Light subtly draws itself closer to its audience!
«روغ» در معنای ممدوح، یکی از هزار واژۀ مترادف «نور الولایة»،
و در معنای مذموم، یکی از هزار واژۀ مترادف «حسد» است.
در فرهنگ لغات عربی مینویسند:
«رَاغَ الثعلب: روباه به سختى حيله كرد.»
«ثعلبٌ رَوّاغٌ: روباه مكار»
«رَاغَ الثعلب: ذهب يمنة و يسرة في سرعة خديعة، فهو لا يستقر في جهة.»
«روّغت اللقمة بالسمن: دسمتها»
«رَوَّغَ اللقمةَ في الدسم: لقمه را با چربى آميخت.»
+ مضغ
+ صور
+ صبغ …
«روغ» + «حوت»
+ «ختل»
صاحبان نور کاراشونو خیلی ماهرانه و مخفیانه (روغ: مکر ممدوح) انجام میدهند!
+ «رهط»
این مفهوم از واژه «روغ» استنباط میشه.
به شکار کردن روباه دقت کن!
مکارانه کاراشو انجام میده! سیاست داره! خیلی تو کارش زبر و زرنگه! هر حرکتی یه مفهومی داره! هر چی میگه یه چیزی توش هست! … یه جا آروم میره بطرف خرگوش! یه جا تند میره! یه جا وایمیسته! … بالاخره طعمه رو به چنگ میاره! چقدر این کلیپ مستند شکار خرگوش توسط روباه زیباست!
نور، یواشی خودشو به مخاطبینش نزدیک میکنه! فَراغَ إِلى آلِهَتِهِمْ!
[صاحب نور – لیدر سوء]:
[ فَراغَ إِلى أَهْلِهِ – فَراغَ إِلى آلِهَتِهِمْ … فَراغَ عَلَيْهِمْ ]:
ویژگی نزدیک شدن به اهل یقین و اهل شک!
[سورة الصافات (37): الآيات 83 الى 100]:
فَراغَ إِلى آلِهَتِهِمْ فَقالَ أَ لا تَأْكُلُونَ (91) … فَراغَ عَلَيْهِمْ ضَرْباً بِالْيَمِينِ (93)
صاحب نور، یواشی خودشو به لیدر سوء نزدیک میکنه بطوریکه هیچکس بویی از قضیه نمیبره!
اومده دست لیدر سوء را برای همه رو کنه که این لیدر سوء، اهل نطق نیست!
[«ما لَكُمْ لا تَنْطِقُونَ (92) شما را چه شده كه سخن نمىگوييد؟!»]
چرا اهل نطق نیست؟
چون وصل به نور علم آل محمد ع نیست!
چون قلوب اهل شک و معارین به «معرفة الامام بالنورانیة» نرسیده است.
لذا کلماتی که از دهان این لیدر سوء خارج می شود «لغو» و بیمفهوم است.
اما صاحب نور که قلبش از عالم ذر وصل به نور معرفت آل محمد ع بوده، میتواند ناطق به علم و حکمت آل محمد ع برای دوستانش باشد.
ابراهیم ع در این داستان زیبای بتشکنی خود، چقدر مطالب زیبا به ما میآموزد.
انگاری ماموریت صاحب نور در هر زمان با قیام (اقدام) علمی خود، همین داستان «بتشکنی» است [کربلا]. تو گویی لیدر سوء را اهل شک مثل بت میپرستند و این صاحب نور است که باید خودش را خیلی ماهرانه و ظریف به او نزدیک کند و با نطق علمی آل محمد ع، وجهه گولزنک لیدر سوء را بشکند و برملا کند.
واژه به واژه این آیات [سورة الصافات (37): الآيات 83 الى 100] جای تامل و دقت و استنباط علمی دقیق دارد.
+ آیات [سورة الذاريات (51): الآيات 24 الى 37] که باز هم جناب ابراهیم ع میزبان میهمانان ارجمندی می شود که داستانش جالب و جایش همینجاست:
« فَراغَ إِلى أَهْلِهِ فَجاءَ بِعِجْلٍ سَمِينٍ »
انگاری حضرت ابراهیم ع در این دو داستان، با واژه زیبای «روغ» داره شیوه و فن ماهرانهای به صاحبان نور و اهل یقین، در هر زمان، یاد میده که چجوری خودشونو به نار نزدیک کنند تا نور را بیابند.
+ «حوت»
از آیات فرار نکن!
با مکر و حیلهای ممدوح، به روش ابراهیم ع، خودتو به آیات تقدیر شده نزدیک کن و نور را در جوف این نار صید کن، ان شاء الله تعالی.
+ «فیلم مستند از نحوه نزدیک شدن روباه به شکار خودش که چقدر ماهرانه و زیرکانه عمل می کند»
یه بار این مکر رو بگیر ممدوح برای صاحب نوری که خودشو نزدیک میکنه برای نجات ما از دام گناه.
یه بار این مکر رو بگیر مذموم برای لیدر سوء که خودشو نزدیک میکنه برای خارج کردن ما از حصن امن و نورانی ولایت تا با میل به گناه در چنگال او اسیر و گرفتار بشیم.
در هر دو حالت مفهوم واژه زیبای «روغ» خیلی جای فکر کردن داره چقدر هر دو عالِم، برای رسیدن به مقصودشون دارن تلاش می کنن.
+ «هذان خصمان اختصموا فی ربهم»
[فَراغَ إِلى – فَراغَ عَلَي]:
« فَراغَ إِلى آلِهَتِهِمْ فَقالَ أَ لا تَأْكُلُونَ … فَراغَ عَلَيْهِمْ ضَرْباً بِالْيَمِينِ»
مولف کتاب لغت مفردات گويد: «عَلَى» در آيه بعدى براى تفهيم استعلا است.
اول دست پایینو میگیره! بعدا برتری خودشو به اونا ثابت میکنه!
اون روباه رو دیدی تا قبل از اینکه شکارشو بگیره چه اِلی خرگوش کار میکرد!
وقتی خرگوش رو گرفت حالا عَلَی خرگوش شده!
« فَراغَ إِلى أَهْلِهِ » + «بلوهر و یوذاسف»
صاحب نور وقتی متوجه میشه یکی یه گوشهای خیلی دلش برای آل محمد ع تنگ شده چکار میکنه؟ فَراغَ إِلى أَهْلِهِ … این سیاست رو به خرج میده …
مشتقات ریشۀ «روغ» در آیات قرآن:
فَراغَ إِلى آلِهَتِهِمْ فَقالَ أَ لا تَأْكُلُونَ (91)
فَراغَ عَلَيْهِمْ ضَرْباً بِالْيَمينِ (93)
فَراغَ إِلى أَهْلِهِ فَجاءَ بِعِجْلٍ سَمينٍ (26)