UNCARED-FOR!
«وذر» در معنای ممدوح، یکی از هزار واژۀ مترادف «نور الولایة»،
و در معنای مذموم، یکی از هزار واژۀ مترادف «حسد» است.
در فرهنگ لغات عربی مینویسند:
«الْوَذَرَةُ: قطعة من اللّحم، و تسميتها بذلك لقلة الاعتداد بها»
به حال خود رها شده! وَ نَذَرُهُمْ في طُغْيانِهِمْ يَعْمَهُونَ!
خداوند اهل حسادتی که مرتکب اشتباه مرگبار شدند رو به حال خودشون رها میکنه!
وَ نَذَرُهُمْ في طُغْيانِهِمْ يَعْمَهُونَ!
انگاری این قلب، دیگه ارزش اصلاح و تربیت نداره!
+ «سلخ – وای به روزی که خدا نورشو پس بگیره!»
انگاری خدا، اونا را با تمناهاشون تنها میذاره!
میذاره اونا به تمناهاشون بچسبند!
این قلوب حسود، حاجت خدا رو که خلق مهربانی است، برآورده نمیکنند، لذا خدا هم اونا رو با این بخلشون تنها میذاره تا در دوران مهلت دنیایی خودشون هر کاری دلشون میخواد، انجام بدهند!
«الوذرة» اون گوشت ناچیزی است که قصاب روی استخوان باقی میذاره و ازش جدا نمیکنه!
انگاری در دوران مهلتی که خدا به اهل حسادت میده، تا باهاشون تسویه حساب دنیایی کنه،
«ذَرْهُمْ يَأْكُلُوا وَ يَتَمَتَّعُوا وَ يُلْهِهِمُ الْأَمَلُ فَسَوْفَ يَعْلَمُونَ»،
اونا رو به حال خودشون رها میکنه و کاری به کارشون نداره تا مشغول لهو و لعب خودشون بشن.
«ثُمَّ ذَرْهُمْ في خَوْضِهِمْ يَلْعَبُونَ»
«uncared-for»: به حال خود رها شده! کسی که مورد بیتوجهی قرار گرفته، مراقبت نشده!
+ «خذلان»
الْوَذَرَةُ !!!
اون گوشت ناچیزی که روی استخون یا پیشخوان قصاب بمونه که هیچ ارزشی نداره و زنبور میاد میبره!
فلان يَذَرُ الشيءَ. أي: يقذفه لقلّة اعتداده به؛ دور افكندن چيزى كه قابل اعتنا نيست!
الْوَذَرَةُ: قطعة من اللّحم، و تسميتها بذلك لقلة الاعتداد بها.
ترك التوجّه و النظر الى شيء
الوذرة : قطعة عظم لا لحم فيها
الْوَذَرُ جمع وَذَرَةٍ ، و هي القطعة من اللحم مثل تمر و تمرة!
(الوَذْرُ : بَضْع اللَّحْم)
الوَذَرةُ ، و هى الفِدْرَة من اللحم (فَدَرَ الفحل فُدُوراً إذا فتر عن الضراب)
مفهوم «بی ارزش دانستن چیزی و لذا ترک نمودن آن» در واژه «وذر» اهمیت دارد مثل واژه نسیان که مسافر چیزهای بیارزش را از خود در سفر و منزلگاه خود بجا میگذارد و برایش ارزشی ندارد که آنها را با خود ببرد!
(ترک – نسیان)
[نسیان ذکر – ترک نور]:
« فَلَمَّا نَسُوا ما ذُكِّرُوا بِهِ » يَعْنِي فَلَمَّا تَرَكُوا وَلَايَةَ عَلِيٍّ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ ع.
« يَقُولُ الَّذِينَ نَسُوهُ مِنْ قَبْلُ أي تركوه قَدْ جاءَتْ رُسُلُ رَبِّنا بِالْحَقِّ- فَهَلْ لَنا مِنْ شُفَعاءَ فَيَشْفَعُوا لَنا »
مثال زیبای آشپزخانهای که میبایست آپتودیت میشد! اما نشد و به حال خودش رها شد!
