Being Different is What Makes You Unique!
Being Different Can Lead You To Success!
To Be Different, You Have To Think Different!
Being different is beautiful!
Accepting Uniqueness!
«بقع» یکی از هزار واژه مترادف «نور» است.
در فرهنگ لغات عربی مینویسند:
«غُرَابٌ أَبْقَعُ: هو الأسودُ فى صَدْرِهِ بياضٌ»
«بَقِعَ الغُرَابُ: اختلف لونه»
«البَقَع، و البُقْعة: تَخالُفُ اللَّون.»
«البُقْعَةُ قطعة من الأرض على غير هيئة الّتى الى جنبها»
«ابْتُقِعَ لونُه: رنگ چهره او از ترس يا اندوه دگرگون شد.
«الباقِعَة: مرد دانا و با هوش كه فريب نخورد.» «داهية باقعة»
«مَا فُلانٌ الّا بَاقِعَةٌ مِنَ الْبَوَاقِع: فلانى زيرك و تيزهوشى است كه فريب نمىخورد.»
«الْبَقِيعُ: المكان المتّسع»
غُرَابٌ أَبْقَعُ
گاو پیشانیسفید
نور، راز متفاوت بودن! راز منحصر به فرد بودن!
+ «یتم»
«being different»
به قلب اهل نوری که تمنا رو فدای تقدیر میکنه، میگن بقعه مبارکه!
نگو: منم یکی مثل بقیّه!
اتفاقا از بقیّه متفاوت باش!
بقعه نورانی مبارکه باش!
کلاغ سفید باش!
همه دنبال تمناهای سیاهشونن!
تو دنبال تقدیرات نورانی و سفید خودت باش!
تو به فکر اصلاح و تربیت قلب خودت باش!
تو دنبال درناژ حسادت قلب خودت باش!
«رفتارت میگه قلبت نورانی و متفاوت شده!»
اگه از روی قبض و بسط نور قلبت بتونی کلام خدای مهربان خودت بفهمی،
دیگه از همه متفاوت میشی! به این میگن «جایگاه مبارک».
فَلَمَّا أَتاها نُودِيَ مِنْ شاطِئِ الْوادِ الْأَيْمَنِ فِي الْبُقْعَةِ الْمُبارَكَةِ مِنَ الشَّجَرَةِ أَنْ يا مُوسى إِنِّي أَنَا اللَّهُ رَبُّ الْعالَمِينَ.
پس چون به آن [آتش] رسيد، از جانب راستِ وادى، در آن جايگاه مبارك، از آن درخت ندا آمد كه:
«اى موسى، منم، من، خداوند، پروردگار جهانيان.»
[سورة القصص (۲۸): الآيات ۲۶ الى ۳۰]
قالَتْ إِحْداهُما يا أَبَتِ اسْتَأْجِرْهُ إِنَّ خَيْرَ مَنِ اسْتَأْجَرْتَ الْقَوِيُّ الْأَمِينُ (۲۶)
يكى از آن دو [دختر] گفت: «اى پدر، او را استخدام كن، چرا كه بهترين كسى است كه استخدام مىكنى: هم نيرومند [و هم] درخور اعتماد است.»
قالَ إِنِّي أُرِيدُ أَنْ أُنْكِحَكَ إِحْدَى ابْنَتَيَّ هاتَيْنِ عَلى أَنْ تَأْجُرَنِي ثَمانِيَ حِجَجٍ فَإِنْ أَتْمَمْتَ عَشْراً فَمِنْ عِنْدِكَ وَ ما أُرِيدُ أَنْ أَشُقَّ عَلَيْكَ سَتَجِدُنِي إِنْ شاءَ اللَّهُ مِنَ الصَّالِحِينَ (۲۷)
[شعيب] گفت: «من مىخواهم يكى از اين دو دختر خود را [كه مشاهده مىكنى] به نكاح تو در آورم، به اين [شرط] كه هشت سال براى من كار كنى، و اگر ده سال را تمام گردانى اختيار با تو است، و نمىخواهم بر تو سخت گيرم، و مرا ان شاء اللّه از درستكاران خواهى يافت.»
