How important is it to eat healthy food?
The light of divine guidance is the food of our souls.
Our own jealousy makes the food of the soul unhealthy, poisonous, and contaminating.
Jealousy keeps us away from the source of light and makes our heart rot and sick.
Jealousy is a poisonous risk factor.
The word “لعن” expresses the concept of jealousy contamination.
Jealousy prevents the good implementation of good ideas.
outer world examples- inner world feeling
… And verses from the Holy Quran
#emotionallanguage #jealousy #DivineLight #DynamicHeart #StopEnvy #implementation #shield #protection #contamination #distortion
خوردن غذای سالم چقدر مهم است؟
نور هدایت الهی غذای روح ماست.
حسادت خود ما باعث می شود که غذای روح ناسالم ، مسموم و آلوده شود.
حسادت ما را از منبع نور دور می کند و قلب ما را پوسیده و بیمار می کند.
حسادت یک عامل خطرناک سمی است.
کلمه “لعن” مفهوم آلودگی حسادت را بیان می کند.
حسادت مانع از اجرای خوب ایده های خوب می شود.
مثالهای دنیای خارج – احساس دنیای درونی
… و آیاتی از قرآن کریم
# زبان احساسی # حسادت # نور الهی # قلب پویا # توقف حسادت # اجرای # محافظ # محافظت # آلودگی # انحراف
[سورة هود (11): الآيات 50 الى 60] : « وَ أُتْبِعُوا فِي هذِهِ الدُّنْيا لَعْنَةً وَ يَوْمَ الْقِيامَةِ »
وَ إِلى عادٍ أَخاهُمْ هُوداً قالَ يا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ ما لَكُمْ مِنْ إِلهٍ غَيْرُهُ إِنْ أَنْتُمْ إِلاَّ مُفْتَرُونَ (50)
و به سوى [قوم] عاد، برادرشان هود را [فرستاديم. هود] گفت: «اى قوم من، خدا را بپرستيد. جز او هيچ معبودى براى شما نيست. شما فقط دروغ پردازيد.»
يا قَوْمِ لا أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْراً إِنْ أَجْرِيَ إِلاَّ عَلَى الَّذِي فَطَرَنِي أَ فَلا تَعْقِلُونَ (51)
«اى قوم من، براى اين [رسالت] پاداشى از شما درخواست نمىكنم. پاداش من جز بر عهده كسى كه مرا آفريده است، نيست. پس آيا نمىانديشيد؟»
وَ يا قَوْمِ اسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ ثُمَّ تُوبُوا إِلَيْهِ يُرْسِلِ السَّماءَ عَلَيْكُمْ مِدْراراً وَ يَزِدْكُمْ قُوَّةً إِلى قُوَّتِكُمْ وَ لا تَتَوَلَّوْا مُجْرِمِينَ (52)
«و اى قوم من، از پروردگارتان آمرزش بخواهيد، سپس به درگاه او توبه كنيد [تا] از آسمان بر شما بارش فراوان فرستد و نيرويى بر نيروى شما بيفزايد، و تبهكارانه روى بر مگردانيد.»
قالُوا يا هُودُ ما جِئْتَنا بِبَيِّنَةٍ وَ ما نَحْنُ بِتارِكِي آلِهَتِنا عَنْ قَوْلِكَ وَ ما نَحْنُ لَكَ بِمُؤْمِنِينَ (53)
گفتند: «اى هود، براى ما دليل روشنى نياوردى، و ما براى سخن تو دست از خدايان خود برنمىداريم و تو را باور نداريم.»
إِنْ نَقُولُ إِلاَّ اعْتَراكَ بَعْضُ آلِهَتِنا بِسُوءٍ قالَ إِنِّي أُشْهِدُ اللَّهَ وَ اشْهَدُوا أَنِّي بَرِيءٌ مِمَّا تُشْرِكُونَ (54)
«[چيزى] جز اين نمىگوييم كه بعضى از خدايان ما به تو آسيبى رساندهاند.» گفت: «من خدا را گواه مىگيرم، و شاهد باشيد كه من از آنچه جز او شريك وى مىگيريد بيزارم.
مِنْ دُونِهِ فَكِيدُونِي جَمِيعاً ثُمَّ لا تُنْظِرُونِ (55)
پس، همه شما در كار من نيرنگ كنيد و مرا مهلت مدهيد.
