دکتر محمد شعبانی راد

نعمت بزرگ! نعمة الله!

The great blessing! blessed beyond measure!
A person who knows the language of the light of his guardian angel has a great blessing. A jealous person by ignoring this great divine blessing deprives himself of it.
The heart that sees the guiding light of its guardian angel softens and achieves calm, See how well the softened drug has increased its effectiveness. This example is very beautiful to understand the concept of the word “نعمت”. This great blessing is given in difficult living conditions. “a blessing in disguise”.
outer world examples- inner world feeling
… And verses from the Holy Quran
#emotionallanguage #jealousy #Angel&Devil #InnerVoice #blessing

نعمت بزرگ! نعمت باورنکردنی!
شخصی که زبان نور فرشته نگهبان خود را بداند نعمت بزرگی دارد. شخص حسود با نادیده گرفتن این نعمت بزرگ الهی خود را از آن محروم می کند.
قلبي كه چراغ راهنماي فرشته نگهبان خود را مي بيند ، نرم مي شود و به آرامش دست مي يابد ، ببينيد داروي نرم شده تا چه اندازه اثربخشي خود را افزايش داده است. این مثال برای درک مفهوم کلمه “نعمت” بسیار زیباست. این نعمت بزرگ در شرایط دشوار زندگی داده می شود. “نعمت در لباس نقمت“.
مثالهای دنیای خارج – احساس دنیای درونی
… و آیاتی از قرآن کریم
# زبان احساسی # حسادت # فرشته و شیطان # صدای داخلی # برکت

[سورة الأحزاب (33): الآيات 6 الى 10] : « اذْكُرُوا نِعْمَةَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ »

النَّبِيُّ أَوْلى‏ بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ وَ أَزْواجُهُ أُمَّهاتُهُمْ وَ أُولُوا الْأَرْحامِ بَعْضُهُمْ أَوْلى‏ بِبَعْضٍ فِي كِتابِ اللَّهِ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ وَ الْمُهاجِرِينَ إِلاَّ أَنْ تَفْعَلُوا إِلى‏ أَوْلِيائِكُمْ مَعْرُوفاً كانَ ذلِكَ فِي الْكِتابِ مَسْطُوراً (6)
پيامبر به مؤمنان از خودشان سزاوارتر [و نزديكتر] است و همسرانش مادران ايشانند، و خويشاوندان [طبقِ‏] كتاب خدا، بعضى [نسبت‏] به بعضى اولويّت دارند [و] بر مؤمنان و مهاجران [مقدّمند]، مگر آنكه بخواهيد به دوستان [مؤمن‏] خود [وصيّت يا] احسانى كنيد، و اين در كتاب [خدا] نگاشته شده است.
وَ إِذْ أَخَذْنا مِنَ النَّبِيِّينَ مِيثاقَهُمْ وَ مِنْكَ وَ مِنْ نُوحٍ وَ إِبْراهِيمَ وَ مُوسى‏ وَ عِيسَى ابْنِ مَرْيَمَ وَ أَخَذْنا مِنْهُمْ مِيثاقاً غَلِيظاً (7)
و [ياد كن‏] هنگامى را كه از پيامبران پيمان گرفتيم، و از تو و از نوح و ابراهيم و موسى‏ و عيسى‏ پسر مريم، و از [همه‏] آنان پيمانى استوار گرفتيم.
لِيَسْئَلَ الصَّادِقِينَ عَنْ صِدْقِهِمْ وَ أَعَدَّ لِلْكافِرِينَ عَذاباً أَلِيماً (8)
تا راستان را از صدقشان باز پرسد، و براى كافران عذابى دردناك آماده كرده است.
يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اذْكُرُوا نِعْمَةَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ جاءَتْكُمْ جُنُودٌ فَأَرْسَلْنا عَلَيْهِمْ رِيحاً وَ جُنُوداً لَمْ تَرَوْها وَ كانَ اللَّهُ بِما تَعْمَلُونَ بَصِيراً (9)
اى كسانى كه ايمان آورده‌‏ايد، نعمت خدا را بر خود به ياد آريد، آنگاه كه لشكرهايى به سوى شما [در]آمدند، پس بر سر آنان تندبادى و لشكرهايى كه آنها را نمى‌‏ديديد فرستاديم، و خدا به آنچه مى‏‌كنيد همواره بيناست.
إِذْ جاؤُكُمْ مِنْ فَوْقِكُمْ وَ مِنْ أَسْفَلَ مِنْكُمْ وَ إِذْ زاغَتِ الْأَبْصارُ وَ بَلَغَتِ الْقُلُوبُ الْحَناجِرَ وَ تَظُنُّونَ بِاللَّهِ الظُّنُونَا (10)
هنگامى كه از بالاى [سر] شما و از زير [پاى‏] شما آمدند، و آنگاه كه چشمها خيره شد و جانها به گلوگاهها رسيد و به خدا گمانهايى [نابجا] مى‌‏برديد.

