light is the shopping center of knowledge!
the jealous person is deprived of this luminous center!
Indeed, light holds profound significance in various contexts.
Intuition and Light:
Intuition, often described as “straight knowledge,” is like a beam of light illuminating our path.
It provides a comprehensive grasp of universal principles, momentarily dissolving the sense of separateness.
When intuition functions, the world appears as light, and the light bodies of all forms become apparent.
This connection allows us to access the light center within all things, diminishing feelings of superiority and separateness.
Jealousy and Its Shadows:
Jealousy, a lonely emotion, exists regardless of the other person involved.
It moves indiscriminately from relationship to relationship, like a socially transmitted disease.
Jealousy can be a vortex, pulling us into obsessional thoughts of betrayal.
It feels addictive, near-delusional, and cruelly seductive.
Recognizing jealousy and addressing it outside of a relationship is crucial.
Denying jealousy leads to destructive patterns, fueled by fear and vulnerability.
Dealing with Jealousy:
If you encounter jealousy, consider empathy.
Disrupt negative feelings by understanding the jealous person’s perspective.
Avoid engaging in anger or confrontation.
Remember, the light of knowledge dispels shadows, and understanding jealousy helps us navigate relationships more compassionately. 🌟🔍🌟
نور، مرکز خرید دانش است!
حسود از این مرکز نورانی محروم است!
در واقع، نور در زمینههای مختلف اهمیت عمیقی دارد.
شهود و نور:
شهود، که اغلب به عنوان “دانش مستقیم” توصیف میشود،
مانند پرتوی از نور است که مسیر ما را روشن میکند.
نور درک جامعی از اصول جهانی را فراهم میکند
و در هر لحظه، احساس جدایی را از بین میبرد.
هنگامی که شهود قلبی عمل میکند، جهان ملکوت به صورت نور ظاهر میشود
و صورتها و تمثالهای نورانی، آشکار میشوند.
این ارتباط روحانی قلب با کلام نورانی، به ما این اجازه را میدهد تا به مرکز نور در چیزهایی که به آن نیاز داریم دسترسی پیدا کنیم و با درک این فرایند نورانی، احساس کبر و خودبرتربینی و جدایی از مرکز فرماندهی الهی را کاهش داده و از بین ببریم.
حسادت و تاریکیهای آن:
در فرایند حسادت، یک احساس تنهایی وحشتناک وجود دارد.
این بیماری حسادت، مانند یک بیماری مسری، بین قلوب درگیر به آن حرکت میکند.
حسادت میتواند گردابی باشد که ما را به افکار وسواسی خیانتآلود بکشاند.
این احساس اعتیاد آور و هذیانآور، بیرحمانه اغوا کننده است.
شناخت حسادت و پرداختن به درمان آن، بسیار مهم است.
انکار حسادت منجر به الگوهای مخربی میشود که ناشی از ترس و آسیب پذیری است.
مقابله با حسادت:
اگر با حسادت مواجه شدید، نور مهربانی و همدلی را در نظر بگیرید.
با درک دیدگاه شخص حسود، احساسات منفی را مختل کنید.
از درگیر شدن در خشم یا درگیری بپرهیزید.
به یاد داشته باشید،
نور دانش، سایهها را از بین میبرد
و درک حسادت به ما کمک میکند تا روابط را دلسوزانهتر هدایت کنیم. 🌟🔍🌟
«رکز» در معنای ممدوح، یکی از هزار واژۀ مترادف «نور الولایة»،
و در معنای مذموم، یکی از هزار واژۀ مترادف «حسد» است.
در فرهنگ لغات عربی مینویسند:
«الْمَرْكِزُ: مَوْضِعُ الثُّبُوتِ»
مفهوم «sound»
شنیدی میگن: جیکّش در نمیاد!
«هَلْ … تَسْمَعُ لَهُمْ رِكْزاً؟!!!»
روزی که حسود، جیکّش در نمیاد!!!
چرا؟ … چون از مرکز نورانی بیبهره بوده است!!!
«وَ كَمْ أَهْلَكْنا قَبْلَهُمْ مِنْ قَرْنٍ
هَلْ تُحِسُّ مِنْهُمْ مِنْ أَحَدٍ أَوْ تَسْمَعُ لَهُمْ رِكْزاً (۹۸)
و چه بسيار نسلها كه پيش از آنان هلاك كرديم.
آيا كسى از آنان را مىيابى يا صدايى از ايشان مىشنوى؟»
مجمع البحرين، جلد 4، صفحه 21
و قيل: هو الصوت ليس بالشديد.
قال و في التنزيل العزيز: أَوْ تَسْمَعُ لَهُمْ رِكْزاً ; قال الفراء: الرِّكْزُ الصوت.
