دکتر محمد شعبانی راد

قلب سرشار از نور! وفور نعمت علوم نورانی! ماء غدقا!

The Abundance of Ultraluminous science!

«غدق» یکی از هزار واژۀ مترادف «نور» است.
در فرهنگ لغات عربی می‌نویسند:
«غَدِقَتِ‏ العين: كثر ماؤها»
+ «کثر»

مالٌ‏ لُبَد – مَاءٌ غَدَق‏ – جَيْشٌ‏ لَجِب‏ – مَطَرٌ عُبَاب‏ – فاكِهةٌ كثيرة
الغَيْدَاقُ‏: الكريم الجواد، الواسع الخلق
فقه اللغه: «فصل في تفصيل أسماء المطر و أوصافه‏:
فإذا كان كثير القَطْر، فهو: الغدق‏»
+ واژۀ زیبای «جواد»
شده چیزی بخوای که وقتی بهت میدن، اینقدر زیاد باشه که زیر خروارها خروارش بمونی و نتونی جمعش کنی؟!
+ «قنطار – دینار»
علوم آل محمد ع مثل باران بر سر اهل یقین می‌بارد، بطوریکه با هیچ ظرفی نمیشه جمعش کنی!
این مفهوم زیبای واژۀ غدق است!
«ماءً غَدَقاً» یعنی اصلا نمیتونی این همه عنایات علمی رو جمعش کنی:
«وَ أَنْ لَوِ اسْتَقامُوا عَلَى الطَّريقَةِ لَأَسْقَيْناهُمْ ماءً غَدَقاً»

 لَأَسْقَيْناهُمْ ماءً غَدَقاً

قطعاً آب گوارايى بديشان نوشانيم.

[سورة الجن (۷۲): الآيات ۱۱ الى ۲۰]
وَ أَنَّا مِنَّا الصَّالِحُونَ وَ مِنَّا دُونَ ذلِكَ كُنَّا طَرائِقَ قِدَداً (۱۱)
و از ميان ما برخى درستكارند و برخى غير آن، و ما فرقه‏‌هايى گوناگونيم.
وَ أَنَّا ظَنَنَّا أَنْ لَنْ نُعْجِزَ اللَّهَ فِي الْأَرْضِ وَ لَنْ نُعْجِزَهُ هَرَباً (۱۲)
و ما مى‏‌دانيم كه هرگز نمى‏‌توانيم در زمين خداى را به ستوه آوريم، و هرگز او را با گريز [خود] درمانده نتوانيم كرد
وَ أَنَّا لَمَّا سَمِعْنا الْهُدى‏ آمَنَّا بِهِ فَمَنْ يُؤْمِنْ بِرَبِّهِ فَلا يَخافُ بَخْساً وَ لا رَهَقاً (۱۳)
و ما چون هدايت را شنيديم بدان گرويديم؛ پس كسى كه به پروردگار خود ايمان آورَد، از كمى [پاداش‏] و سختى بيم ندارد.
وَ أَنَّا مِنَّا الْمُسْلِمُونَ وَ مِنَّا الْقاسِطُونَ فَمَنْ أَسْلَمَ فَأُولئِكَ تَحَرَّوْا رَشَداً (۱۴)
و از ميان ما برخى فرمانبردار و برخى از ما منحرفند: پس كسانى كه به فرمانند، آنان در جستجوى راه درستند،
وَ أَمَّا الْقاسِطُونَ فَكانُوا لِجَهَنَّمَ حَطَباً (۱۵)
ولى منحرفان، هيزم جهنّم خواهند بود.»
وَ أَنْ لَوِ اسْتَقامُوا عَلَى الطَّرِيقَةِ لَأَسْقَيْناهُمْ ماءً غَدَقاً (۱۶)
و اگر [مردم‏] در راه درست، پايدارى ورزند، قطعاً آب گوارايى بديشان نوشانيم.
لِنَفْتِنَهُمْ فِيهِ
وَ مَنْ يُعْرِضْ عَنْ ذِكْرِ رَبِّهِ يَسْلُكْهُ عَذاباً صَعَداً (۱۷)
تا در اين باره آنان را بيازماييم،
و هر كس از ياد پروردگار خود دل بگرداند، وى را در قيد عذابى [روز]افزون درآورد.
وَ أَنَّ الْمَساجِدَ لِلَّهِ فَلا تَدْعُوا مَعَ اللَّهِ أَحَداً (۱۸)
و مساجد ويژه خداست، پس هيچ كس را با خدا مخوانيد.
وَ أَنَّهُ لَمَّا قامَ عَبْدُ اللَّهِ يَدْعُوهُ كادُوا يَكُونُونَ عَلَيْهِ لِبَداً (۱۹)
و همين كه «بنده خدا» برخاست تا او را بخواند، چيزى نمانده بود كه بر سر وى فرو اُفتند.
قُلْ إِنَّما أَدْعُوا رَبِّي وَ لا أُشْرِكُ بِهِ أَحَداً (۲۰)
بگو: «من تنها پروردگار خود را مى‌‏خوانم و كسى را با او شريك نمى‌‏گردانم.»