+ « نَحْنُ أَهْلُ بَيْتِ الرَّحْمَةِ وَ بَيْتِ النِّعْمَةِ وَ بَيْتِ الْبَرَكَةِ »

[سورة لقمان (31): الآيات 16 الى 20] : « وَ أَسْبَغَ عَلَيْكُمْ نِعَمَهُ ظاهِرَةً وَ باطِنَةً »

يا بُنَيَّ إِنَّها إِنْ تَكُ مِثْقالَ حَبَّةٍ مِنْ خَرْدَلٍ فَتَكُنْ فِي صَخْرَةٍ أَوْ فِي السَّماواتِ أَوْ فِي الْأَرْضِ يَأْتِ بِهَا اللَّهُ إِنَّ اللَّهَ لَطِيفٌ خَبِيرٌ (16)
«اى پسرك من، اگر [عملِ تو] هموزن دانه خَردلى و در تخته‌‏سنگى يا در آسمانها يا در زمين باشد، خدا آن را مى‌‏آورد، كه خدا بس دقيق و آگاه است.
يا بُنَيَّ أَقِمِ الصَّلاةَ وَ أْمُرْ بِالْمَعْرُوفِ وَ انْهَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَ اصْبِرْ عَلى‏ ما أَصابَكَ إِنَّ ذلِكَ مِنْ عَزْمِ الْأُمُورِ (17)
اى پسرك من، نماز را برپا دار و به كار پسنديده وادار و از كار ناپسند باز دار، و بر آسيبى كه بر تو وارد آمده است شكيبا باش. اين [حاكى‏] از عزم [و اراده تو در] امور است.
وَ لا تُصَعِّرْ خَدَّكَ لِلنَّاسِ وَ لا تَمْشِ فِي الْأَرْضِ مَرَحاً إِنَّ اللَّهَ لا يُحِبُّ كُلَّ مُخْتالٍ فَخُورٍ (18)
و از مردم [به نِخوت‏] رُخ برمتاب، و در زمين خرامان راه مرو كه خدا خودپسندِ لافزن را دوست نمى‌‏دارد.
وَ اقْصِدْ فِي مَشْيِكَ وَ اغْضُضْ مِنْ صَوْتِكَ إِنَّ أَنْكَرَ الْأَصْواتِ لَصَوْتُ الْحَمِيرِ (19)
و در راه‌‏رفتنِ خود ميانه‌‏رو باش، و صدايت را آهسته ساز، كه بدترين آوازها بانگ خران است.
أَ لَمْ تَرَوْا أَنَّ اللَّهَ سَخَّرَ لَكُمْ ما فِي السَّماواتِ وَ ما فِي الْأَرْضِ وَ أَسْبَغَ عَلَيْكُمْ نِعَمَهُ ظاهِرَةً وَ باطِنَةً وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ يُجادِلُ فِي اللَّهِ بِغَيْرِ عِلْمٍ وَ لا هُدىً وَ لا كِتابٍ مُنِيرٍ (20)
آيا ندانسته‏‌ايد كه خدا آنچه را كه در آسمانها و آنچه را كه در زمين است، مسخّر شما ساخته و نعمتهاى ظاهر و باطن خود را بر شما تمام كرده است؟ و برخى از مردم در باره خدا بى‏[آنكه‏] دانش و رهنمود و كتابى روشن [داشته باشند] به مجادله برمى‏‌خيزند.