إِنِّي تَوَكَّلْتُ عَلَى اللَّهِ رَبِّي وَ رَبِّكُمْ ما مِنْ دَابَّةٍ إِلاَّ هُوَ آخِذٌ بِناصِيَتِها إِنَّ رَبِّي عَلى صِراطٍ مُسْتَقِيمٍ (56)
در حقيقت، من بر خدا، پروردگار خودم و پروردگار شما توكّل كردم. هيچ جنبندهاى نيست مگر اينكه او مهار هستىاش را در دست دارد. به راستى پروردگار من بر راه راست است.
فَإِنْ تَوَلَّوْا فَقَدْ أَبْلَغْتُكُمْ ما أُرْسِلْتُ بِهِ إِلَيْكُمْ وَ يَسْتَخْلِفُ رَبِّي قَوْماً غَيْرَكُمْ وَ لا تَضُرُّونَهُ شَيْئاً إِنَّ رَبِّي عَلى كُلِّ شَيْءٍ حَفِيظٌ (57)
پس اگر روى بگردانيد، به يقين، آنچه را كه به منظور آن به سوى شما فرستاده شده بودم به شما رسانيدم، و پروردگارم قومى جز شما را جانشين [شما] خواهد كرد. و به او هيچ زيانى نمىرسانيد. در حقيقت، پروردگارم بر هر چيزى نگاهبان است.»
وَ لَمَّا جاءَ أَمْرُنا نَجَّيْنا هُوداً وَ الَّذِينَ آمَنُوا مَعَهُ بِرَحْمَةٍ مِنَّا وَ نَجَّيْناهُمْ مِنْ عَذابٍ غَلِيظٍ (58)
و چون فرمان ما دررسيد، هود و كسانى را كه با او گرويده بودند، به رحمتى از جانب خود نجات بخشيديم و آنان را از عذابى سخت رهانيديم.
وَ تِلْكَ عادٌ جَحَدُوا بِآياتِ رَبِّهِمْ وَ عَصَوْا رُسُلَهُ وَ اتَّبَعُوا أَمْرَ كُلِّ جَبَّارٍ عَنِيدٍ (59)
و اين، [قوم] عاد بود كه آيات پروردگارشان را انكار كردند، و فرستادگانش را نافرمانى نمودند، و به دنبال فرمانِ هر زورگوىِ ستيزهجوى رفتند.
وَ أُتْبِعُوا فِي هذِهِ الدُّنْيا لَعْنَةً وَ يَوْمَ الْقِيامَةِ أَلا إِنَّ عاداً كَفَرُوا رَبَّهُمْ أَلا بُعْداً لِعادٍ قَوْمِ هُودٍ (60)
و [سرانجام] در اين دنيا و روز قيامت، لعنت بدرقه [راه] آنان گرديد. آگاه باشيد كه عاديان به پروردگارشان كفر ورزيدند. هان، مرگ بر عاديان: قوم هود.
[نزل-نحر-کثر-سبع-سنبل-سبل-قوی-عطو-صلی-وثق-رفع-طور-ظلل-عزز-خلد-ابد-لقی-وقت-رسل-عرف-نشر-فرق-نزل-ملک-روح-اذن-قدر-سلم-شهد-طلع-فجر-وزع-نظم-عدل-قسط-وزن-طبق-حطم-علم-فضل-ارث-شکر-عبد-رجل-جبل-امر-ولی-وفق-هدی-ذکر-1000-نور]
[لعن-کتم-بتر-کذب-خسر-ضلل-خذل-ظلم-کفر-کبر-بغی-خطأ-زنأ-فحش-سوء-زیغ-ضنک-ضغن-شکک-افک-فری-1000-حسد]
[سورة الأحزاب (33): الآيات 56 الى 62] : « إِنَّ الَّذِينَ يُؤْذُونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ لَعَنَهُمُ اللَّهُ فِي الدُّنْيا وَ الْآخِرَةِ … مَلْعُونِينَ … »
إِنَّ اللَّهَ وَ مَلائِكَتَهُ يُصَلُّونَ عَلَى النَّبِيِّ يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَيْهِ وَ سَلِّمُوا تَسْلِيماً (56)
خدا و فرشتگانش بر پيامبر درود مىفرستند. اى كسانى كه ايمان آوردهايد، بر او درود فرستيد و به فرمانش بخوبى گردن نهيد.
