دکتر محمد شعبانی راد

صبح زود بریم که تو بیمارستان زودتر پذیرش انجام بشه

به جهت ترمیم دندونای دخترم، به دندانپزشک کودکان مراجعه کردیم و چون تعداد دندونایی که باید ترمیم میشد زیاد بودن و دخترم در شرایط سنی همکاری با دکتر نداشت، تشخیص پزشک انجام کار با بیهوشی در بیمارستان بود.
تمنا: صبح زود بریم که زودتر پذیرش انجام بشه و زودتر قبل از ناهار برگردیم خونه و تایم کمتری در محیط بیمارستان باشیم.
تقدیر : کارای ترخیص طولانی شد و زمان طولانی تری در محیط بیمارستان ماندیم.
کلام شیطان: محیط بیمارستان آلوده ترین و کثیف ترینه، تمام وسایلش هم نجسه، معلوم نیست که مریض قبلی که روی این تخت بستری بوده چه وضعیتی داشته؟ چه معلوم که اون نیروی خدماتی اینجا رو خوب تمیز کرده باشه؟ اینجا هیچی نخورین که غذاهای بیمارستان افتضاحه ….
از قضا چون صبح زود رفته بودیم و صبحانه هم نخورده بودیم حساااابی ضعف به دلم نشسته بود وگرسنه بودم، حالا ناهار آوردن برای همراهی های بیماران …و من طناب معرفت به شنیدن کلام تاریک و وسواس‌گونه‌ی شیطان به گردن انداخته بودم و توی دلم به همه چی تهمت نجس بودن و کثیف بودن میزدم .🫣😓
حالم حسابی گرفته شده بود و متوجه بودم دنبال چیزی میگشتم که حال منو عوض کنه، و این آتش آشوب و ناآرومی رو توی قلبم خاموش کنه و اون چیز نور معرفت به کلام فرشته ی مهربان بود که در گوش دیگر قلبم زمزمه ای نورانی میکرد. سوره ناس و سوره فلق آبی بود که روی آتش وسواس و تهمتهای شیطانی ریخته شد و خاموشش کرد بحمدلله، امداد نورانی رسید✨
کلام فرشته ی مهربان: اول اینکه تمام ملحفه ها یکبار مصرف وتمیز و بهداشتی هستند و جلو خودت همه رو باز کردن و پهن کردن، غذای بیمارستان مخصوص بیماران تهیه میشه و نظارت زیادی در پختش دارن، همه توی ظروف تمیز، سلفون کشیده با قاشق و چنگال یکبار مصرف سرو میشه، مگه تو علم غیب داری که آشپز بیمارستان کیه، و چجوری غذا درست میکنه، دستاشو شسته یا نه؟ اینها تکلمات و همزات شیطانه که داره به قلب تو القا می‌کنه تا تو به همه چی و همه کس تهمت نجس و کثیف بودن بزنی، حتی به دستگیره‌ی در اتاق🧐🤔
بلند شو و بر شیطان لعنت بفرست و بهش سنگ بزن و نشون بده که فالوئر و پیرو اون نیستی.
✨نگاه کردم به سینی غذایی که روی میز گذاشته شده بود و همسرم که غذاشو با تعریف و تمجید تموم کرده بود و منی که میان دو کلام از جنس تاریکی و روشنایی در قلبم، مبهوت نگاهش میکردم و حالا هر عکس‌العمل من در جهت معرفت به یک کلام معنا میشد …
۱_ رویت نور لبخند تمثال نورانی فرشتۀ مهربان در قلبم (معرفت الامام بالنورانیه)
یا
۲_ رویت تاریکی و قبض و اسارت وسواس شیطان خناس (معرفت به کلام شیطان)
و مجاهدۀ قلبی در تقلب بین نور و ظلمت …
تسلیم نور یا تسلیم تاریکی؟!
✅❔
❌❔
و لبخندی که دکمه ی ✅ سمعنا و اطعنا را با افتخار و اختیارأ ، محکم زد و عمق نگاهی که حرفای زیادی داشت با فرشته ی مهربانش
من تسلیم اوامر نورانی تو هستم ای نور قلبم.
اطاعت امر 🫡
به کوری چشم شیطان ناهار بیمارستان را با لذت خوردم و روی تخت کنار دخترم ساعتی کوتاه استراحت کردیم، به جهت رو کم کنی شیطان خناس🥊 که بهش بفهمونیم هیچی نجس و کثیف نیست ☝️ که ما علم غیب نداریم که به دیگران تهمت بزنیم👉
و در جهت تمکین از نور فرشته مهربان 🫡 راضی به تقدیراتمان شدیم و شکرخدا را بجای آوردیم🙏🤲✨✨✨✨
انشالله پذیرفته شود. 🙏 🤲✨✨✨✨

اشتراک گذاری مطالب در شبکه های اجتماعی