[سورة الفرقان (25): الآيات 61 الى 70] : « وَ جَعَلَ فِيها سِراجاً وَ قَمَراً مُنِيراً »

تَبارَكَ الَّذِي جَعَلَ فِي السَّماءِ بُرُوجاً وَ جَعَلَ فِيها سِراجاً وَ قَمَراً مُنِيراً (61)
[فرخنده و] بزرگوار است آن كسى كه در آسمان برجهايى نهاد، و در آن، چراغ و ماهى نوربخش قرار داد.
وَ هُوَ الَّذِي جَعَلَ اللَّيْلَ وَ النَّهارَ خِلْفَةً لِمَنْ أَرادَ أَنْ يَذَّكَّرَ أَوْ أَرادَ شُكُوراً (62)
و اوست كسى كه براى هر كس كه بخواهد عبرت گيرد يا بخواهد سپاسگزارى نمايد، شب و روز را جانشين يكديگر گردانيد.
وَ عِبادُ الرَّحْمنِ الَّذِينَ يَمْشُونَ عَلَى الْأَرْضِ هَوْناً وَ إِذا خاطَبَهُمُ الْجاهِلُونَ قالُوا سَلاماً (63)
و بندگان خداى رحمان كسانى‌‏اند كه روى زمين به نرمى گام برمى‏‌دارند؛ و چون نادانان ايشان را طرف خطاب قرار دهند به ملايمت پاسخ مى‏‌دهند.
وَ الَّذِينَ يَبِيتُونَ لِرَبِّهِمْ سُجَّداً وَ قِياماً (64)
و آنانند كه در حال سجده يا ايستاده، شب را به روز مى‏‌آورند.
وَ الَّذِينَ يَقُولُونَ رَبَّنَا اصْرِفْ عَنَّا عَذابَ جَهَنَّمَ إِنَّ عَذابَها كانَ غَراماً (65)
و كسانى‌‏اند كه مى‌‏گويند: «پروردگارا، عذاب جهنم را از ما بازگردان كه عذابش سخت و دايمى است.
إِنَّها ساءَتْ مُسْتَقَرًّا وَ مُقاماً (66)
و در حقيقت، آن بد قرارگاه و جايگاهى است.
وَ الَّذِينَ إِذا أَنْفَقُوا لَمْ يُسْرِفُوا وَ لَمْ يَقْتُرُوا وَ كانَ بَيْنَ ذلِكَ قَواماً (67)
و كسانى‌‏اند كه چون انفاق كنند، نه ولخرجى مى‏‌كنند و نه تنگ مى‌‏گيرند، و ميان اين دو [روش‏] حد وسط را برمى‌‏گزينند.
وَ الَّذِينَ لا يَدْعُونَ مَعَ اللَّهِ إِلهاً آخَرَ وَ لا يَقْتُلُونَ النَّفْسَ الَّتِي حَرَّمَ اللَّهُ إِلاَّ بِالْحَقِّ وَ لا يَزْنُونَ وَ مَنْ يَفْعَلْ ذلِكَ يَلْقَ أَثاماً (68)
و كسانى‏‌اند كه با خدا معبودى ديگر نمى‌‏خوانند و كسى را كه خدا [خونش را] حرام كرده است جز به حق نمى‌‏كُشند، و زنا نمى‏‌كنند، و هر كس اينها را انجام دهد سزايش را دريافت خواهد كرد.
يُضاعَفْ لَهُ الْعَذابُ يَوْمَ الْقِيامَةِ وَ يَخْلُدْ فِيهِ مُهاناً (69)
براى او در روز قيامت عذاب دو چندان مى‌‏شود و پيوسته در آن خوار مى‌‏ماند.
إِلاَّ مَنْ تابَ وَ آمَنَ وَ عَمِلَ عَمَلاً صالِحاً فَأُوْلئِكَ يُبَدِّلُ اللَّهُ سَيِّئاتِهِمْ حَسَناتٍ وَ كانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحِيماً (70)
مگر كسى كه توبه كند و ايمان آورد و كار شايسته كند. پس خداوند بديهايشان را به نيكيها تبديل مى‌‏كند، و خدا همواره آمرزنده مهربان است.