إِنَّ الَّذِينَ يُؤْذُونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ لَعَنَهُمُ اللَّهُ فِي الدُّنْيا وَ الْآخِرَةِ وَ أَعَدَّ لَهُمْ عَذاباً مُهِيناً (57)
بىگمان، كسانى كه خدا و پيامبر او را آزار مىرسانند، خدا آنان را در دنيا و آخرت لعنت كرده و برايشان عذابى خفّتآور آماده ساخته است.
وَ الَّذِينَ يُؤْذُونَ الْمُؤْمِنِينَ وَ الْمُؤْمِناتِ بِغَيْرِ مَا اكْتَسَبُوا فَقَدِ احْتَمَلُوا بُهْتاناً وَ إِثْماً مُبِيناً (58)
و كسانى كه مردان و زنان مؤمن را بىآنكه مرتكب [عمل زشتى] شده باشند آزار مىرسانند، قطعاً تهمت و گناهى آشكار به گردن گرفتهاند.
يا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُلْ لِأَزْواجِكَ وَ بَناتِكَ وَ نِساءِ الْمُؤْمِنِينَ يُدْنِينَ عَلَيْهِنَّ مِنْ جَلابِيبِهِنَّ ذلِكَ أَدْنى أَنْ يُعْرَفْنَ فَلا يُؤْذَيْنَ وَ كانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحِيماً (59)
اى پيامبر، به زنان و دخترانت و به زنان مؤمنان بگو: «پوششهاى خود را بر خود فروتر گيرند. اين براى آنكه شناخته شوند و مورد آزار قرار نگيرند [به احتياط] نزديكتر است، و خدا آمرزنده مهربان است.
لَئِنْ لَمْ يَنْتَهِ الْمُنافِقُونَ وَ الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ وَ الْمُرْجِفُونَ فِي الْمَدِينَةِ لَنُغْرِيَنَّكَ بِهِمْ ثُمَّ لا يُجاوِرُونَكَ فِيها إِلاَّ قَلِيلاً (60)
اگر منافقان و كسانى كه در دلهايشان مرضى هست و شايعهافكنان در مدينه، [از كارشان] باز نايستند، تو را سخت بر آنان مسلط مىكنيم تا جز [مدّتى] اندك در همسايگى تو نپايند.
مَلْعُونِينَ أَيْنَما ثُقِفُوا أُخِذُوا وَ قُتِّلُوا تَقْتِيلاً (61)
از رحمت خدا دور گرديده و هر كجا يافته شوند گرفته و سخت كشته خواهند شد.
سُنَّةَ اللَّهِ فِي الَّذِينَ خَلَوْا مِنْ قَبْلُ وَ لَنْ تَجِدَ لِسُنَّةِ اللَّهِ تَبْدِيلاً (62)
در باره كسانى كه پيشتر بودهاند [همين] سنّت خدا [جارى بوده] است؛ و در سنّت خدا هرگز تغييرى نخواهى يافت.
[سورة التوبة (9): الآيات 107 الى 110] : « لا يَزالُ بُنْيانُهُمُ الَّذِي بَنَوْا رِيبَةً فِي قُلُوبِهِمْ »
وَ الَّذينَ اتَّخَذُوا مَسْجِداً ضِراراً وَ كُفْراً وَ تَفْريقاً بَيْنَ الْمُؤْمِنينَ وَ إِرْصاداً لِمَنْ حارَبَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ مِنْ قَبْلُ وَ لَيَحْلِفُنَّ إِنْ أَرَدْنا إِلاَّ الْحُسْنى وَ اللَّهُ يَشْهَدُ إِنَّهُمْ لَكاذِبُونَ (107)
و آنهايى كه مسجدى اختيار كردند كه مايه زيان و كفر و پراكندگى ميان مؤمنان است، و [نيز] كمينگاهى است براى كسى كه قبلاً با خدا و پيامبر او به جنگ برخاسته بود، و سخت سوگند ياد مىكنند كه جز نيكى قصدى نداشتيم. و[لى] خدا گواهى مىدهد كه آنان قطعاً دروغگو هستند.
