِ الْمِيثَاقَ كَانَ أَوَّلَ مَنْ آمَنَ بِهِ وَ أَقَرَّ ذَلِكَ الْمَلَكُ فَاتَّخَذَهُ اللَّهُ أَمِيناً عَلَى جَمِيعِ خَلْقِهِ فَأَلْقَمَهُ الْمِيثَاقَ وَ أَوْدَعَهُ عِنْدَهُ وَ اسْتَعْبَدَ الْخَلْقَ أَنْ يُجَدِّدُوا عِنْدَهُ فِي كُلِّ سَنَةٍ الْإِقْرَارَ بِالْمِيثَاقِ وَ الْعَهْدِ الَّذِي أَخَذَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ عَلَيْهِمْ
ثُمَّ جَعَلَهُ اللَّهُ مَعَ آدَمَ فِي الْجَنَّةِ يُذَكِّرُهُ الْمِيثَاقَ وَ يُجَدِّدُ عِنْدَهُ الْإِقْرَارَ فِي كُلِّ سَنَةٍ
فَلَمَّا عَصَى آدَمُ وَ أُخْرِجَ مِنَ الْجَنَّةِ أَنْسَاهُ اللَّهُ الْعَهْدَ وَ الْمِيثَاقَ الَّذِي أَخَذَ اللَّهُ عَلَيْهِ وَ عَلَى وُلْدِهِ لِمُحَمَّدٍ ص وَ لِوَصِيِّهِ ع وَ جَعَلَهُ تَائِهاً حَيْرَانَ‏
فَلَمَّا تَابَ اللَّهُ عَلَى آدَمَ حَوَّلَ ذَلِكَ الْمَلَكَ فِي صُورَةِ دُرَّةٍ بَيْضَاءَ فَرَمَاهُ مِنَ الْجَنَّةِ إِلَى آدَمَ ع وَ هُوَ بِأَرْضِ الْهِنْدِ
فَلَمَّا نَظَرَ إِلَيْهِ آنَسَ إِلَيْهِ وَ هُوَ لَا يَعْرِفُهُ بِأَكْثَرَ مِنْ أَنَّهُ جَوْهَرَةٌ وَ أَنْطَقَهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ فَقَالَ لَهُ يَا آدَمُ أَ تَعْرِفُنِي قَالَ لَا قَالَ أَجَلْ اسْتَحْوَذَ عَلَيْكَ الشَّيْطَانُ فَأَنْسَاكَ‏ ذِكْرَ رَبِّكَ
ثُمَّ تَحَوَّلَ إِلَى صُورَتِهِ الَّتِي كَانَ مَعَ آدَمَ فِي الْجَنَّةِ
فَقَالَ لآِدَمَ أَيْنَ الْعَهْدُ وَ الْمِيثَاقُ
فَوَثَبَ إِلَيْهِ آدَمُ وَ ذَكَرَ الْمِيثَاقَ وَ بَكَى وَ خَضَعَ لَهُ وَ قَبَّلَهُ وَ جَدَّدَ الْإِقْرَارَ بِالْعَهْدِ وَ الْمِيثَاقِ
ثُمَّ حَوَّلَهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِلَى جَوْهَرَةِ الْحَجَرِ دُرَّةً بَيْضَاءَ صَافِيَةً تُضِي‏ءُ
فَحَمَلَهُ آدَمُ ع عَلَى عَاتِقِهِ إِجْلَالًا لَهُ وَ تَعْظِيماً فَكَانَ إِذَا أَعْيَا حَمَلَهُ عَنْهُ جَبْرَئِيلُ ع حَتَّى وَافَى بِهِ مَكَّةَ فَمَا زَالَ يَأْنَسُ بِهِ بِمَكَّةَ وَ يُجَدِّدُ الْإِقْرَارَ لَهُ كُلَّ يَوْمٍ وَ لَيْلَةٍ
ثُمَّ إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ لَمَّا بَنَى الْكَعْبَةَ وَضَعَ الْحَجَرَ فِي ذَلِكَ الْمَكَانِ لِأَنَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى حِينَ أَخَذَ الْمِيثَاقَ مِنْ وُلْدِ آدَمَ أَخَذَهُ فِي ذَلِكَ الْمَكَانِ وَ فِي ذَلِكَ الْمَكَانِ أَلْقَمَ الْمَلَكَ الْمِيثَاقَ وَ لِذَلِكَ وَضَعَ فِي ذَلِكَ الرُّكْنِ
وَ نَحَّى آدَمَ مِنْ مَكَانِ الْبَيْتِ إِلَى الصَّفَا وَ حَوَّاءَ إِلَى الْمَرْوَةِ وَ وَضَعَ الْحَجَرَ فِي ذَلِكَ الرُّكْنِ
فَلَمَّا نَظَرَ آدَمُ مِنَ الصَّفَا وَ قَدْ وُضِعَ الْحَجَرُ فِي الرُّكْنِ كَبَّرَ اللَّهَ وَ هَلَّلَهُ وَ مَجَّدَهُ فَلِذَلِكَ جَرَتِ السُّنَّةُ بِالتَّكْبِيرِ وَ اسْتِقْبَالِ الرُّكْنِ الَّذِي فِيهِ الْحَجَرُ مِنَ الصَّفَا فَإِنَّ اللَّهَ أَوْدَعَهُ الْمِيثَاقَ وَ الْعَهْدَ دُونَ غَيْرِهِ مِنَ الْمَلَائِكَةِ
لِأَنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ لَمَّا أَخَذَ الْمِيثَاقَ لَهُ بِالرُّبُوبِيَّةِ وَ لِمُحَمَّدٍ ص بِالنُّبُوَّةِ وَ لِعَلِيٍّ ع بِالْوَصِيَّةِ اصْطَكَّتْ فَرَائِصُ الْمَلَائِكَةِ فَأَوَّلُ مَنْ أَسْرَعَ إِلَى الْإِقْرَارِ ذَلِكَ الْمَلَكُ لَمْ يَكُنْ فِيهِمْ أَشَدُّ حُبّاً لِمُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ ص مِنْهُ
وَ لِذَلِكَ اخْتَارَهُ اللَّهُ مِنْ بَيْنِهِمْ وَ أَلْقَمَهُ الْمِيثَاقَ
وَ هُوَ يَجِي‏ءُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَ لَهُ لِسَانٌ نَاطِقٌ وَ عَيْنٌ نَاظِرَةٌ
يَشْهَدُ لِكُلِّ مَنْ وَافَاهُ إِلَى ذَلِكَ الْمَكَانِ وَ حَفِظَ الْمِيثَاقَ.