+ « مَا أَوَّلُ نِعْمَةٍ بَلَاكَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ وَ أَنْعَمَ عَلَيْكَ بِهَا ؟
… أَنْ جَعَلَ لِيَ شَوَاعِرَ أُدْرِكُ مَا ابْتَغَيْتُ بِهَا وَ جَعَلَ لِي سِرَاجاً مُنِيراً »

[سورة لقمان (31): الآيات 31 الى 34] : « أَ لَمْ تَرَ أَنَّ الْفُلْكَ تَجْرِي فِي الْبَحْرِ بِنِعْمَتِ اللَّهِ »

أَ لَمْ تَرَ أَنَّ الْفُلْكَ تَجْرِي فِي الْبَحْرِ بِنِعْمَتِ اللَّهِ لِيُرِيَكُمْ مِنْ آياتِهِ إِنَّ فِي ذلِكَ لَآياتٍ لِكُلِّ صَبَّارٍ شَكُورٍ (31)
آيا نديده‌‏اى كه كشتيها به نعمت خدا در دريا روان مى‌‏گردند تا برخى از نشانه‌‏هاى [قدرت‏] خود را به شما بنماياند؟ قطعاً در اين [قدرت نمايى،] براى هر شكيباى سپاسگزارى، نشانه‏‌هاست.
وَ إِذا غَشِيَهُمْ مَوْجٌ كَالظُّلَلِ دَعَوُا اللَّهَ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ فَلَمَّا نَجَّاهُمْ إِلَى الْبَرِّ فَمِنْهُمْ مُقْتَصِدٌ وَ ما يَجْحَدُ بِآياتِنا إِلاَّ كُلُّ خَتَّارٍ كَفُورٍ (32)
و چون موجى كوه‌‏آسا آنان را فرا گيرد، خدا را بخوانند و اعتقاد [خود] را براى او خالص گردانند، و[لى‏] چون نجاتشان داد و به خشكى رساند برخى از آنان ميانه‌‏رو هستند، و نشانه‌‏هاى ما را جز هر خائن ناسپاسگزارى انكار نمى‌‏كند.
يا أَيُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّكُمْ وَ اخْشَوْا يَوْماً لا يَجْزِي والِدٌ عَنْ وَلَدِهِ وَ لا مَوْلُودٌ هُوَ جازٍ عَنْ والِدِهِ شَيْئاً إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ فَلا تَغُرَّنَّكُمُ الْحَياةُ الدُّنْيا وَ لا يَغُرَّنَّكُمْ بِاللَّهِ الْغَرُورُ (33)
اى مردم، از پروردگارتان پروا بداريد، و بترسيد از روزى كه هيچ پدرى به كار فرزندش نمى‏‌آيد، و هيچ فرزندى [نيز] به كار پدرش نخواهد آمد. آرى، وعده خدا حقّ است. زنهار تا اين زندگى دنيا شما را نفريبد، و زنهار تا شيطان شما را مغرور نسازد.
إِنَّ اللَّهَ عِنْدَهُ عِلْمُ السَّاعَةِ وَ يُنَزِّلُ الْغَيْثَ وَ يَعْلَمُ ما فِي الْأَرْحامِ وَ ما تَدْرِي نَفْسٌ ما ذا تَكْسِبُ غَداً وَ ما تَدْرِي نَفْسٌ بِأَيِّ أَرْضٍ تَمُوتُ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ خَبِيرٌ (34)
در حقيقت، خداست كه علم [به‏] قيامت نزد اوست، و باران را فرو مى‌‏فرستد، و آنچه را كه در رحمهاست مى‏‌داند و كسى نمى‏‌داند فردا چه به دست مى‌‏آورد، و كسى نمى‌‏داند در كدامين سرزمين مى‌‏ميرد. در حقيقت، خداست [كه‏] داناى آگاه است.