لا تَقُمْ فيهِ أَبَداً لَمَسْجِدٌ أُسِّسَ عَلَى التَّقْوى مِنْ أَوَّلِ يَوْمٍ أَحَقُّ أَنْ تَقُومَ فيهِ فيهِ رِجالٌ يُحِبُّونَ أَنْ يَتَطَهَّرُوا وَ اللَّهُ يُحِبُّ الْمُطَّهِّرينَ (108)
هرگز در آن جا مايست، چرا كه مسجدى كه از روز نخستين بر پايه تقوا بنا شده، سزاوارتر است كه در آن [به نماز] ايستى. [و] در آن، مردانىاند كه دوست دارند خود را پاك سازند، و خدا كسانى را كه خواهان پاكىاند دوست مىدارد.
أَ فَمَنْ أَسَّسَ بُنْيانَهُ عَلى تَقْوى مِنَ اللَّهِ وَ رِضْوانٍ خَيْرٌ أَمْ مَنْ أَسَّسَ بُنْيانَهُ عَلى شَفا جُرُفٍ هارٍ فَانْهارَ بِهِ في نارِ جَهَنَّمَ وَ اللَّهُ لا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمينَ (109)
آيا كسى كه بنياد [كار] خود را بر پايه تقوا و خشنودى خدا نهاده بهتر است يا كسى كه بناى خود را بر لب پرتگاهى مشرف به سقوط پىريزى كرده و با آن در آتش دوزخ فرو مىافتد؟ و خدا گروه بيدادگران را هدايت نمىكند.
لا يَزالُ بُنْيانُهُمُ الَّذِي بَنَوْا رِيبَةً فِي قُلُوبِهِمْ إِلاَّ أَنْ تَقَطَّعَ قُلُوبُهُمْ وَ اللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ (110)
همواره آن ساختمانى كه بنا كردهاند، در دلهايشان مايه شكّ [و نفاق] است ، تا آنكه دلهايشان پاره پاره شود، و خدا داناى سنجيدهكار است.
[اسس-رجل-جبل-امر-طهر-رضا-سجد-رصد-حسن-وقی-خیر-ولی-1000-نور]
[ریب-شکک-افک-فری-مری-لعن-طعن-کفر-کذب-ضرر-1000-حسد]
+ « الم ذلِكَ الْكِتابُ لا رَيْبَ فِيهِ »
+ « وَ الِارْتِيَابُ مِنَ الْكُفْرِ »
+ «الَّذِينَ آمَنُوا وَ لَمْ يَلْبِسُوا إِيمانَهُمْ بِظُلْمٍ»
[سورة الإسراء (17): الآيات 58 الى 60] : « … وَ ما جَعَلْنَا … الشَّجَرَةَ الْمَلْعُونَةَ … إِلاَّ فِتْنَةً لِلنَّاسِ … »
وَ إِنْ مِنْ قَرْيَةٍ إِلاَّ نَحْنُ مُهْلِكُوها قَبْلَ يَوْمِ الْقِيامَةِ أَوْ مُعَذِّبُوها عَذاباً شَدِيداً كانَ ذلِكَ فِي الْكِتابِ مَسْطُوراً (58)
و هيچ شهرى نيست مگر اينكه ما آن را [در صورت نافرمانى،] پيش از روز رستاخيز، به هلاكت مىرسانيم يا آن را سخت عذاب مىكنيم. اين [عقوبت] در كتاب [الهى] به قلم رفته است.
وَ ما مَنَعَنا أَنْ نُرْسِلَ بِالْآياتِ إِلاَّ أَنْ كَذَّبَ بِهَا الْأَوَّلُونَ وَ آتَيْنا ثَمُودَ النَّاقَةَ مُبْصِرَةً فَظَلَمُوا بِها وَ ما نُرْسِلُ بِالْآياتِ إِلاَّ تَخْوِيفاً (59)
و [چيزى] ما را از فرستادن معجزات باز نداشت جز اينكه پيشينيان، آنها را به دروغ گرفتند، و به ثمود مادهشتر داديم كه [پديدهاى] روشنگر بود، و[لى] به آن ستم كردند، و ما معجزهها را جز براى بيمدادن [مردم] نمىفرستيم.