مشتقات ریشۀ «جهر» در آیات قرآن:

وَ إِذْ قُلْتُمْ يا مُوسى‏ لَنْ نُؤْمِنَ لَكَ حَتَّى نَرَى اللَّهَ جَهْرَةً فَأَخَذَتْكُمُ الصَّاعِقَةُ وَ أَنْتُمْ تَنْظُرُونَ (55)
لا يُحِبُّ اللَّهُ الْجَهْرَ بِالسُّوءِ مِنَ الْقَوْلِ إِلاَّ مَنْ ظُلِمَ وَ كانَ اللَّهُ سَميعاً عَليماً (148)
يَسْئَلُكَ أَهْلُ الْكِتابِ أَنْ تُنَزِّلَ عَلَيْهِمْ كِتاباً مِنَ السَّماءِ فَقَدْ سَأَلُوا مُوسى‏ أَكْبَرَ مِنْ ذلِكَ فَقالُوا أَرِنَا اللَّهَ جَهْرَةً فَأَخَذَتْهُمُ الصَّاعِقَةُ بِظُلْمِهِمْ ثُمَّ اتَّخَذُوا الْعِجْلَ مِنْ بَعْدِ ما جاءَتْهُمُ الْبَيِّناتُ فَعَفَوْنا عَنْ ذلِكَ وَ آتَيْنا مُوسى‏ سُلْطاناً مُبيناً (153)
وَ هُوَ اللَّهُ فِي السَّماواتِ وَ فِي الْأَرْضِ يَعْلَمُ سِرَّكُمْ وَ جَهْرَكُمْ‏ وَ يَعْلَمُ ما تَكْسِبُونَ (3)
قُلْ أَ رَأَيْتَكُمْ إِنْ أَتاكُمْ عَذابُ اللَّهِ بَغْتَةً أَوْ جَهْرَةً هَلْ يُهْلَكُ إِلاَّ الْقَوْمُ الظَّالِمُونَ (47)
وَ اذْكُرْ رَبَّكَ في‏ نَفْسِكَ تَضَرُّعاً وَ خيفَةً وَ دُونَ الْجَهْرِ مِنَ الْقَوْلِ بِالْغُدُوِّ وَ الْآصالِ وَ لا تَكُنْ مِنَ الْغافِلينَ (205)
سَواءٌ مِنْكُمْ مَنْ أَسَرَّ الْقَوْلَ وَ مَنْ جَهَرَ بِهِ وَ مَنْ هُوَ مُسْتَخْفٍ بِاللَّيْلِ وَ سارِبٌ بِالنَّهارِ (10)
ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً عَبْداً مَمْلُوكاً لا يَقْدِرُ عَلى‏ شَيْ‏ءٍ وَ مَنْ رَزَقْناهُ مِنَّا رِزْقاً حَسَناً فَهُوَ يُنْفِقُ مِنْهُ سِرًّا وَ جَهْراً هَلْ يَسْتَوُونَ الْحَمْدُ لِلَّهِ بَلْ أَكْثَرُهُمْ لا يَعْلَمُونَ (75)
قُلِ ادْعُوا اللَّهَ أَوِ ادْعُوا الرَّحْمنَ أَيًّا ما تَدْعُوا فَلَهُ الْأَسْماءُ الْحُسْنى‏ وَ لا تَجْهَرْ بِصَلاتِكَ وَ لا تُخافِتْ بِها وَ ابْتَغِ بَيْنَ ذلِكَ سَبيلاً (110)
وَ إِنْ تَجْهَرْ بِالْقَوْلِ فَإِنَّهُ يَعْلَمُ السِّرَّ وَ أَخْفى‏ (7)
إِنَّهُ يَعْلَمُ الْجَهْرَ مِنَ الْقَوْلِ وَ يَعْلَمُ ما تَكْتُمُونَ (110)
يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لا تَرْفَعُوا أَصْواتَكُمْ فَوْقَ صَوْتِ النَّبِيِّ وَ لا تَجْهَرُوا لَهُ بِالْقَوْلِ كَجَهْرِ بَعْضِكُمْ لِبَعْضٍ أَنْ تَحْبَطَ أَعْمالُكُمْ وَ أَنْتُمْ لا تَشْعُرُونَ (2)
وَ أَسِرُّوا قَوْلَكُمْ أَوِ اجْهَرُوا بِهِ إِنَّهُ عَليمٌ بِذاتِ الصُّدُورِ (13)
ثُمَّ إِنِّي دَعَوْتُهُمْ جِهاراً (8)
إِلاَّ ما شاءَ اللَّهُ إِنَّهُ يَعْلَمُ الْجَهْرَ وَ ما يَخْفى‏ (7)

اشتراک گذاری مطالب در شبکه های اجتماعی