دکتر محمد شعبانی راد

مُردارخوارانِ زباله‌گرد! حُرِّمَتْ عَلَيْكُمُ الْمَيْتَةُ!

Carcass eaters!

حُرِّمَتْ عَلَيْكُمُ الْمَيْتَةُ!

مُردارخواران!

لاشه‌خوار!
لاشخور!
حسود، به دور لاشه می‌گردد!
اهل نور، به دور نورش می‌گردد!
حسود، حیات خود را در خوردن لاشه می‌بیند!
اهل نور، حیات خود را در اتصال قلبش به نور می‌بیند!

حسود، لاشه‌خوار است!
اما خوردن لاشه برای اهل نور، حرام و ممنوع است!
«حُرِّمَتْ عَلَيْكُمُ الْمَيْتَةُ»: یعنی «لاشخوری ممنوع!»

لاشه: لغت‌نامه دهخدا
لاشه: تن مُرده . جیفه . مردار. جسد. لاش . لش .
مرده‌ی جمیع حیوانات . کالبد انسانی پس از مرگ . جسم بی‌روح حیوان .
لاشه‌خوار . لاشخوار . لاشخور . کرکس . مرغ مردارخوار . نسر . جیفه خور . لش‌خور .
«نسر: لاشخور، کرکس» + «امل – طناب پوسیده تمنّا!»
«نَسَرَ الطَّائرُ الشي‏ءَ بِمِنْسَرِهِ‏ أي: نَقَرَهُ»

زباله‌گردی!
رفتاری تقریباً مشابه مردارخواری در میان انسان‌ها نیز دیده می‌شود که به آن زباله‌گردی گفته می‌شود. زباله‌گردی جست‌وجو در میان پسماندها برای یافتن خوراک یا مواد قابل استفاده است و کسی که از میان پسماندهای جامد مواردی را به‌طور غیرقانونی جدا می‌کند زباله‌گرد نامیده می‌شود.

مانند مُردارخوارانِ زباله‌گردِ حسود نباشید!

+ «تاریکی توطئه و بی‌وفایی اهل حسادت!»
امام کاظم علیه السلام
:
«يَا هِشَامُ إِنَّ اَلْمَسِيحَ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ لِلْحَوَارِيِّينَ
يَا عَبِيدَ السَّوْءِ
لاَ تَكُونُوا شَبِيهاً بِالْحِدَاءِ اَلْخَاطِفَةِ وَ لاَ بِالثَّعَالِبِ اَلْخَادِعَةِ وَ لاَ بِالذِّئَابِ اَلْغَادِرَةِ وَ لاَ بِالْأُسُدِ اَلْعَاتِيَةِ كَمَا تَفْعَلُ بِالْفَرَائِسِ كَذَلِكَ تَفْعَلُونَ بِالنَّاسِ فَرِيقاً تَخْطَفُونَ وَ فَرِيقاً تَخْدَعُونَ وَ فَرِيقاً تَغْدِرُونَ بِهِمْ
»
«اى هشام! همانا مسيح عليه السّلام به حواريون فرمود:
اى بندگان بد!
نه چون زاغهاى رباينده باشيد، و نه مانند روبهان حيله‌گر، و نه گرگهاى دغل، و نه مانند شيران درنده كه با مردم آن كنيد كه آنها با شكار خود مى‌كنند، و دسته‌اى را برباييد و گروهى را بفريبيد و به گروهى خيانت نمائيد!»

حُرِّمَتْ عَلَيْكُمُ الْمَيْتَةُ!