وَ إِذْ قُلْنا لَكَ إِنَّ رَبَّكَ أَحاطَ بِالنَّاسِ وَ ما جَعَلْنَا الرُّؤْيَا الَّتِي أَرَيْناكَ إِلاَّ فِتْنَةً لِلنَّاسِ وَ الشَّجَرَةَ الْمَلْعُونَةَ فِي الْقُرْآنِ وَ نُخَوِّفُهُمْ فَما يَزِيدُهُمْ إِلاَّ طُغْياناً كَبِيراً (60)
و [ياد كن] هنگامى را كه به تو گفتيم: «به راستى پروردگارت بر مردم احاطه دارد.» و آن رؤيايى را كه به تو نمايانديم، و [نيز] آن درخت لعنت شده در قرآن را جز براى آزمايش مردم قرار نداديم؛ و ما آنان را بيم مىدهيم، ولى جز بر طغيان بيشتر آنها نمىافزايد.
[نزل-نحر-کثر-سبع-سنبل-سبل-قوی-عطو-صلی-وثق-رفع-طور-ظلل-عزز-خلد-ابد-لقی-وقت-رسل-عرف-نشر-فرق-نزل-ملک-روح-اذن-قدر-سلم-شهد-طلع-فجر-وزع-نظم-عدل-قسط-وزن-طبق-حطم-علم-فضل-ارث-شکر-عبد-رجل-جبل-امر-ولی-وفق-هدی-ذکر-1000-نور]
[لعن-کتم-بتر-کذب-خسر-ضلل-خذل-ظلم-کفر-کبر-بغی-خطأ-زنأ-فحش-سوء-زیغ-ضنک-ضغن-شکک-افک-فری-1000-حسد]
+ « اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِاسْمِكَ … يَا قَاصِفَ الشَّجَرَةِ الْمَلْعُونَةِ »
[سورة المائدة (5): آية 64] : « غُلَّتْ أَيْدِيهِمْ وَ لُعِنُوا بِما قالُوا »
وَ قالَتِ الْيَهُودُ يَدُ اللَّهِ مَغْلُولَةٌ غُلَّتْ أَيْدِيهِمْ وَ لُعِنُوا بِما قالُوا بَلْ يَداهُ مَبْسُوطَتانِ يُنْفِقُ كَيْفَ يَشاءُ وَ لَيَزِيدَنَّ كَثِيراً مِنْهُمْ ما أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ طُغْياناً وَ كُفْراً وَ أَلْقَيْنا بَيْنَهُمُ الْعَداوَةَ وَ الْبَغْضاءَ إِلى يَوْمِ الْقِيامَةِ كُلَّما أَوْقَدُوا ناراً لِلْحَرْبِ أَطْفَأَهَا اللَّهُ وَ يَسْعَوْنَ فِي الْأَرْضِ فَساداً وَ اللَّهُ لا يُحِبُّ الْمُفْسِدِينَ (64)
و يهود گفتند: «دست خدا بسته است.» دستهاى خودشان بسته باد. و به [سزاى ] آنچه گفتند، از رحمت خدا دور شوند. بلكه هر دو دست او گشاده است، هر گونه بخواهد مىبخشد. و قطعاً آنچه از جانب پروردگارت به سوى تو فرود آمده، بر طغيان و كفر بسيارى از ايشان خواهد افزود، و تا روز قيامت ميانشان دشمنى و كينه افكنديم. هر بار كه آتشى براى پيكار برافروختند، خدا آن را خاموش ساخت. و در زمين براى فساد مىكوشند. و خدا مفسدان را دوست نمىدارد.
[نزل-عفو-صفح-نحر-کثر-سبع-سنبل-سبل-قوی-عطو-صلی-وثق-رفع-طور-ظلل-عزز-خلد-ابد-لقی-وقت-رسل-عرف-نشر-فرق-نزل-ملک-روح-اذن-قدر-سلم-شهد-طلع-فجر-وزع-نظم-عدل-قسط-وزن-طبق-حطم-علم-فضل-ارث-شکر-عبد-رجل-جبل-امر-ولی-وفق-هدی-ذکر-1000-نور]
[لعن-قسی-نسی-خون-کتم-بتر-کذب-خسر-ضلل-خذل-ظلم-کفر-کبر-بغی-خطأ-زنأ-فحش-سوء-زیغ-ضنک-ضغن-شکک-افک-فری-1000-حسد]
[سورة فصلت (41): الآيات 43 الى 45] : « إِنَّهُمْ لَفِي شَكٍّ مِنْهُ مُرِيبٍ »
ما يُقالُ لَكَ إِلاَّ ما قَدْ قِيلَ لِلرُّسُلِ مِنْ قَبْلِكَ إِنَّ رَبَّكَ لَذُو مَغْفِرَةٍ وَ ذُو عِقابٍ أَلِيمٍ (43)
به تو جز آنچه به پيامبران پيش از تو گفته شده است گفته نمىشود. به راستى كه پروردگار تو داراى آمرزش و دارنده كيفرى پردرد است.