لسان العرب، جلد 5، صفحه 355
قاموس قرآن، جلد 3، صفحه 119
مفردات ألفاظ القرآن، جلد 1، صفحه 364
مجمع البحرين، جلد 4، صفحه 21
ترجمه و تحقیق مفردات الفاظ قرآن با تفسیر لغوی و ادبی قرآن، جلد 2، صفحه 104
شمس العلوم و دواء کلام العرب من الکلوم، جلد 4، صفحه 2606
قال: و سمعْت بعضَ بَني أَسَدٍ يقول: كلّمْتُ فلاناً فما رأيتُ له رِكْزَةً، يريد ليس بثابت العقل.
و قال خالدٌ: الرِّكْز: الصَّوت ليس بالشديد.
و قال الليث: الرِّكْز: صَوتُ الإنسان تَسْمعه من بعيد، نحو رِكْزِ الصائد إِذا نَاجَى كِلابَه.
تهذیب اللغة، جلد 10، صفحه 56
ركز :
نور، مرکز علم! حسود از این مرکز نورانی بیبهره است!
هَلْ تُحِسُّ مِنْهُمْ مِنْ أَحَدٍ أَوْ تَسْمَعُ لَهُمْ رِكْزاً!
رَكَزْتُ الرُّمْحَ: أَثْبَتُّهُ بِالْأَرْضِ
رَكَزَ الرمحَ: نيزه را به زمين زد، نيزه را در زمين ثابت و استوار كرد، نيزه را بداخل زمين فرو برد.
الْمَرْكِزُ: مَوْضِعُ الثُّبُوتِ
الرَّكِيزة : گوهر يا جواهرى كه زيرزمين دفن شده باشد، و در زبان متداول بمعناى ستون يا عمودى است كه آلونك يا كلبه و مانند آن را مستند باشد.
الرَّكَائِز : ستونهاى خانه كه زير سقف باشند.
+ «عمد»
«مرکز» نام زیبای معالم ربانی صاحبان نور و آیات محکم موید اندیشه آنهاست.
«سانتر علمی»
«رفرنس علمی – مرکز العلم »
مرجع – مرجع تقلید
مرجع و مصدر
+ «رجع و صدر»
+ «اسپانسر»
+ «قطف»
[به آیات به دید مرکز خریدت نگاه کن] :
«the center» سنتر – سیتی سنتر : [مرکز خرید «shopping center»]
فروشگاههای بسیار بزرگ مثل هیپرمی و مشهدمال که همه برای خرید به این مراکز مراجعه می کنند! مرکز خرید میشه همون سنتر، میشه نام زیبای معالم ربانی و آیات محکم!
مطلب چه زیبا شد! اونیکه لازم داری و باید بخری، جاش توی دل آیاته!
باید در نار آیت، نور ولایت رو ببینی و بخری!
گمشده ما توی آیت قرار داره و ما همه جا رو گشتیم و میگردیم الا داخل آیت رو!
خوب معلومه تا حالا پیداش نکردیم و از حالا به بعد هم اگه تغییر روش و تغییر مکان محل جستجو و گردش ندیم، بازم پیداش نمی کنیم!
مرکز خرید نور ولایت برای قلب اهل یقین، همین آیت و همین یتیم بداخلاق و همین شخص خطاکاری است که مقدر شده باهاش رودررو قرار بگیری! به آیات به دید مرکز خریدت نگاه کن!
حیات قلب ما به آیات بسته است!
مثل همون دونه اناری که روی شحم و پیه متمرکز شده و اتصال داره!
واژه رکز چقدر زیبا است و مطالب و مثالهای زیبایی به ما داره یاد میده و خوب مطلب رو جا میندازه که نباید آیات رو تکذیب کنیم یا حذف شرایط نماییم.
فیلم مستندی از بزرگترین مرکز خرید دنیا در یک کشوری رو نگاه میکنیم!
این مرکز خرید معالم ربانی صاحبان نور رو مقایسه کن با بقالی لیدرهای سوء!
مرکز خرید علوم نورانی و ربانی مثل یک شهر بزرگه که توش گم میشی!
بقالی لیدر سوء، مثل دخمه و سوراخ تاریکی است که بری توش، بوی گند مغازهاش حالتو بهم میزنه!
حالا تصمیمتو بگیر میخوای از کجا خرید کنی؟!
[به آیات به دید مرکز خریدت نگاه کن]:
اونیکه نسبت به آیاتی و رسلی حسادت داره، دلش نمیخواد از آیات خرید کنه، لذا از هر جای بیارزشی خرید میکنه الا از جایی که همه اجناسش برند نورانی داره!
گمشده ما در آیات است و نباید جای دیگری بدنبالش باشیم.
همه، همهجا میگردن الا آیات!
خداوند حکمتش اینجوری اقتضاء میکنه که نور ولایت رو در نار آیت قرار بده و اونو در معرض ما بگذارد تا از نار به نور برسیم، ان شاء الله تعالی.