[سورة المائدة (۵): آية ۳]
حُرِّمَتْ عَلَيْكُمُ الْمَيْتَةُ وَ الدَّمُ وَ لَحْمُ الْخِنْزِيرِ وَ ما أُهِلَّ لِغَيْرِ اللَّهِ بِهِ وَ الْمُنْخَنِقَةُ وَ الْمَوْقُوذَةُ وَ الْمُتَرَدِّيَةُ وَ النَّطِيحَةُ وَ ما أَكَلَ السَّبُعُ إِلاَّ ما ذَكَّيْتُمْ وَ ما ذُبِحَ عَلَى النُّصُبِ وَ أَنْ تَسْتَقْسِمُوا بِالْأَزْلامِ ذلِكُمْ فِسْقٌ
الْيَوْمَ يَئِسَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ دِينِكُمْ فَلا تَخْشَوْهُمْ وَ اخْشَوْنِ
الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَ رَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلامَ دِيناً
فَمَنِ اضْطُرَّ فِي مَخْمَصَةٍ غَيْرَ مُتَجانِفٍ لِإِثْمٍ فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ (۳)
بر شما حرام شده است: مردار، و خون، و گوشت خوك، و آنچه به نام غير خدا كشته شده باشد، و [حيوان حلال گوشتِ‏] خفه شده، و به چوب مرده، و از بلندى افتاده، و به ضربِ شاخ مرده، و آنچه درنده از آن خورده باشد -مگر آنچه را [كه زنده دريافته و خود] سر ببريد- و [همچنين‏] آنچه براى بتان سربريده شده، و [نيز] قسمت كردن شما [چيزى را] به وسيله تيرهاى قرعه؛
اين [كارها همه‏] نافرمانى [خدا]ست.
امروز كسانى كه كافر شده‏‌اند، از [كارشكنى در] دين شما نوميد گرديده‌‏اند.
پس، از ايشان مترسيد و از من بترسيد.
امروز دين شما را برايتان كامل و نعمت خود را بر شما تمام گردانيدم،
و اسلام را براى شما [به عنوان‏] آيينى برگزيدم.
و هر كس دچار گرسنگى شود، بى‌‏آنكه به گناه متمايل باشد [اگر از آنچه منع شده است بخورد]، بى ترديد، خدا آمرزنده مهربان است.

فَمَثَلُ الْجِيفَةِ مَتَاعُ الدُّنْيَا
مثل مردار همان دنيا است.

«الجِيفَة: لاشه گنديده مُرده»
اگه میخوای متوجه اشتباهاتت بشی و بفهمی کجاها حسدت گل میکنه،
باید با قلبت بوی گندیده تمنّاهاتو استشمام کنی!
«نسر: لاشخور، کرکس» + «امل – طناب پوسیده تمنّا!»

قسمتی از داستان زیبای بلوهر و یوذاسف:
… قَالَ ابْنُ الْمَلِكِ:
پسر پادشاه گفت:

فَكَيْفَ اتَّفَقَ النَّاسُ عَلَى عَدَاوَتِهِمْ- وَ هُمْ فِيمَا بَيْنَهُمْ مُخْتَلِفُونَ ؟
پس چرا مردم باتفاق با آنها به دشمنى برخاستند با اينكه آنها با هم اختلاف دارند؟

قَالَ بِلَوْهَرُ
بلوهر گفت:

مَثَلُهُمْ فِي ذَلِكَ مَثَلُ كِلَابٍ- اجْتَمَعُوا عَلَى جِيفَةٍ تَنْهَشُهَا وَ يَهَارُّ بَعْضُهَا بَعْضاً- مُخْتَلِفَةَ الْأَلْوَانِ وَ الْأَجْنَاسِ-
مثل مردم در مورد آنها مانند سگها است كه مشغول پاره پاره كردن مردارى هستند
و بر هم پيوسته حمله ميكنند و صداهاى ناهنجار بر روى يك ديگر ميكشند،

فَبَيْنَا هِيَ تُقْبِلُ عَلَى الْجِيفَةِ إِذْ دَنَا رَجُلٌ مِنْهُمْ-
در همين ميان كه شخص روى بآن مردار آورد

فَتَرَكَ بَعْضُهُنَّ بَعْضاً- وَ أَقْبَلْنَ عَلَى الرَّجُلِ فَيَهِرُّنَّ عَلَيْهِ جَمِيعاً مُعَاوِيَاتٍ عَلَيْهِ-
اختلافات خود را كنار ميگذارند و باتفاق حمله به آن شخص می‌كنند!