وَ لَوْ جَعَلْناهُ قُرْآناً أَعْجَمِيًّا لَقالُوا لَوْ لا فُصِّلَتْ آياتُهُ ءَ أَعْجَمِيٌّ وَ عَرَبِيٌّ قُلْ هُوَ لِلَّذِينَ آمَنُوا هُدىً وَ شِفاءٌ وَ الَّذِينَ لا يُؤْمِنُونَ فِي آذانِهِمْ وَقْرٌ وَ هُوَ عَلَيْهِمْ عَمًى أُولئِكَ يُنادَوْنَ مِنْ مَكانٍ بَعِيدٍ (44)
و اگر [اين كتاب را] قرآنى غير عربى گردانيده بوديم، قطعاً مىگفتند: «چرا آيههاى آن روشن بيان نشده؟ كتابى غير عربى و [مخاطبِ آن] عرب زبان؟» بگو:«اين [كتاب] براى كسانى كه ايمان آوردهاند رهنمود و درمانى است، و كسانى كه ايمان نمىآورند در گوشهايشان سنگينى است و قرآن بر ايشان نامفهوم است، و [گويى] آنان را از جايى دور ندا مىدهند!
وَ لَقَدْ آتَيْنا مُوسَى الْكِتابَ فَاخْتُلِفَ فِيهِ وَ لَوْ لا كَلِمَةٌ سَبَقَتْ مِنْ رَبِّكَ لَقُضِيَ بَيْنَهُمْ وَ إِنَّهُمْ لَفِي شَكٍّ مِنْهُ مُرِيبٍ (45)
و به راستى موسى را كتاب [تورات] داديم، پس در آن اختلاف واقع شد، و اگر از جانب پروردگارت فرمانِ [مهلت] سبقت نگرفته بود، قطعاً ميانشان داورى شده بود؛ و در حقيقت آنان درباره آن به شكّى سخت دچارند.
[نزل-عفو-صفح-نحر-کثر-سبع-حطم-علم-فضل-ارث-شکر-عبد-رجل-جبل-امر-ولی-وفق-هدی-ذکر-1000-نور]
[ریب- لعن-شکک-قسی-نسی-خون-کتم-بتر-کذب-خسر-ضلل-خذل-ظلم-کفر-کبر-بغی-خطأ-زنأ-فحش-سوء-زیغ-ضنک-ضغن-افک-فری-1000-حسد]
«لعن» و «ریب» از هزار واژگان مترادف «حسد».
[سورة البقرة (2): آية 159] : « أُولئِكَ يَلْعَنُهُمُ اللَّهُ وَ يَلْعَنُهُمُ اللاَّعِنُونَ »
إِنَّ الَّذِينَ يَكْتُمُونَ ما أَنْزَلْنا مِنَ الْبَيِّناتِ وَ الْهُدى مِنْ بَعْدِ ما بَيَّنَّاهُ لِلنَّاسِ فِي الْكِتابِ أُولئِكَ يَلْعَنُهُمُ اللَّهُ وَ يَلْعَنُهُمُ اللاَّعِنُونَ (159)
كسانى كه نشانههاى روشن، و رهنمودى را كه فرو فرستادهايم، بعد از آنكه آن را براى مردم در كتاب توضيح دادهايم، نهفته مىدارند، آنان را خدا لعنت مىكند، و لعنتكنندگان لعنتشان مىكنند.