« الرِّكْز : مرد حكيم و سخاوتمند »
مَرْكَز الجند : الموضع الذى أُلزِمُوه
«رکز : تثبيت طرف من الشيء في محلّ »
+ مفهوم «حق – حق الطیب»
ارتكَزَ الرّجُل على قوسه : إذا وضَعَ سِيَتَها بالأرض ثمّ اعتمَدَ عليها
ارْتَكَزَ على العَصَا : بر عصا تكيه زد.
رکز یکی از هزار واژه مترادف نور ولایت است!
[أَ لَا تَرَى أَنَّ أُصُولَ الْحَبِّ مَرْكُوزَةٌ فِي ذَلِكَ الشَّحْمِ] :
[فَجُعِلَ ذَلِكَ الشَّحْمُ خِلَالَ الْحَبِّ لِيَمُدَّهُ بِالْغِذَاءِ] :
+ «خلّ – خلیل الله»
توحيد المفضل ؛ ص159
خلق الرمانة و أثر العمد فيه
وَ اعْتَبِرْ بِخَلْقِ الرُّمَّانَةِ وَ مَا تَرَى فِيهَا مِنْ أَثَرِ الْعَمْدِ وَ التَّدْبِيرِ فَإِنَّكَ تَرَى فِيهَا كَأَمْثَالِ التِّلَالِ مِنْ شَحْمٍ مَرْكُومٍ فِي نَوَاحِيهَا وَ حَبٍّ مَرْصُوفٍ صفا [رَصْفٍ] كَنَحْوِ مَا يُنْضَدُ بِالْأَيْدِي وَ تَرَى الْحَبَّ مَقْسُوماً أَقْسَاماً وَ كُلَّ قِسْمٍ مِنْهَا مَلْفُوفاً بِلَفَائِفَ مِنْ حُجُبٍ مَنْسُوجَةٍ أَعْجَبَ النَّسْجِ وَ أَلْطَفَهُ وَ قِشْرَهُ يَضُمُّ ذَلِكَ كُلَّهُ فَمِنَ التَّدْبِيرِ فِي هَذِهِ الصَّنْعَةِ أَنَّهُ لَمْ يَكُنْ يَجُوزُ أَنْ يَكُونَ حَشْوُ الرُّمَّانَةِ مِنَ الْحَبِّ وَحْدَهُ وَ ذَلِكَ أَنَّ الْحَبَّ لَا يَمُدُّ بَعْضُهُ بَعْضاً فَجُعِلَ ذَلِكَ الشَّحْمُ خِلَالَ الْحَبِّ لِيَمُدَّهُ بِالْغِذَاءِ
أَ لَا تَرَى أَنَّ أُصُولَ الْحَبِّ مَرْكُوزَةٌ فِي ذَلِكَ الشَّحْمِ ثُمَّ لُفَّ بِتِلْكَ اللَّفَائِفِ لِتَضُمَّهُ وَ تُمْسِكَهُ فَلَا يَضْطَرِبَ وَ غُشِيَ فَوْقَ ذَلِكَ بِالْقِشْرَةِ الْمُسْتَحْصِفَةِ لِتَصُونَهُ وَ تُحْصِنَهُ مِنَ الْآفَاتِ فَهَذَا قَلِيلٌ مِنْ كَثِيرٍ مِنْ وَصْفِ الرُّمَّانَةِ وَ فِيهِ أَكْثَرُ مِنْ هَذَا لِمَنْ أَرَادَ الْإِطْنَابَ وَ التَّذَرُّعَ فِي الْكَلَامِ وَ لَكِنْ فِيمَا ذَكَرْتُ لَكَ كِفَايَةٌ فِي الدَّلَالَةِ وَ الِاعْتِبَار.
شگفتيهاى آفرينش (ترجمه توحيد مفضل) ؛ ص146
[شگفتى انار و نشانههاى هدفمندى خلقت]
از آفرينش حكمتآميز و مدبّرانه انار درس عبرت بگير.
[اگر با دقت در آن بنگرى] در بخشهايى از آن، بلنديهايى از پيه مىبينى كه دانهها چنان در آن در صف و چيده شده است كه گويى با دست چيدهاند.
دانهها را چندين قسم مىبينى كه هر قسم نيز از لايههاى ظريف و نازك ماهرانه بافته شده و جملگى در ميان پوست محكمى جاى گرفته است.
اگر ميان انار، يكسره دانه بود راه غذا به سوى دانهها بسته بود، پس مطابق تدبير و حكمت اين بلنديها از پيه در ميان دانهها قرار گرفته و ته دانهها به آن متصل است تا از اين طريق به دانهها غذا برسد.
مگر نمىبينى كه دانههاى انار در درون اين پيه كاشته شده آنگاه با آن لايهها پيچيده شده تا سست و لرزان نباشد و روى آنها هم با پوستى استوار و محكم پوشانيده شده تا دانهها از آفتها نگاه داشته شوند.