[غفلت – نسیان هوای نفس]:
ترک معالم ربانی صاحبان نور (تاویلا میشه تارک الصلاة)
[وذر – نسی – غفل – ترک]:
[«ذَرُوا ما بَقِيَ مِنَ الرِّبا»]:
اگه راست میگی، دیگه بعد از این دست از گناه بکش!
«يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ ذَرُوا ما بَقِيَ مِنَ الرِّبا إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنينَ»
اما غالبا دست از گناه بر نمیدارند:
«كَلاَّ بَلْ تُحِبُّونَ الْعاجِلَةَ وَ تَذَرُونَ الْآخِرَةَ»
حسود میگه:
تقدیر رو ول کن! تمنا رو بچسب!
رهاشدگی در تمنّا یا رهایی با نور؟!
وَ نَذَرُهُمْ في طُغْيانِهِمْ يَعْمَهُونَ!
به حال خود رها شده!
وَ نَذَرُهُمْ في طُغْيانِهِمْ يَعْمَهُونَ (انعام/۱۱۰)
ریشهٔ لغوی «وذر»
در فرهنگ لغات مینویسند:
«الْوَذَرَةُ: قطعة من اللّحم» → تکه گوشتی بیارزش روی استخوان که قصاب به آن اعتنایی نمیکند.
«الوَذَرُ جمع وَذَرَةٍ» → پارههای کوچک گوشت بیاهمیت.
«فلان يَذَرُ الشيءَ» → چیزی را رها میکند و به کناری میاندازد چون اعتباری برایش قائل نیست.
پس «وذر» همیشه با مفهوم بیارزش دانستن و رها کردن همراه است.
مثل مسافری که در راه، چیزهای کماهمیت را جا میگذارد.
وذر در معنای مذموم (حسد)
قرآن میفرماید:
«وَ نَذَرُهُمْ في طُغْيانِهِمْ يَعْمَهُونَ»
یعنی خداوند کسانی را که در طغیان و حسد غرقاند، به حال خود رها میکند.
این یعنی:
چنین قلبی دیگر ارزش اصلاح و تربیت ندارد.
خدا آنها را با تمنّاهایشان تنها میگذارد.
مهلتی دنیایی به آنها میدهد تا هر کاری دلشان خواست انجام دهند،
اما این رهاشدگی «خذلان» است، نه رحمت.
الوذرة در اینجا بهترین تمثیل است:
مثل تکه گوشتی که روی استخوان مانده، بیارزش و بیتوجه، و در نهایت نصیب زنبور یا حیوان میشود.
قرآن این حالت را چنین ترسیم میکند:
«ذَرْهُمْ يَأْكُلُوا وَ يَتَمَتَّعُوا وَ يُلْهِهِمُ الْأَمَلُ فَسَوْفَ يَعْلَمُونَ» (حجر/۳)
«ثُمَّ ذَرْهُمْ في خَوْضِهِمْ يَلْعَبُونَ» (انعام/۹۱)
یعنی خدا به آنها مهلت میدهد که در سرگرمیهای خود غرق شوند،
بیآنکه بفهمند عاقبتشان تاریکی و حسرت است.
وذر در معنای ممدوح (نور)
اما اهل نور، واژهٔ «وذر» را در معنای دیگری میشناسند:
آنها میگویند: «تمنّا را رها کن! به نور رضایت بده!»
این همان «وَ ذَرُوا ما بَقِيَ مِنَ الرِّبا» (بقره/۲۷۸) است؛ یعنی اگر ایمان دارید، دست از گناه بکشید.
پس «وذرِ نورانی» یعنی ترک تمناها، ترک گناهان، ترک غفلت،
و چسبیدن به نور ولایت.
تضاد زیبا
اهل نور: تمنّا را رها میکنند و به تقدیر الهی راضیاند.
اهل حسد: تقدیر را رها میکنند و تمنّا را میچسبند.