وَ لَيْسَ لِلرَّجُلِ فِي جِيفَتِهِنَّ حَاجَةٌ وَ لَا أَرَادَ أَنْ يُنَازِعَهُنَّ فِيهَا-
با اينكه آن شخص به مردار ايشان نيازى ندارد و نميخواهد از چنگ آنها بربايد.

وَ لَكِنَّهُنَّ عَرَفْنَ غُرْبَتَهُ مِنْهُنَّ فَاسْتَوْحَشْنَ مِنْهُ- وَ اسْتَأْنَسَ بَعْضُهُنَّ بِبَعْضٍ
همين كه او را غريب و ناآشنا مى‌‏يابند مى‌‏ترسند و از او وحشت دارند و بهم انس مى‌‏يابند،

وَ إِنْ كُنَّ مُخْتَلِفَاتٍ مُتَعَادِيَاتٍ- فِيمَا بَيْنَهُنَّ مِنْ قَبْلِ أَنْ يَرِدَ الرَّجُلُ عَلَيْهِنَّ-
گرچه قبل از آمدن آن شخص نسبت به يك ديگر دشمن باشند.

قَالَ بِلَوْهَرُ
بلوهر گفت :

فَمَثَلُ الْجِيفَةِ مَتَاعُ الدُّنْيَا
مثل مردار همان دنيا است.

وَ مَثَلُ صُنُوفِ الْكِلَابِ ضُرُوبُ الرِّجَالِ- الَّذِينَ يَقْتَتِلُونَ عَلَى الدُّنْيَا- وَ يُهْرِقُونَ دِمَاءَهُمْ وَ يُنْفِقُونَ لَهَا أَمْوَالَهُمْ-
سگها همان مردمان مختلف هستند كه بر سر دنيا با هم جنگ دارند و خون هم را ميريزند و اموال خود را در اين راه خرج ميكنند.

وَ مَثَلُ الرَّجُلِ الَّذِي اجْتَمَعَتْ عَلَيْهِ الْكِلَابُ- وَ لَا حَاجَةَ لَهُ فِي جِيَفِهِنَّ كَمَثَلِ صَاحِبِ الدِّينِ 
الَّذِي رَفَضَ الدُّنْيَا وَ خَرَجَ مِنْهَا-
فَلَيْسَ يُنَازِعُ فِيهَا أَهْلَهَا- وَ لَا يَمْنَعُ ذَلِكَ النَّاسَ مِنْ أَنْ يعادونه [يُعَادُوهُ] لِغُرْبَتِهِ عِنْدَهُمْ-
و مثل آن مردى كه روى به مردار آورده مثل همان مرد متدين است
كه دنيا را رها كرده و نزاعى بر سر دنيا ندارد
ولى مردم به دشمنى او مى‏‌پردازند چون او را غريبه و ناآشنا مى‌‏يابند.

فَإِنْ عَجِبْتَ فأعجبت [فَاعْجَبْ] مِنَ النَّاسِ أَنَّهُمْ لَا هِمَّةَ لَهُمْ إِلَّا الدُّنْيَا وَ جَمْعُهَا- وَ التَّكَاثُرُ وَ التَّفَاخُرُ وَ التَّغَالُبُ عَلَيْهَا-
جاى بسى شگفت است از اين مردم كه هيچ حركت و جنبشى ندارند جز براى دنيا و ثروت اندوزى و افتخار و بر يك ديگر برترى يافتن

حَتَّى إِذَا رَأَوْا مَنْ قَدْ تَرَكَهَا فِي أَيْدِيهِمْ- وَ تَخَلَّى عَنْهَا
كَانُوا لَهُ أَشَدَّ قِتَالًا عَلَيْهِ- وَ أَشَدَّ حَنَقاً مِنْهُمْ لِلَّذِي يُشَاحُّهُمْ عَلَيْهَا-
بطورى كه وقتى مصادف شوند با كسى كه دنيا را براى آنها رها كرده،
بيشتر به جنگ با او مى‏‌پردازند و كينه بيشترى با او دارند تا كسى كه بر سر دنيا با آنها به نزاع پردازد.