امام باقر علیه السلام:
عَنْ یُونُسَ‌بْنِ‌یَعْقُوبَ عَمَّنْ ذَکَرَهُ عَنْ أَبِی‌جَعْفَرٍ (علیه السلام) فِی قَوْلِهِ تَعَالَی:
وَ أَنْ لَوِ اسْتَقامُوا عَلَی الطَّرِیقَةِ لَأَسْقَیْناهُمْ ماءً غَدَقاً.
قَالَ: یَعْنِی لَوِ اسْتَقَامُوا عَلَی وَلَایَهًِْ عَلِیِّ‌بْنِ‌أَبِی‌طَالِبٍ أَمِیرِالْمُؤْمِنِینَ (علیه السلام) وَ الْأَوْصِیَاءِ مِنْ وُلْدِهِ (علیه السلام) وَ قَبِلُوا طَاعَتَهُمْ فِی أَمْرِهِمْ وَ نَهْیِهِمْ
لَأَسْقَیْنَاهُمْ مَاءً غَدَقاً
یَقُولُ لَأَشْرَبْنَا قُلُوبَهُمُ الْإِیمَانَ
وَ الطَّرِیقَهًُْ هِیَ الْإِیمَانُ بِوَلَایَهًِْ عَلِیٍّ (علیه السلام) وَ الْأَوْصِیَاءِ
.
یونس‌بن‌یعقوب از کسی که آن را از امام باقر (علیه السلام) نقل می‌کند، گوید:
امام باقر (علیه السلام) درباره‌ی قول خداوند متعال:
وَ أَنْ لَوِ اسْتَقامُوا عَلَی الطَّرِیقَةِ لَأَسْقَیْناهُمْ ماءً غَدَقاً، فرمود:
«یعنی اگر بر ولایت امیرمؤمنان علی‌ّبن‌ابی‌طالب (علیه السلام) و اوصیای (علیهم السلام) از فرزندان او استوار شوند و اطاعت آن‌ها را در امر و نهیشان بپذیرند، با آب فراوان [باران] سیرابشان می‌کنیم.
یعنی ایمان را در دلشان جایگزین می‌کنیم.
و منظور از طریقه، همان ایمان به ولایت علی (علیه السلام) و جانشینان اوست».

ماء غدقا + قبض و بسط نور قلب

امام صادق علیه السلام:
عَنْ أَبِی‌بَصِیرٍ عَنْ أَبِی‌عَبْدِاللَّهِ (علیه السلام) قَالَ
سَأَلْتُهُ عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ:

وَ أَنْ لَوِ اسْتَقامُوا عَلَی الطَّرِیقَةِ لَأَسْقَیْناهُمْ ماءً غَدَقاً
یَعْنِی لَأَمْدَدْنَاهُمْ عِلْماً کَیْ یَتَعَلَّمُونَهُ مِنَ الْأَئِمَّهًِْ (علیهم السلام).
ابوبصیر گوید:
از امام صادق (علیه السلام) درباره‎ی این آیه:
وَأَلَّوِ اسْتَقَامُوا عَلَی الطَّرِیقَةِ لَأَسْقَیْنَاهُم مَّاءً غَدَقًا پرسیدم. فرمود:
«یعنی اینکه حتماً علم و دانشی در وجود آن‌ها قرار می‌دادیم که بتوانند از علم ائمّه (علیهم السلام) بهره گیرند».

امام صادق علیه السلام:
عَنْ بُرَیْدٍ‌الْعِجْلِیِّ قَالَ سَأَلْتُ أَبَاعَبْدِاللَّهِ (علیه السلام) عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ:
وَ أَنْ لَوِ اسْتَقامُوا عَلَی الطَّرِیقَةِ
قَالَ:
یَعْنِی عَلَی الْوَلَایَهًِْ
لَأَسْقَیْناهُمْ ماءً غَدَقاً:
قَالَ:
لَأَذَقْنَاهُمْ عِلْماً کَثِیراً یَتَعَلَّمُونَهُ مِنَ الْأَئِمَّهًِْ (علیهم السلام)
قُلْتُ قَوْلُهُ:
لِنَفْتِنَهُمْ فِیهِ
قَالَ
إِنَّمَا هَؤُلَاءِ یَفْتِنُهُمْ فِیهِ یَعْنِی الْمُنَافِقِینَ.
برید عجلی گوید:
از امام صادق (علیه السلام) درباره‌ی آیه:
وَ أَنْ لَوِ اسْتَقامُوا عَلَی الطَّرِیقَةِ پرسیدم. فرمود: «یعنی ولایت؛
لَأَسْقَیْناهُمْ ماءً غَدَقاً؛
یعنی به آن‌ها علم زیادی که از ائمّه (علیهم السلام) می‌آموزند، می‌چشانیم».
عرض کردم:
«پس معنی این [مطلب]: لِنَفْتِنَهُمْ فِیهِ چیست»؟
فرمود: «یعنی تا منافقین را در این مورد بیازماییم».

اشتراک گذاری مطالب در شبکه های اجتماعی