و قرآن این تضاد را بهخوبی نشان میدهد:
«كَلاَّ بَلْ تُحِبُّونَ الْعاجِلَةَ وَ تَذَرُونَ الْآخِرَةَ» (قیامه/۲۰–۲۱)
«وذر» یعنی یا رهاشدگی در طغیان و حسد،
یا رها کردن تمنّا و غفلت برای رسیدن به نور ولایت.
اهل حسادت، به حال خود رها شدهاند: uncared-for،
و این همان خذلان الهی است.
اما اهل نور، به اختیار خود تمنّا را رها میکنند
و به رضایت نورانی خدا دل میبندند.
🌸 دلنوشته: رها نکن مرا، خدایا!
پروردگار مهربانم!
از تو میترسم…
از آن روزی که مرا با تمنّاهایم تنها بگذاری،
از آن لحظه که دستم را رها کنی و بگویی:
«وَ نَذَرُهُمْ في طُغْيانِهِمْ يَعْمَهُونَ».
خدایا!
نمیخواهم مثل تکه گوشتی بیارزش بر استخوان باشم،
که همه از آن روی برگردانند.
نمیخواهم سهمم از زندگی، فقط مهلتی بیثمر باشد.
ای خدای نور!
به من بیاموز تمنّاها را «وَذْر» کنم؛
رهایشان کنم و به رضایت تقدیرت دل ببندم.
مگذار دلم به تمنّا چسبیده بماند
و تقدیر نورانیات را از دست بدهم.
🌱 الهی!
من را در صف اهل نور قرار ده،
کسانی که «ذَرُوا» تمنّا را رها میکنند،
و در آغوش ولایتت آرام میگیرند.
🌸 پروردگارا!
تو ما را برای مهربانی آفریدهای،
مرا در همین مسیر نگه دار.
هرگز به حال خودم رهایم مکن،
که بیتو هیچم و در ظلمت گم میشوم.
اللَّهُمَّ لا تَكِلْنِي إِلى نَفْسِي طَرْفَةَ عَيْنٍ أَبَداً،
وَ لا تُحْوِجْنِي إِلى أَحَدٍ مِنْ خَلْقِكَ،
وَ ثَبِّتْ قَلْبِي عَلى طاعَتِكَ،
اللَّهُمَّ اعْصِمْنِي بِحَبْلِكَ،
وَ ارْزُقْنِي مِنْ فَضْلِكَ،
وَ نَجِّنِي مِنَ النَّارِ بِعَفْوِكَ.
اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ تَعْجِيلَ ما تَعْجِيلُهُ خَيْرٌ لِي،
وَ تَأْخِيرَ ما تَأْخِيرُهُ خَيْرٌ لِي.
اللَّهُمَّ ما رَزَقْتَنِي مِنْ رِزْقٍ، فَاجْعَلْهُ حَلالًا طَيِّباً فِي يُسْرٍ مِنْكَ وَ عافِيَةٍ،
اللَّهُمَّ سُدَّ فَقْرِي فِي الدُّنْيا، وَ اجْعَلْ غِنايَ فِي نَفْسِي، وَ اجْعَلْ رَغْبَتِي فِيما عِنْدَكَ.
اللَّهُمَّ ثَبِّتْ رَجاءَكَ فِي قَلْبِي، وَ اقْطَعْ رَجائِي عَنْ خَلْقِكَ، حَتّى لا أَرْجُو أَحَداً غَيْرَكَ يا رَبَّ الْعالَمِينَ.
اللَّهُمَّ وَ فِي سَفَرِي فَاحْفَظْنِي، وَ فِي أَهْلِي فَاخْلُفْنِي، وَ فِيما رَزَقْتَنِي فَبارِكْ لِي، وَ فِي نَفْسِي فَذَلِّلْنِي، وَ فِي أَعْيُنِ النَّاسِ فَعَظِّمْنِي، وَ إِلَيْكَ يا رَبِّ فَحَبِّبْنِي، وَ فِي صالِحِ الْأَعْمالِ فَقَوِّنِي، وَ بِسُوءِ عَمَلِي فَلا تُبْسِلْنِي ، وَ بِسَرِيرَتِي فَلا تَفْضَحْنِي، وَ بِقَدْرِ ذُنُوبِي فَلا تُخْزِنِي ، وَ إِلَيْكَ يا رَبِّ أَشْكُو غُرْبَتِي، وَ بُعْدَ دارِي، وَ قِلَّةَ مَعْرِفَتِي، وَ هَوانِي عَلى النَّاسِ، يا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ.