[سورة المؤمنون (23): الآيات 20 الى 25] : « وَ إِنَّ لَكُمْ فِي الْأَنْعامِ لَعِبْرَةً »

وَ شَجَرَةً تَخْرُجُ مِنْ طُورِ سَيْناءَ تَنْبُتُ بِالدُّهْنِ وَ صِبْغٍ لِلْآكِلِينَ (20)
و از طور سينا درختى برمى‌‏آيد كه روغن و نان خورشى براى خورندگان است.
وَ إِنَّ لَكُمْ فِي الْأَنْعامِ لَعِبْرَةً نُسْقِيكُمْ مِمَّا فِي بُطُونِها وَ لَكُمْ فِيها مَنافِعُ كَثِيرَةٌ وَ مِنْها تَأْكُلُونَ (21)
و البته براى شما در دامها[ى گلّه درس‏] عبرتى است: از [شيرى‏] كه در شكم آنهاست، به شما مى‏‌نوشانيم، و براى شما در آنها سودهاى فراوان است و از آنها مى‌‏خوريد.
وَ عَلَيْها وَ عَلَى الْفُلْكِ تُحْمَلُونَ (22)
و بر آنها و بر كشتيها سوار مى‏‌شويد.
وَ لَقَدْ أَرْسَلْنا نُوحاً إِلى‏ قَوْمِهِ فَقالَ يا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ ما لَكُمْ مِنْ إِلهٍ غَيْرُهُ أَ فَلا تَتَّقُونَ (23)
و به يقين نوح را به سوى قومش فرستاديم. پس [به آنان‏] گفت: «اى قوم من، خدا را بپرستيد. شما را جز او خدايى نيست. مگر پروا نداريد؟»
فَقالَ الْمَلَأُ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ قَوْمِهِ ما هذا إِلاَّ بَشَرٌ مِثْلُكُمْ يُرِيدُ أَنْ يَتَفَضَّلَ عَلَيْكُمْ وَ لَوْ شاءَ اللَّهُ لَأَنْزَلَ مَلائِكَةً ما سَمِعْنا بِهذا فِي آبائِنَا الْأَوَّلِينَ (24)
و اشراف قومش كه كافر بودند گفتند: «اين [مرد] جز بشرى چون شما نيست، مى‏‌خواهد بر شما برترى جويد، و اگر خدا مى‏‌خواست قطعاً فرشتگانى مى‌‏فرستاد. [ما]در ميان پدران نخستين خود، چنين [چيزى‏] نشنيده‏‌ايم.»
إِنْ هُوَ إِلاَّ رَجُلٌ بِهِ جِنَّةٌ فَتَرَبَّصُوا بِهِ حَتَّى حِينٍ (25)
او نيست جز مردى كه در وى [حال‏] جنون است، پس تا چندى در باره‌‏اش دست نگاه داريد.

[سورة النحل (16): الآيات 81 الى 85] : « يَعْرِفُونَ نِعْمَتَ اللَّهِ ثُمَّ يُنْكِرُونَها »

