Behave based on Luminous Evidence!
Based on Light Evidence, think, speak and act!
«شکار، مدرک نورانی!»
مدرک نورانی!
چقدر سواد داری؟!
مدرکت چیه؟!
چند کلاس درس خوندی؟!
مدرک یعنی چیزی که اخذ میشه و درک میشه و باید بهش برسی و …
مثلا کسی که مدرکش دیپلمه، یعنی این سطح از علم رو درک کرده ولی دستش به مدرک فوق دیپلم هنوز نرسیده!
کسی که مدرکش لیسانسه، هنوز مدرک فوق لیسانس و دکترا رو درک نکرده!
در فرهنگ لغات عربی می نویسند:
«الدَّرِيكَة: شكار» : «درک» یکی از هزار واژه مترادف «نور» است! واژه درک از شکار و شکارچی گرفته شده! انگاری شکارچی که شکاری گیرش نیومده، اسمشو شکارچی نباید بذاره، چون چیزی درک نکرده! چیزی شکار نکرده! مدرکی دال بر اینکه او شکارچی هست، بدست نیاورده! کسی که برای خودش و دیگران امنیت روانی ایجاد نکنه، مدرک نورانی فهم قبض و بسط نور قلبیشو هنوز درک نکرده و بدست نیاورده و این واژه زیبای درک است که این مفهوم مهم از فرایند اخذ نور در ملکوت قلب را به ما یاد میدهد. «شکار، مدرک شکارچی موفق است!!!»
اسبی که شکارچی، سوار بر آن، شکارشو اینقدر دنبال میکنه تا بهش میرسه و اونو شکار میکنه و میگیره رو بهش میگن: «فرس درك الطريدة» یعنی اسبی که شکار رو درک کرد! مفهوم «لحوق الشيء بالشيء و وصوله اليه» از این واژه زیبا استنباط می شود. مفهومی که در هزار واژه مترادف «نور» وجود دارد.
«الدَّرِيكَة: شكار»:
شکارچی نور! «Light hunter» + مقاله «نورِ مسخّر»
شکارچی مدارک نورانی باش!
بمحض اینکه فهمیدی خدای تو از تو چی میخواد، معطل نکن و انجامش بده! اینجوری مدرک بهت میدن! مالک نور میشی! صاحب مدارک نورانی میشی و خودت میفهمی مسیر درست رو داری طی میکنی! وقتی میخوای وارد بهشت بشی، اَزَت مدرک میخوان! اینجا باید مدارک اعمال صالحت رو نشون بدی تا اجازه ورود بگیری!
حالا در ملکوت قلبت چقدر سواد داری؟! چقدر شکارچی ماهری هستی؟!
آیا دستت به نور علم خدا رسیده! آیا نور خدا رو با قلبت درک کردی! آیا قبض و بسط این نور رو درون قلب خودت حس میکنی؟ درک میکنی؟
واژه زیبای «درک» میخواد به ما بگه فرایند مکانیسم نورانی قلب یه چیزیه که باید درکش کنی! دستت بهش برسه! قلبت حسّش کنه! انگاری دستت به خدا رسیده! انگاری دستت خورده به تهِ علم! البته نوع این علوم برای هر کس چیزی است که فقط بدرد خودش میخوره و اونو به آرامش میرسونه و مثالش یه چیزیه شبیه اینکه: «برو ظرفارو بشور» !!!
مدرک نورانی قبض و بسط!!!
«evidence-based» عبارت زیبایی است!
در واقع هر کسی باید مبتنی بر شواهد و مدارک علمی حرف بزنه! مستند صحبت کنه! قلب سلیم هم با درک نور علم، بر اساس آنچه مشاهده کرده، حرف میزنه و اقدام میکنه! «وَ شاهِدٍ وَ مَشْهُودٍ» و «إِنَّ لِلْقُلُوبِ شَوَاهِدَ» یعنی قلبی که مکانیسم نورانی اش فعال شده، مدارکی رو درک کرده که کاملا مستنده و حتی با این مدارک، باهاش اتمامحجّت شده که باید بره و ظرفارو بشوره! وگرنه … هر چی دیدی از چشم خودت دیدیها!
توی این فیلم زیبا، شکارچیها اومدن مدرک جمع کنن!
«شکار» یکی از هزار واژه مترادف «نور»!
«درک» یکی از هزار واژه مترادف «نور»!
