«نخر» در معنای ممدوح، یکی از هزار واژۀ مترادف «نور الولایة»، و در معنای مذموم، یکی از هزار واژۀ مترادف «حسد» است. در فرهنگ لغات عربی مینویسند: «نُخْرَةُ الرِّيح: وزش باد»
نَخِرَتِ الشَّجْرةُ. أي: بَلِيَتْ، يعنى درخت كهنسال و پوسيده شد. «نُخْرَةُ الرِّيح، أي: هُبُوبُهَا، وزش باد» «فهَبَّتْ بها نُخْرَةُ الرِّيح، أي: هُبُوبُهَا، وزش باد «نُخْرَةُ الريح» او را فرسوده ساخت.
حسد با وزش نور درناژ میشه! عِظاماً نَخِرَةً! حسد قلبی که در معرض وزش نور قرار بگیره، درناژ میشه! عِظاماً نَخِرَةً! این صدا که شنیده بشه، معناش اینه که قلب در معرض نور قرار گرفته و با درناژ حسادت، عظیم و بزرگ میشه! + «عظائم الله»
موضع النَّخِيرِ : الصوت من الأنف
حسود با ناباوری میگه: «يَقُولُونَ أَ إِنَّا لَمَرْدُودُونَ فِي الْحافِرَةِ أَ إِذا كُنَّا عِظاماً نَخِرَةً»: اگه نور علم به قلب ما بوزد، آیا دوباره بوی آرامش را درک خواهیم نمود؟! حسود میگه من که باور نمیکنم با شنیدن کلام این صاحب نور، بهشت ارزانی ما گردد! اما قلب با فهم نور و ظلمتش، پس از «عِظاماً نَخِرَةً» هم باز به نور حیات برمیگردد! با درک تاریکی اشتباه، پشت به تمنا نموده و نورش را دنبال میکند!
[سورة النازعات (۷۹): الآيات ۱ الى ۱۴] أَ إِذا كُنَّا عِظاماً نَخِرَةً (۱۱) آيا وقتى ما استخوانريزههاى پوسيده شديم [زندگى را از سر مىگيريم]؟»