🌸 دلنوشته: رهایم مکن، ای مهربانترین!
خدایا…
مرا حتی یک چشمبههمزدن به خودم وامگذار.
من ضعیفم، بیپناه و پر از لغزش؛
اگر به خودم واگذار شوم، در طوفان تمنّا و وسوسه غرق میشوم.
ای خدای بینیاز!
مرا محتاج هیچیک از بندگانت مکن.
بینیازیام را در دل خودم قرار ده،
و خواستههایم را تنها به سوی آنچه نزد توست بکشان.
پروردگارا!
دل مرا بر طاعتت ثابت بدار،
مرا با ریسمان محکم خودت نگه دار،
از فضل بیکرانت روزی پاک و گوارا عطا کن،
و با عفوت مرا از آتش رهایی بخش.
🌱 ای مهربان!
هر چه تعجیلش خیر من است، برایم شتاب ده،
و هر چه تأخیرش به سود من است، به تأخیر انداز.
در سفرهایم نگاهم دار،
در اهل و خانوادهام جانشین من باش،
در روزیام برکت بده،
و در نفس خویش مرا خوار و رام کن.
ای پروردگارم!
کاری مکن که با عمل بد رسوا شوم،
یا به سبب گناهانم خوار گردم.
عیبهایم را بپوشان، لغزشهایم را نادیده بگیر،
و با رحمتت مرا در میان مردم عزیز گردان.
🌸 خدای من!
تنهاییام را میدانم، غربتم را میبینی،
بیاعتنایی مردم را حس میکنم،
و ناآگاهیام بر من سنگینی میکند.
ای مهربانترین مهربانان!
دست منِ گمشده را بگیر،
که جز تو کسی را ندارم.
مرا به خودم رها مکن…
نه اکنون، نه هرگز.
مشتقات ریشۀ «وذر» در آیات قرآن:
وَ الَّذينَ يُتَوَفَّوْنَ مِنْكُمْ وَ يَذَرُونَ أَزْواجاً يَتَرَبَّصْنَ بِأَنْفُسِهِنَّ أَرْبَعَةَ أَشْهُرٍ وَ عَشْراً فَإِذا بَلَغْنَ أَجَلَهُنَّ فَلا جُناحَ عَلَيْكُمْ فيما فَعَلْنَ في أَنْفُسِهِنَّ بِالْمَعْرُوفِ وَ اللَّهُ بِما تَعْمَلُونَ خَبيرٌ (234)
وَ الَّذينَ يُتَوَفَّوْنَ مِنْكُمْ وَ يَذَرُونَ أَزْواجاً وَصِيَّةً لِأَزْواجِهِمْ مَتاعاً إِلَى الْحَوْلِ غَيْرَ إِخْراجٍ فَإِنْ خَرَجْنَ فَلا جُناحَ عَلَيْكُمْ في ما فَعَلْنَ في أَنْفُسِهِنَّ مِنْ مَعْرُوفٍ وَ اللَّهُ عَزيزٌ حَكيمٌ (240)
يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ ذَرُوا ما بَقِيَ مِنَ الرِّبا إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنينَ (278)