فَأَيُّ حُجَّةٍ لِلَّهِ يَا ابْنَ الْمَلِكِ أَدْحَضَ مِنْ تَعَاوُنِ الْمُخْتَلِفِينَ- عَلَى مَنْ لَا حُجَّةَ لَهُمْ عَلَيْهِ
چقدر بى‌‏منطق اين كسانى كه با هم اختلاف دارند اتفاق و اتحاد نموده‌‏اند بر زيان كسى كه دليلى عليه او ندارند.

[سورة البقرة (۲): آية ۱۷۳]
إِنَّما حَرَّمَ عَلَيْكُمُ الْمَيْتَةَ وَ الدَّمَ وَ لَحْمَ الْخِنْزِيرِ وَ ما أُهِلَّ بِهِ لِغَيْرِ اللَّهِ
فَمَنِ اضْطُرَّ غَيْرَ باغٍ وَ لا عادٍ فَلا إِثْمَ عَلَيْهِ
إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ (۱۷۳)
[خداوند،] تنها مردار و خون و گوشت خوك و آنچه را كه [هنگام سر بريدن‏] نام غير خدا بر آن برده شده، بر شما حرام گردانيده است.
[ولى‏] كسى كه [براى حفظ جان خود به خوردن آنها] ناچار شود، در صورتى كه ستمگر و متجاوز نباشد بر او گناهى نيست،
زيرا خدا آمرزنده و مهربان است.

امام حسن عسکری علیه السلام:
ثُمَّ قَالَ عَزَّ وَ جَلَّ:
إِنَّما حَرَّمَ عَلَيْكُمُ الْمَيْتَةَ الَّتِي مَاتَتْ حَتْفَ أَنْفِهَا بِلَا ذَبَاحَةٍ مِنْ حَيْثُ أَذِنَ اللَّهُ فِيهَا
وَ الدَّمَ وَ لَحْمَ الْخِنْزِيرِ أَنْ تَأْكُلُوهُ‏
وَ ما أُهِلَّ بِهِ لِغَيْرِ اللَّهِ‏ مَا ذُكِرَ اسْمُ غَيْرِ اللَّهِ عَلَيْهِ مِنَ الذَّبَائِحِ
وَ هِيَ الَّتِي يَتَقَرَّبُ بِهَا الْكُفَّارُ بِأَسَامِي أَنْدَادِهِمُ الَّتِي اتَّخَذُوهَا مِنْ دُونِ اللَّه‏.
خدا فرموده «همانا حرام است بر شما مردار» كه جانش درآمده بى‌سر بريدن شرعى
«و خون و گوشت خوك» كه آن را بخورند
«و آنچه قربانى است براى جز خدا»
و نام جز خدا در ذبح آن برده شده
و آن قربانى كفار است بنام بتهاشان در برابر خدا.

[سورة النحل (۱۶): الآيات ۱۱۱ الى ۱۱۵]
إِنَّما حَرَّمَ عَلَيْكُمُ الْمَيْتَةَ وَ الدَّمَ وَ لَحْمَ الْخِنْزِيرِ وَ ما أُهِلَّ لِغَيْرِ اللَّهِ بِهِ
فَمَنِ اضْطُرَّ غَيْرَ باغٍ وَ لا عادٍ
فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ (۱۱۵)
جز اين نيست كه [خدا] مردار و خون و گوشت خوك و آنچه را كه نام غير خدا بر آن برده شده حرام گردانيده است.
[با اين همه،] هر كس كه [به خوردن آنها] ناگزير شود، و سركش و زياده‏‌خواه نباشد،
قطعاً خدا آمرزنده مهربان است.