وَ اللَّهُ جَعَلَ لَكُمْ مِمَّا خَلَقَ ظِلالاً وَ جَعَلَ لَكُمْ مِنَ الْجِبالِ أَكْناناً وَ جَعَلَ لَكُمْ سَرابِيلَ تَقِيكُمُ الْحَرَّ وَ سَرابِيلَ تَقِيكُمْ بَأْسَكُمْ كَذلِكَ يُتِمُّ نِعْمَتَهُ عَلَيْكُمْ لَعَلَّكُمْ تُسْلِمُونَ (81)
و خدا از آنچه آفريده، به سود شما سايه‌‏هايى فراهم آورده و از كوهها براى شما پناهگاه‏هايى قرار داده و براى شما تن‌‏پوشهايى مقرر كرده كه شما را از گرما [و سرما] حفظ مى‌‏كند، و تن‌‏پوشها [=زره‏‌ها]يى كه شما را در جنگتان حمايت مى‏‌نمايد. اين گونه وى نعمتش را بر شما تمام مى‏‌گرداند، اميد كه شما [به فرمانش‏] گردن نهيد.
فَإِنْ تَوَلَّوْا فَإِنَّما عَلَيْكَ الْبَلاغُ الْمُبِينُ (82)
پس اگر رويگردان شوند، بر تو فقط ابلاغ آشكار است.
يَعْرِفُونَ نِعْمَتَ اللَّهِ ثُمَّ يُنْكِرُونَها وَ أَكْثَرُهُمُ الْكافِرُونَ (83)
نعمت خدا را مى‌‏شناسند، اما باز هم منكر آن مى‌‏شوند و بيشترشان كافرند.
وَ يَوْمَ نَبْعَثُ مِنْ كُلِّ أُمَّةٍ شَهِيداً ثُمَّ لا يُؤْذَنُ لِلَّذِينَ كَفَرُوا وَ لا هُمْ يُسْتَعْتَبُونَ (84)
و [ياد كن‏] روزى را كه از هر امتى گواهى برمى‌‏انگيزيم، سپس به كسانى كه كافر شده‌‏اند رخصت داده نمى‌‏شود و آنان مورد بخشش قرار نخواهند گرفت.
وَ إِذا رَأَى الَّذِينَ ظَلَمُوا الْعَذابَ فَلا يُخَفَّفُ عَنْهُمْ وَ لا هُمْ يُنْظَرُونَ (85)
و چون كسانى كه ستم كرده‏‌اند عذاب را ببينند [شكنجه‏] آنان كاسته نمى‏‌گردد و مهلت نمى‌‏يابند.

[سورة النحل (16): الآيات 111 الى 115] : « فَكَفَرَتْ بِأَنْعُمِ اللَّهِ … وَ اشْكُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ »
[قصه قوم ثرثار] : قصه تکراری همه امتها!

يَوْمَ تَأْتِي كُلُّ نَفْسٍ تُجادِلُ عَنْ نَفْسِها وَ تُوَفَّى كُلُّ نَفْسٍ ما عَمِلَتْ وَ هُمْ لا يُظْلَمُونَ (111)
[ياد كن‏] روزى را كه هر كس مى‏‌آيد [و] از خود دفاع مى‏‌كند، و هر كس به آنچه كرده، بى كم و كاست پاداش مى‏‌يابد و بر آنان ستم نمى‏‌رود.
وَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً قَرْيَةً كانَتْ آمِنَةً مُطْمَئِنَّةً يَأْتِيها رِزْقُها رَغَداً مِنْ كُلِّ مَكانٍ فَكَفَرَتْ بِأَنْعُمِ اللَّهِ فَأَذاقَهَا اللَّهُ لِباسَ الْجُوعِ وَ الْخَوْفِ بِما كانُوا يَصْنَعُونَ (112)
و خدا شهرى را مثل زده است كه امن و امان بود [و] روزيش از هر سو فراوان مى‌‏رسيد، پس [ساكنانش‏] نعمتهاى خدا را ناسپاسى كردند، و خدا هم به سزاى آنچه انجام مى‌‏دادند، طعم گرسنگى و هراس را به [مردم‏] آن چشانيد.
وَ لَقَدْ جاءَهُمْ رَسُولٌ مِنْهُمْ فَكَذَّبُوهُ فَأَخَذَهُمُ الْعَذابُ وَ هُمْ ظالِمُونَ (113)
و به يقين، فرستاده‌‏اى از خودشان برايشان آمد، اما او را تكذيب كردند، پس در حالى كه ظالم بودند آنان را عذاب فرو گرفت.
فَكُلُوا مِمَّا رَزَقَكُمُ اللَّهُ حَلالاً طَيِّباً وَ اشْكُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ إِنْ كُنْتُمْ إِيَّاهُ تَعْبُدُونَ (114)
پس، از آنچه خدا شما را روزى كرده است، حلال [و] پاكيزه بخوريد، و نعمت خدا را -اگر تنها او را مى‌‏پرستيد- شكر گزاريد.
إِنَّما حَرَّمَ عَلَيْكُمُ الْمَيْتَةَ وَ الدَّمَ وَ لَحْمَ الْخِنْزِيرِ وَ ما أُهِلَّ لِغَيْرِ اللَّهِ بِهِ فَمَنِ اضْطُرَّ غَيْرَ باغٍ وَ لا عادٍ فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ (115)
جز اين نيست كه [خدا] مردار و خون و گوشت خوك و آنچه را كه نام غير خدا بر آن برده شده حرام گردانيده است. [با اين همه،] هر كس كه [به خوردن آنها] ناگزير شود، و سركش و زياده‌‏خواه نباشد، قطعاً خدا آمرزنده مهربان است.