از کجا معلوم میشه شکارچی هستی؟ مدرکت کو؟
این خرگوشها در پایان فیلم، مدرکی هستند که من شکارچی خرگوشم!
این اعمال صالح و این امنیت روانی که من برای خودم و دیگران ایجاد میکنم مدرکی هستند که من قبض و بسط نور قلبمو بدرستی درک کردهام و به آن عمل نمودهام.
«أَنَّهُمْ لَمْ يَنَالُوا مَا عِنْدَ اللَّهِ إِلَّا بِالْعَمَلِ»
«آنچه نزد خداست جز با عمل به دست نمى آيد.»
[سورة القلم (68): الآيات 46 الى 52] : « لَوْ لا أَنْ تَدارَكَهُ نِعْمَةٌ مِنْ رَبِّهِ »
داستان یونس ع: راه نجات از دام تاریکی، شکار نور هدایت است! پاس گل شکار این مدرک نورانی رو، فرشته نگهبان بهت میده!
أَمْ تَسْئَلُهُمْ أَجْراً فَهُمْ مِنْ مَغْرَمٍ مُثْقَلُونَ (46)
آيا از آنان مزدى درخواست مىكنى، و آنان خود را زير بار تاوان، گرانبار مىيابند؟
أَمْ عِنْدَهُمُ الْغَيْبُ فَهُمْ يَكْتُبُونَ (47)
يا [علم] غيب پيش آنهاست و آنها مىنويسند؟
فَاصْبِرْ لِحُكْمِ رَبِّكَ وَ لا تَكُنْ كَصاحِبِ الْحُوتِ إِذْ نادى وَ هُوَ مَكْظُومٌ (48)
پس در [امتثال] حكم پروردگارت شكيبايى ورز، و مانند همدم ماهى [=يونس] مباش؛ آنگاه كه اندوهزده ندا درداد.
لَوْ لا أَنْ تَدارَكَهُ نِعْمَةٌ مِنْ رَبِّهِ لَنُبِذَ بِالْعَراءِ وَ هُوَ مَذْمُومٌ (49)
اگر لطفى از جانب پروردگارش تدارك [حالِ] او نمىكرد، قطعاً نكوهش شده بر زمين خشك انداخته مىشد.
فَاجْتَباهُ رَبُّهُ فَجَعَلَهُ مِنَ الصَّالِحِينَ (50)
پس پروردگارش وى را برگزيد و از شايستگانش گردانيد.
وَ إِنْ يَكادُ الَّذِينَ كَفَرُوا لَيُزْلِقُونَكَ بِأَبْصارِهِمْ لَمَّا سَمِعُوا الذِّكْرَ وَ يَقُولُونَ إِنَّهُ لَمَجْنُونٌ (51)
و آنان كه كافر شدند، چون قرآن را شنيدند چيزى نمانده بود كه تو را چشم بزنند، و مىگفتند: «او واقعاً ديوانهاى است.»
وَ ما هُوَ إِلاَّ ذِكْرٌ لِلْعالَمِينَ (52)
و حال آنكه [قرآن] جز تذكارى براى جهانيان نيست.
آهااا !!! حالا فهمیدم! حالا درک کردم!
زلیخا وقتی در ملکوت قلبش نور یوسف ع رو درک کرد گفت:
«الْآنَ حَصْحَصَ الْحَقُ»
الآن فهمیدم نور یوسف ع کجاها بدردم میخوره!
اشارات نورانی فرشته نگهبان، مدارک علمی گمشده ماست که پازل فکری ناقص ما رو کامل میکنه!
در مثال زیبای ساعت آفتابی، در واژه «فیء» و عبارت «یتفیو ظلاله»، به استناد مدرکی از جنس سایه متحرک، پی به زمان و وقت می بریم.
«نور» فَکتی (fact: حقیقت) است در ملکوت قلب!
که فقط خودت میفهمی!
در مُلک، قابل ارائه به دیگران نیست!
نورِ حقیقت و آنچه خدا بدان راضی است، 180 درجه با تاریکیِ حسادت و آنچه حسود بدنبال آن است، فرق میکند!
فقط بر اساس مدارک و آثار نورانی علمی که قلب پویا میفهمه، باید در زندگی روزمره گام برداشت!
فرایند درمان بیماری حسادت قلب، باید کاملا مبتنی بر شواهد و مدارک نورانی الهی باشد!