ما كانَ اللَّهُ لِيَذَرَ الْمُؤْمِنينَ عَلى ما أَنْتُمْ عَلَيْهِ حَتَّى يَميزَ الْخَبيثَ مِنَ الطَّيِّبِ وَ ما كانَ اللَّهُ لِيُطْلِعَكُمْ عَلَى الْغَيْبِ وَ لكِنَّ اللَّهَ يَجْتَبي مِنْ رُسُلِهِ مَنْ يَشاءُ فَآمِنُوا بِاللَّهِ وَ رُسُلِهِ وَ إِنْ تُؤْمِنُوا وَ تَتَّقُوا فَلَكُمْ أَجْرٌ عَظيمٌ (179)
وَ لَنْ تَسْتَطيعُوا أَنْ تَعْدِلُوا بَيْنَ النِّساءِ وَ لَوْ حَرَصْتُمْ فَلا تَميلُوا كُلَّ الْمَيْلِ فَتَذَرُوها كَالْمُعَلَّقَةِ وَ إِنْ تُصْلِحُوا وَ تَتَّقُوا فَإِنَّ اللَّهَ كانَ غَفُوراً رَحيماً (129)
وَ ذَرِ الَّذينَ اتَّخَذُوا دينَهُمْ لَعِباً وَ لَهْواً وَ غَرَّتْهُمُ الْحَياةُ الدُّنْيا وَ ذَكِّرْ بِهِ أَنْ تُبْسَلَ نَفْسٌ بِما كَسَبَتْ لَيْسَ لَها مِنْ دُونِ اللَّهِ وَلِيٌّ وَ لا شَفيعٌ وَ إِنْ تَعْدِلْ كُلَّ عَدْلٍ لا يُؤْخَذْ مِنْها أُولئِكَ الَّذينَ أُبْسِلُوا بِما كَسَبُوا لَهُمْ شَرابٌ مِنْ حَميمٍ وَ عَذابٌ أَليمٌ بِما كانُوا يَكْفُرُونَ (70)
وَ ما قَدَرُوا اللَّهَ حَقَّ قَدْرِهِ إِذْ قالُوا ما أَنْزَلَ اللَّهُ عَلى بَشَرٍ مِنْ شَيْءٍ قُلْ مَنْ أَنْزَلَ الْكِتابَ الَّذي جاءَ بِهِ مُوسى نُوراً وَ هُدىً لِلنَّاسِ تَجْعَلُونَهُ قَراطيسَ تُبْدُونَها وَ تُخْفُونَ كَثيراً وَ عُلِّمْتُمْ ما لَمْ تَعْلَمُوا أَنْتُمْ وَ لا آباؤُكُمْ قُلِ اللَّهُ ثُمَّ ذَرْهُمْ في خَوْضِهِمْ يَلْعَبُونَ (91)
وَ نُقَلِّبُ أَفْئِدَتَهُمْ وَ أَبْصارَهُمْ كَما لَمْ يُؤْمِنُوا بِهِ أَوَّلَ مَرَّةٍ وَ نَذَرُهُمْ في طُغْيانِهِمْ يَعْمَهُونَ (110)
وَ كَذلِكَ جَعَلْنا لِكُلِّ نَبِيٍّ عَدُوًّا شَياطينَ الْإِنْسِ وَ الْجِنِّ يُوحي بَعْضُهُمْ إِلى بَعْضٍ زُخْرُفَ الْقَوْلِ غُرُوراً وَ لَوْ شاءَ رَبُّكَ ما فَعَلُوهُ فَذَرْهُمْ وَ ما يَفْتَرُونَ (112)
وَ ذَرُوا ظاهِرَ الْإِثْمِ وَ باطِنَهُ إِنَّ الَّذينَ يَكْسِبُونَ الْإِثْمَ سَيُجْزَوْنَ بِما كانُوا يَقْتَرِفُونَ (120)
وَ كَذلِكَ زَيَّنَ لِكَثيرٍ مِنَ الْمُشْرِكينَ قَتْلَ أَوْلادِهِمْ شُرَكاؤُهُمْ لِيُرْدُوهُمْ وَ لِيَلْبِسُوا عَلَيْهِمْ دينَهُمْ وَ لَوْ شاءَ اللَّهُ ما فَعَلُوهُ فَذَرْهُمْ وَ ما يَفْتَرُونَ (137)
قالُوا أَ جِئْتَنا لِنَعْبُدَ اللَّهَ وَحْدَهُ وَ نَذَرَ ما كانَ يَعْبُدُ آباؤُنا فَأْتِنا بِما تَعِدُنا إِنْ كُنْتَ مِنَ الصَّادِقينَ (70)
