A Jealous Person’s Stale Heart!
«اسن» یکی از هزار واژۀ مترادف «حسد» است.
در فرهنگ لغات عربی مینویسند:
«أَسِنَ الماء: إذا تغيّر ريحه تغيّراً منكراً،
آب بوئى ناخوشايند دارد و بويش تغيير كرده است.»
«أسن الماء: آب متغيّر شد. رنگ و طعم آن تغيير يافت.»
مفهوم «التغيّر الى حالة مكروهة» از هزار واژۀ مترادف حسد استنباط میشود.
+ «سدم!»
+ «نور لم یتسنّه!»
+ «درناژ حسادت!»
قلب گندیدۀ حسود!
قلب اهل نور، مدام حسدشو درناژ میکنه، لذا نمیگنده!
فِيها أَنْهارٌ مِنْ ماءٍ غَيْرِ آسِنٍ
در آن نهرهايى است از آبى كه رنگ و بو و طعمش برنگشته!
[سورة محمد (۴۷): الآيات ۱۱ الى ۱۵]
ذلِكَ بِأَنَّ اللَّهَ مَوْلَى الَّذِينَ آمَنُوا وَ أَنَّ الْكافِرِينَ لا مَوْلى لَهُمْ (۱۱)
چرا كه خدا سرپرست كسانى است كه ايمان آوردهاند،
ولى كافران را سرپرست [و يارى] نيست.
إِنَّ اللَّهَ يُدْخِلُ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ
جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ
وَ الَّذِينَ كَفَرُوا يَتَمَتَّعُونَ وَ يَأْكُلُونَ كَما تَأْكُلُ الْأَنْعامُ وَ النَّارُ مَثْوىً لَهُمْ (۱۲)
خدا كسانى را كه ايمان آورده و كارهاى شايسته كردهاند،
در باغهايى كه از زيرِ [درختانِ] آنها نهرها روان است درمىآورد،
و [حال آنكه] كسانى كه كافر شدهاند، [در ظاهر] بهره مىبرند
و همان گونه كه چارپايان مىخورند، مىخورند، و[لى] جايگاه آنها آتش است.
وَ كَأَيِّنْ مِنْ قَرْيَةٍ هِيَ أَشَدُّ قُوَّةً مِنْ قَرْيَتِكَ الَّتِي أَخْرَجَتْكَ أَهْلَكْناهُمْ فَلا ناصِرَ لَهُمْ (۱۳)
و بسا شهرها كه نيرومندتر از آن شهرى بود كه تو را [از خود] بيرون راند،
كه ما هلاكشان كرديم و براى آنها يار [و ياورى] نبود.
أَ فَمَنْ كانَ عَلى بَيِّنَةٍ مِنْ رَبِّهِ كَمَنْ زُيِّنَ لَهُ سُوءُ عَمَلِهِ وَ اتَّبَعُوا أَهْواءَهُمْ (۱۴)
آيا كسى كه بر حجّتى از جانب پروردگار خويش است، چون كسى است كه بدى كردارش براى او زيبا جلوه داده شده و هوسهاى خود را پيروى كردهاند؟
مَثَلُ الْجَنَّةِ الَّتِي وُعِدَ الْمُتَّقُونَ
فِيها أَنْهارٌ مِنْ ماءٍ غَيْرِ آسِنٍ
وَ أَنْهارٌ مِنْ لَبَنٍ لَمْ يَتَغَيَّرْ طَعْمُهُ
وَ أَنْهارٌ مِنْ خَمْرٍ لَذَّةٍ لِلشَّارِبِينَ
وَ أَنْهارٌ مِنْ عَسَلٍ مُصَفًّى
وَ لَهُمْ فِيها مِنْ كُلِّ الثَّمَراتِ وَ مَغْفِرَةٌ مِنْ رَبِّهِمْ
كَمَنْ هُوَ خالِدٌ فِي النَّارِ
وَ سُقُوا ماءً حَمِيماً فَقَطَّعَ أَمْعاءَهُمْ (۱۵)
مَثَلِ بهشتى كه به پرهيزگاران وعده داده شده
[چون باغى است كه]
در آن نهرهايى است از آبى كه [رنگ و بو و طعمش] برنگشته؛
و جويهايى از شيرى كه مزهاش دگرگون نشود؛
و رودهايى از بادهاى كه براى نوشندگان لذّتى است؛
و جويبارهايى از انگبينِ ناب.
و در آنجا از هر گونه ميوه براى آنان [فراهم] است
و [از همه بالاتر] آمرزش پروردگار آنهاست.
[آيا چنين كسى در چنين باغى دلانگيز] مانند كسى است كه جاودانه در آتش است
و آبى جوشان به خوردشان داده مىشود [تا] رودههايشان را از هم فروپاشد؟