[سورة النحل (16): الآيات 71 الى 74] : « أَ فَبِنِعْمَةِ اللَّهِ يَجْحَدُونَ … وَ بِنِعْمَتِ اللَّهِ هُمْ يَكْفُرُونَ »

وَ اللَّهُ فَضَّلَ بَعْضَكُمْ عَلى‏ بَعْضٍ فِي الرِّزْقِ فَمَا الَّذِينَ فُضِّلُوا بِرَادِّي رِزْقِهِمْ عَلى‏ ما مَلَكَتْ أَيْمانُهُمْ فَهُمْ فِيهِ سَواءٌ أَ فَبِنِعْمَةِ اللَّهِ يَجْحَدُونَ (71)
و خدا بعضى از شما را در روزى بر بعضى ديگر برترى داده است. و[لى‏] كسانى كه فزونى يافته‌‏اند، روزىِ خود را به بندگان خود نمى‏‌دهند تا در آن با هم مساوى باشند. آيا باز نعمت خدا را انكار مى‏‌كنند؟
وَ اللَّهُ جَعَلَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْواجاً وَ جَعَلَ لَكُمْ مِنْ أَزْواجِكُمْ بَنِينَ وَ حَفَدَةً وَ رَزَقَكُمْ مِنَ الطَّيِّباتِ أَ فَبِالْباطِلِ يُؤْمِنُونَ وَ بِنِعْمَتِ اللَّهِ هُمْ يَكْفُرُونَ (72)
و خدا براى شما از خودتان همسرانى قرار داد، و از همسرانتان براى شما پسران و نوادگانى نهاد و از چيزهاى پاكيزه به شما روزى بخشيد. آيا [باز هم‏] به باطل ايمان مى‏‌آورند و به نعمت خدا كفر مى‌‏ورزند؟
وَ يَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ ما لا يَمْلِكُ لَهُمْ رِزْقاً مِنَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ شَيْئاً وَ لا يَسْتَطِيعُونَ (73)
و به جاى خدا چيزهايى را مى‌‏پرستند كه در آسمانها و زمين به هيچ وجه اختيار روزى آنان را ندارند و [به كارى‏] توانايى ندارند.
فَلا تَضْرِبُوا لِلَّهِ الْأَمْثالَ إِنَّ اللَّهَ يَعْلَمُ وَ أَنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ (74)
پس براى خدا مثل نزنيد، كه خدا مى‏‌داند و شما نمى‌‏دانيد.

[سورة المزمل (73): الآيات 11 الى 19] : « وَ ذَرْنِي وَ الْمُكَذِّبِينَ أُولِي النَّعْمَةِ »