قالَ ذلِكَ بَيْنِي وَ بَيْنَكَ أَيَّمَا الْأَجَلَيْنِ قَضَيْتُ فَلا عُدْوانَ عَلَيَّ وَ اللَّهُ عَلى ما نَقُولُ وَكِيلٌ (۲۸)
[موسى] گفت: «اين [قرار داد] ميان من و تو باشد كه هر يك از دو مدّت را به انجام رسانيدم، بر من تعدّى [روا] نباشد، و خدا بر آنچه مىگوييم وكيل است.»
فَلَمَّا قَضى مُوسَى الْأَجَلَ وَ سارَ بِأَهْلِهِ آنَسَ مِنْ جانِبِ الطُّورِ ناراً قالَ لِأَهْلِهِ امْكُثُوا إِنِّي آنَسْتُ ناراً لَعَلِّي آتِيكُمْ مِنْها بِخَبَرٍ أَوْ جَذْوَةٍ مِنَ النَّارِ لَعَلَّكُمْ تَصْطَلُونَ (۲۹)
و چون موسى آن مدّت را به پايان رسانيد و همسرش را [همراه] برد، آتشى را از دور در كنار طور مشاهده كرد، به خانواده خود گفت: «[اينجا] بمانيد، كه من [از دور] آتشى ديدم، شايد خبرى از آن يا شعلهاى آتش برايتان بياورم، باشد كه خود را گرم كنيد.»
فَلَمَّا أَتاها نُودِيَ مِنْ شاطِئِ الْوادِ الْأَيْمَنِ فِي الْبُقْعَةِ الْمُبارَكَةِ مِنَ الشَّجَرَةِ أَنْ يا مُوسى إِنِّي أَنَا اللَّهُ رَبُّ الْعالَمِينَ (۳۰)
پس چون به آن [آتش] رسيد، از جانب راستِ وادى، در آن جايگاه مبارك، از آن درخت ندا آمد كه: «اى موسى، منم، من، خداوند، پروردگار جهانيان.»
الْبُقْعَةِ الْمُبارَکَةِ هِیَ کَرْبَلَاءُ
قلبی که نمره قبولی از امتحان کربلای زندگی خودش بگیره، میشه بقعه مبارکه!
قلبی که تمنا رو فدای تقدیر میکنه!
امام صادق علیه السلام:
شاطِئِ الْوادِ الْأَیْمَنِ الَّذِی ذَکَرَهُ اللَّهُ فِی کِتَابِهِ هُوَ الْفُرَاتُ
وَ الْبُقْعَةِ الْمُبارَکَةِ هِیَ کَرْبَلَاءُ
وَ الشَّجَرَةِ هِیَ مُحَمَّدٌ (صلی الله علیه و آله).
شاطِئِ الْوادِ الْأَیْمَنِ که خداوند آن را ذکر فرموده رود فرات است
و آن الْبُقْعَةِ الْمُبارَکَةِ؛ کربلا است
و الشَّجَرَةِ محمّد (صلی الله علیه و آله) است.
[حطیم – بقع]:
حطیم، جایگاه نورانی و مبارک صاحبان نور!
امام صادق علیه السلام:
… وَ إِنْ تَهَيَّأَ لَكَ أَنْ تُصَلِّيَ صَلَاتَكَ كُلَّهَا عِنْدَ الْحَطِيمِ فَافْعَلْ
فَإِنَّهُ أَفْضَلُ بُقْعَةٍ عَلَى وَجْهِ الْأَرْضِ
وَ الْحَطِيمُ مَا بَيْنَ الْبَابِ وَ الْحَجَرِ الْأَسْوَدِ
وَ هُوَ الْمَوْضِعُ الَّذِي فِيهِ تَابَ اللَّهُ عَلَى آدَمَ ع …
+ «أَوَّلِ بُقْعَةٍ خَلَقْتُهَا مِنَ الْأَرْضِ وَ هِيَ مَكَّةُ»