وَ إِلى ثَمُودَ أَخاهُمْ صالِحاً قالَ يا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ ما لَكُمْ مِنْ إِلهٍ غَيْرُهُ قَدْ جاءَتْكُمْ بَيِّنَةٌ مِنْ رَبِّكُمْ هذِهِ ناقَةُ اللَّهِ لَكُمْ آيَةً فَذَرُوها تَأْكُلْ في أَرْضِ اللَّهِ وَ لا تَمَسُّوها بِسُوءٍ فَيَأْخُذَكُمْ عَذابٌ أَليمٌ (73)
وَ قالَ الْمَلَأُ مِنْ قَوْمِ فِرْعَوْنَ أَ تَذَرُ مُوسى وَ قَوْمَهُ لِيُفْسِدُوا فِي الْأَرْضِ وَ يَذَرَكَ وَ آلِهَتَكَ قالَ سَنُقَتِّلُ أَبْناءَهُمْ وَ نَسْتَحْيي نِساءَهُمْ وَ إِنَّا فَوْقَهُمْ قاهِرُونَ (127)
وَ لِلَّهِ الْأَسْماءُ الْحُسْنى فَادْعُوهُ بِها وَ ذَرُوا الَّذينَ يُلْحِدُونَ في أَسْمائِهِ سَيُجْزَوْنَ ما كانُوا يَعْمَلُونَ (180)
مَنْ يُضْلِلِ اللَّهُ فَلا هادِيَ لَهُ وَ يَذَرُهُمْ في طُغْيانِهِمْ يَعْمَهُونَ (186)
وَ إِذا أُنْزِلَتْ سُورَةٌ أَنْ آمِنُوا بِاللَّهِ وَ جاهِدُوا مَعَ رَسُولِهِ اسْتَأْذَنَكَ أُولُوا الطَّوْلِ مِنْهُمْ وَ قالُوا ذَرْنا نَكُنْ مَعَ الْقاعِدينَ (86)
وَ لَوْ يُعَجِّلُ اللَّهُ لِلنَّاسِ الشَّرَّ اسْتِعْجالَهُمْ بِالْخَيْرِ لَقُضِيَ إِلَيْهِمْ أَجَلُهُمْ فَنَذَرُ الَّذينَ لا يَرْجُونَ لِقاءَنا في طُغْيانِهِمْ يَعْمَهُونَ (11)
وَ يا قَوْمِ هذِهِ ناقَةُ اللَّهِ لَكُمْ آيَةً فَذَرُوها تَأْكُلْ في أَرْضِ اللَّهِ وَ لا تَمَسُّوها بِسُوءٍ فَيَأْخُذَكُمْ عَذابٌ قَريبٌ (64)
قالَ تَزْرَعُونَ سَبْعَ سِنينَ دَأَباً فَما حَصَدْتُمْ فَذَرُوهُ في سُنْبُلِهِ إِلاَّ قَليلاً مِمَّا تَأْكُلُونَ (47)
ذَرْهُمْ يَأْكُلُوا وَ يَتَمَتَّعُوا وَ يُلْهِهِمُ الْأَمَلُ فَسَوْفَ يَعْلَمُونَ (3)
وَ اضْرِبْ لَهُمْ مَثَلَ الْحَياةِ الدُّنْيا كَماءٍ أَنْزَلْناهُ مِنَ السَّماءِ فَاخْتَلَطَ بِهِ نَباتُ الْأَرْضِ فَأَصْبَحَ هَشيماً تَذْرُوهُ الرِّياحُ وَ كانَ اللَّهُ عَلى كُلِّ شَيْءٍ مُقْتَدِراً (45)
ثُمَّ نُنَجِّي الَّذينَ اتَّقَوْا وَ نَذَرُ الظَّالِمينَ فيها جِثِيًّا (72)
فَيَذَرُها قاعاً صَفْصَفاً (106)