وَ ذَرْنِي وَ الْمُكَذِّبِينَ أُولِي النَّعْمَةِ وَ مَهِّلْهُمْ قَلِيلاً (11)
و مرا با تكذيب‏‌كنندگانِ توانگر واگذار و اندكى مهلتشان ده.
إِنَّ لَدَيْنا أَنْكالاً وَ جَحِيماً (12)
در حقيقت پيش ما زنجيرها و دوزخ،
وَ طَعاماً ذا غُصَّةٍ وَ عَذاباً أَلِيماً (13)
و غذايى گلوگير و عذابى پردرد است.
يَوْمَ تَرْجُفُ الْأَرْضُ وَ الْجِبالُ وَ كانَتِ الْجِبالُ كَثِيباً مَهِيلاً (14)
روزى كه زمين و كوهها به لرزه درآيند و كوهها به سان ريگ روان گردند.
إِنَّا أَرْسَلْنا إِلَيْكُمْ رَسُولاً شاهِداً عَلَيْكُمْ كَما أَرْسَلْنا إِلى‏ فِرْعَوْنَ رَسُولاً (15)
بى‏‌گمان، ما به سوى شما فرستاده‏‌اى كه گواه بر شماست روانه كرديم، همان گونه كه فرستاده‌‏اى به سوى فرعون فرستاديم.
فَعَصى‏ فِرْعَوْنُ الرَّسُولَ فَأَخَذْناهُ أَخْذاً وَبِيلاً (16)
[ولى‏] فرعون به آن فرستاده عصيان ورزيد، پس ما او را به سختى فرو گرفتيم.
فَكَيْفَ تَتَّقُونَ إِنْ كَفَرْتُمْ يَوْماً يَجْعَلُ الْوِلْدانَ شِيباً (17)
پس اگر كفر بورزيد، چگونه از روزى كه كودكان را پير مى‌‏گرداند، پرهيز توانيد كرد؟
السَّماءُ مُنْفَطِرٌ بِهِ كانَ وَعْدُهُ مَفْعُولاً (18)
آسمان از [بيم‏] آن [روز] در هم شكافد؛ وعده او انجام يافتنى است.
إِنَّ هذِهِ تَذْكِرَةٌ فَمَنْ شاءَ اتَّخَذَ إِلى‏ رَبِّهِ سَبِيلاً (19)
قطعاً اين [آيات‏] اندرزى است، تا هر كه بخواهد به سوى پروردگار خود راهى در پيش گيرد.

[سورة الزخرف (43): الآيات 55 الى 60] : « إِنْ هُوَ إِلاَّ عَبْدٌ أَنْعَمْنا عَلَيْهِ »

فَلَمَّا آسَفُونا انْتَقَمْنا مِنْهُمْ فَأَغْرَقْناهُمْ أَجْمَعِينَ (55)
و چون ما را به خشم درآوردند، از آنان انتقام گرفتيم و همه آنان را غرق كرديم.
فَجَعَلْناهُمْ سَلَفاً وَ مَثَلاً لِلْآخِرِينَ (56)
و آنان را پيشينه‌‏اى [بد] و عبرتى براى آيندگان گردانيديم.
وَ لَمَّا ضُرِبَ ابْنُ مَرْيَمَ مَثَلاً إِذا قَوْمُكَ مِنْهُ يَصِدُّونَ (57)
و هنگامى كه [در مورد] پسر مريم مثالى آورده شد، بناگاه قوم تو از آن [سخن‏] هلهله درانداختند [و اعراض كردند]،
وَ قالُوا أَ آلِهَتُنا خَيْرٌ أَمْ هُوَ ما ضَرَبُوهُ لَكَ إِلاَّ جَدَلاً بَلْ هُمْ قَوْمٌ خَصِمُونَ (58)
و گفتند: «آيا معبودان ما بهترند يا او؟» آن [مثال‏] را جز از راه جدل براى تو نزدند، بلكه آنان مردمى جدل‏‌پيشه‏‌اند.
إِنْ هُوَ إِلاَّ عَبْدٌ أَنْعَمْنا عَلَيْهِ وَ جَعَلْناهُ مَثَلاً لِبَنِي إِسْرائِيلَ (59)
[عيسى‏] جز بنده‏‌اى كه بر وى منّت نهاده و او را براى فرزندان اسرائيل سرمشق [و آيتى‏] گردانيده‏‌ايم نيست.
وَ لَوْ نَشاءُ لَجَعَلْنا مِنْكُمْ مَلائِكَةً فِي الْأَرْضِ يَخْلُفُونَ (60)
و اگر بخواهيم قطعاً به جاى شما فرشتگانى كه در [روى‏] زمين جانشين [شما] گردند قرار دهيم.

اشتراک گذاری مطالب در شبکه های اجتماعی