[نزل-نحر-کثر-سبع-سنبل-سبل-قوی-عطو-صلی-وثق-رفع-طور-ظلل-عزز-خلد-ابد-لقی-وقت-رسل-عرف-نشر-فرق-نزل-ملک-روح-اذن-قدر-سلم-شهد-طلع-فجر-وزع-نظم-عدل-قسط-وزن-طبق-حطم-علم-فضل-ارث-شکر-عبد-رجل-جبل-امر-ولی-وفق-هدی-ذکر-1000-نور]
[لعن-کتم-بتر-کذب-خسر-ضلل-خذل-ظلم-کفر-کبر-بغی-خطأ-زنأ-فحش-سوء-زیغ-ضنک-ضغن-شکک-افک-فری-1000-حسد]
[سورة المائدة (5): آية 13] : « فَبِما نَقْضِهِمْ مِيثاقَهُمْ لَعَنَّاهُمْ »
فَبِما نَقْضِهِمْ مِيثاقَهُمْ لَعَنَّاهُمْ وَ جَعَلْنا قُلُوبَهُمْ قاسِيَةً يُحَرِّفُونَ الْكَلِمَ عَنْ مَواضِعِهِ وَ نَسُوا حَظًّا مِمَّا ذُكِّرُوا بِهِ وَ لا تَزالُ تَطَّلِعُ عَلى خائِنَةٍ مِنْهُمْ إِلاَّ قَلِيلاً مِنْهُمْ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَ اصْفَحْ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ (13)
پس به [سزاى] پيمان شكستنشان لعنتشان كرديم و دلهايشان را سخت گردانيديم. [به طورى كه] كلمات را از مواضع خود تحريف مىكنند، و بخشى از آنچه را بدان اندرز داده شده بودند به فراموشى سپردند. و تو همواره بر خيانتى از آنان آگاه مىشوى، مگر [شمارى] اندك از ايشان [كه خيانتكار نيستند]. پس، از آنان درگذر و چشم پوشى كن كه خدا نيكوكاران را دوست مىدارد.
[نزل-عفو-صفح-نحر-کثر-سبع-سنبل-سبل-قوی-عطو-صلی-وثق-رفع-طور-ظلل-عزز-خلد-ابد-لقی-وقت-رسل-عرف-نشر-فرق-نزل-ملک-روح-اذن-قدر-سلم-شهد-طلع-فجر-وزع-نظم-عدل-قسط-وزن-طبق-حطم-علم-فضل-ارث-شکر-عبد-رجل-جبل-امر-ولی-وفق-هدی-ذکر-1000-نور]
[لعن-قسی-نسی-خون-کتم-بتر-کذب-خسر-ضلل-خذل-ظلم-کفر-کبر-بغی-خطأ-زنأ-فحش-سوء-زیغ-ضنک-ضغن-شکک-افک-فری-1000-حسد]
[سورة التوبة (9): الآيات 44 الى 45] : « وَ ارْتابَتْ قُلُوبُهُمْ فَهُمْ فِي رَيْبِهِمْ يَتَرَدَّدُونَ »
لا يَسْتَأْذِنُكَ الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ أَنْ يُجاهِدُوا بِأَمْوالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ وَ اللَّهُ عَلِيمٌ بِالْمُتَّقِينَ (44)
كسانى كه به خدا و روز بازپسين ايمان دارند، در جهاد با مال و جانشان از تو [عذر و] اجازه نمىخواهند، و خدا به [حال] تقواپيشگان داناست.
إِنَّما يَسْتَأْذِنُكَ الَّذِينَ لا يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ وَ ارْتابَتْ قُلُوبُهُمْ فَهُمْ فِي رَيْبِهِمْ يَتَرَدَّدُونَ (45)
تنها كسانى از تو اجازه مىخواهند [به جهاد نروند] كه به خدا و روز بازپسين ايمان ندارند و دلهايشان به شكّ افتاده و در شكّ خود سرگردانند.
[نزل-عفو-صفح-نحر-کثر-سبع-حطم-علم-فضل-ارث-شکر-عبد-رجل-جبل-امر-ولی-وفق-هدی-ذکر-1000-نور]
[ریب- لعن-شکک-قسی-نسی-خون-کتم-بتر-کذب-خسر-ضلل-خذل-ظلم-کفر-کبر-بغی-خطأ-زنأ-فحش-سوء-زیغ-ضنک-ضغن-افک-فری-1000-حسد]