وَ زَكَرِيَّا إِذْ نادى رَبَّهُ رَبِّ لا تَذَرْني فَرْداً وَ أَنْتَ خَيْرُ الْوارِثينَ (89)
فَذَرْهُمْ في غَمْرَتِهِمْ حَتَّى حينٍ (54)
وَ تَذَرُونَ ما خَلَقَ لَكُمْ رَبُّكُمْ مِنْ أَزْواجِكُمْ بَلْ أَنْتُمْ قَوْمٌ عادُونَ (166)
أَ تَدْعُونَ بَعْلاً وَ تَذَرُونَ أَحْسَنَ الْخالِقينَ (125)
وَ قالَ فِرْعَوْنُ ذَرُوني أَقْتُلْ مُوسى وَ لْيَدْعُ رَبَّهُ إِنِّي أَخافُ أَنْ يُبَدِّلَ دينَكُمْ أَوْ أَنْ يُظْهِرَ فِي الْأَرْضِ الْفَسادَ (26)
فَذَرْهُمْ يَخُوضُوا وَ يَلْعَبُوا حَتَّى يُلاقُوا يَوْمَهُمُ الَّذي يُوعَدُونَ (83)
سَيَقُولُ الْمُخَلَّفُونَ إِذَا انْطَلَقْتُمْ إِلى مَغانِمَ لِتَأْخُذُوها ذَرُونا نَتَّبِعْكُمْ يُريدُونَ أَنْ يُبَدِّلُوا كَلامَ اللَّهِ قُلْ لَنْ تَتَّبِعُونا كَذلِكُمْ قالَ اللَّهُ مِنْ قَبْلُ فَسَيَقُولُونَ بَلْ تَحْسُدُونَنا بَلْ كانُوا لا يَفْقَهُونَ إِلاَّ قَليلاً (15)
ما تَذَرُ مِنْ شَيْءٍ أَتَتْ عَلَيْهِ إِلاَّ جَعَلَتْهُ كَالرَّميمِ (42)
فَذَرْهُمْ حَتَّى يُلاقُوا يَوْمَهُمُ الَّذي فيهِ يُصْعَقُونَ (45)
يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا إِذا نُودِيَ لِلصَّلاةِ مِنْ يَوْمِ الْجُمُعَةِ فَاسْعَوْا إِلى ذِكْرِ اللَّهِ وَ ذَرُوا الْبَيْعَ ذلِكُمْ خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ (9)
فَذَرْني وَ مَنْ يُكَذِّبُ بِهذَا الْحَديثِ سَنَسْتَدْرِجُهُمْ مِنْ حَيْثُ لا يَعْلَمُونَ (44)
فَذَرْهُمْ يَخُوضُوا وَ يَلْعَبُوا حَتَّى يُلاقُوا يَوْمَهُمُ الَّذي يُوعَدُونَ (42)
وَ قالُوا لا تَذَرُنَ آلِهَتَكُمْ وَ لا تَذَرُنَ وَدًّا وَ لا سُواعاً وَ لا يَغُوثَ وَ يَعُوقَ وَ نَسْراً (23)
وَ قالَ نُوحٌ رَبِّ لا تَذَرْ عَلَى الْأَرْضِ مِنَ الْكافِرينَ دَيَّاراً (26)
إِنَّكَ إِنْ تَذَرْهُمْ يُضِلُّوا عِبادَكَ وَ لا يَلِدُوا إِلاَّ فاجِراً كَفَّاراً (27)
وَ ذَرْني وَ الْمُكَذِّبينَ أُولِي النَّعْمَةِ وَ مَهِّلْهُمْ قَليلاً (11)
ذَرْني وَ مَنْ خَلَقْتُ وَحيداً (11)
لا تُبْقي وَ لا تَذَرُ (28)
وَ تَذَرُونَ الْآخِرَةَ (21)
إِنَّ هؤُلاءِ يُحِبُّونَ الْعاجِلَةَ وَ يَذَرُونَ وَراءَهُمْ يَوْماً ثَقيلاً (27)