امام باقر علیه السلام:
رَوَی مُحَمَّدُ‌بْنُ‌عُذَافِرٍ عَنْ أَبِیهِ عَنْ أَبِی‌جَعْفَرٍ (علیه السلام) قَال:
قُلْتُ لَهُ لِمَ حَرَّمَ اللَّهُ الْخَمْرَ وَ الْمَیْتَهًَْ وَ الدَّمَ وَ لَحْمَ الْخِنْزِیرِ؟
فَقَالَ: إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی لَمْ یُحَرِّمْ ذَلِکَ عَلَی عِبَادِهِ وَ أَحَلَّ لَهُمْ مَا وَرَاءَ ذَلِکَ مِنْ رَغْبَهًٍْ فِیمَا أَحَلَّ لَهُمْ وَ لَا زُهْدٍ فِیمَا حَرَّمَهُ عَلَیْهِمْ
وَ لَکِنَّهُ عَزَّ‌وَ‌جَلَّ خَلَقَ الْخَلْقَ فَعَلِمَ مَا تَقُومُ بِهِ أَبْدَانُهُمْ وَ مَا یُصْلِحُهُمْ فَأَحَلَّهُ لَهُمْ وَ أَبَاحَهُ لَهُمْ
وَ عَلِمَ مَا یَضُرُّهُمْ فَنَهَاهُمْ عَنْهُ
ثُمَّ أَحَلَّهُ لِلْمُضْطَرِّ فِی الْوَقْتِ الَّذِی لَا یَقُومُ بَدَنُهُ إِلَّا بِهِ
فَأَمَرَهُ أَنْ یَنَالَ مِنْهُ بِقَدْرِ الْبُلْغَهًِْ لَا غَیْرِ ذَلِک.
به امام (علیه السلام) عرض کردم:
«چرا خداوند عزّوجلّ، شراب، مردار، خون و گوشت خوک را حرام فرموده است»؟
حضرت فرمود:
«خداوند تبارک‌وتعالی این اشیاء را بر بندگان، حرام و غیر آن‌ها را حلال، قرار نداد تا ایشان را به آنچه حلال کرده راغب و از آنچه حرام فرموده بی‌میل نموده باشد؛
بلکه پس از آفرینش مخلوقات، آنچه که بدن ایشان به آن قائم و در راستای مصلحت و خیر آنهاست را می‌دانسته است، پس آن‌ها را بر ایشان مباح و حلال کرده است
و آنچه به ضرر بدن آنهاست را نیز می‌دانسته لذا آن‌ها را حرام و بندگان را از [استفاده‌ی] آن اشیاء نهی کرده است.
سپس برای فردِ دچار اضطرار که بدنش جز به خوردن این اشیاء حرام، قوام (حیات) نمی‌گیرد،
به مقداری که حاجتش برطرف و مشکلش حل شود نه بیش از این مقدار حلال کرده [و اجازه داده که از آن استفاده کند].

امام باقر علیه السلام:
أَمَّا الْمَیْتَةُ فَإِنَّهُ لَمْ یَنَلْ أَحَدٌ مِنْهَا إِلَّا ضَعُفَ بَدَنُهُ وَ أُوهِنَتْ قُوَّتُهُ وَ انْقَطَعَ نَسْلُهُ
وَ لَا یَمُوتُ آکِلُ الْمَیْتَهًِْ إِلَّا فَجْأَهًْ
.
از خوردن مردار، چیزی (نفعی) به احدی نمی‌رسد
مگر اینکه بدنش ضعیف‌تر شده، توانش کاسته و نسلش منقطع می‌شود.
و کسی‌که مردار می‌خورد به مرگ ناگهانی می‌میرد.

اشتراک گذاری مطالب در شبکه های اجتماعی