اينها تنها اندكى از شگفتيهاى انار است و اگر كسى در پى درك و يافتن معارف و دانستيهاى افزونتر باشد اسرار و حكمتها بيشتر است امّا تا اين حدّ براى درس عبرت و راهيابى بس است.
[بُعِثْتُ لِلْحِلْمِ مَرْكَزاً]:
مرکز حلم! معدن علم! مسکن صبر!
مصباح الشريعة ؛ ص154
الباب الثالث و السبعون في الحلم
قَالَ الصَّادِقُ ع
الْحِلْمُ سِرَاجُ اللَّهِ يَسْتَضِيءُ بِهِ صَاحِبُهُ إِلَى جَوَادِّهِ وَ لَا يَكُونُ حَلِيماً إِلَّا الْمُؤَيَّدُ بِأَنْوَارِ الْمَعْرِفَةِ وَ التَّوْحِيدِ وَ الْحِلْمُ يَدُورُ عَلَى خَمْسَةِ أَوْجُهٍ أَنْ يَكُونَ عَزِيزاً فَيُذَلَّ أَوْ يَكُونَ صَادِقاً فَيُتَّهَمَ أَوْ يَدْعُوَ إِلَى الْحَقِّ فَيُسْتَخَفَّ بِهِ أَوْ أَنْ يُؤْذَى بِلَا جُرْمٍ أَوْ أَنْ يَطْلُبَ بِالْحَقِّ فَيُخَالِفُوهُ فِيهِ فَإِذَا آتَيْتَ كُلًّا مِنْهَا حَقَّهُ فَقَدْ أَصَبْتَ وَ قَابِلِ السَّفِيهَ بِالْإِعْرَاضِ عَنْهُ وَ تَرْكِ الْجَوَابِ يَكُنِ النَّاسُ أَنْصَارَكَ لِأَنَّ مَنْ حَارَبَ السَّفِيهَ فَكَأَنَّهُ قَدْ وَضَعَ الْحَطَبَ عَلَى النَّارِ
قَالَ النَّبِيُّ ص
مَثَلُ الْمُؤْمِنِ كَمَثَلِ الْأَرْضِ مَنَافِعُهُمْ مِنْهَا وَ أَذَاهُمْ عَلَيْهَا وَ مَنْ لَا يَصْبِرُ عَلَى جَفَاءِ الْخَلْقِ لَا يَصِلُ إِلَى رِضَى اللَّهِ تَعَالَى لِأَنَّ رِضَى اللَّهِ تَعَالَى مَشُوبٌ بِجَفَاءِ الْخَلْقِ
وَ حُكِيَ أَنَّ رَجُلًا قَالَ لِأَحْنَفَ بْنِ قَيْسٍ إِيَّاكَ أَعْنِي قَالَ وَ عَنْكَ أَحْلُمُ
قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص
بُعِثْتُ لِلْحِلْمِ مَرْكَزاً وَ لِلْعِلْمِ مَعْدِناً وَ لِلصَّبْرِ مَسْكَناً صَدَقَ رَسُولُ اللَّهِ ص
وَ حَقِيقَةُ الْحِلْمِ أَنْ تَعْفُوَ عَمَّنْ أَسَاءَ إِلَيْكَ وَ خَالَفَكَ وَ أَنْتَ الْقَادِرُ عَلَى الِانْتِقَامِ مِنْهُ كَمَا وَرَدَ فِي الدُّعَاءِ إِلَهِي أَنْتَ أَوْسَعُ فَضْلًا وَ أَعْظَمُ حِلْماً مِنْ أَنْ تُؤَاخِذَنِي بِعَمَلِي وَ تَسْتَذِلَّنِي بِخَطِيئَتِي.
[لَا تُفَارِقُ مَرَاكِزَهَا مِنَ الْفَلَكِ] :
توحيد المفضل ؛ ص132
النجوم و اختلاف مسيرها و السبب في أن بعضها راتبة و الأخرى منتقلة
فَكِّرْ يَا مُفَضَّلُ فِي النُّجُومِ وَ اخْتِلَافِ مَسِيرِهَا فَبَعْضُهَا لَا تُفَارِقُ مَرَاكِزَهَا مِنَ الْفَلَكِ وَ لَا تَسِيرُ إِلَّا مُجْتَمِعَةً وَ بَعْضُهَا مُطْلَقَةٌ تَنْتَقِلُ فِي الْبُرُوجِ وَ تَفْتَرِقُ فِي مَسِيرِهَا فَكُلُّ وَاحِدٍ مِنْهَا يَسِيرُ سَيْرَيْنِ مُخْتَلِفَيْنِ أَحَدُهُمَا عَامٌّ مَعَ الْفَلَكِ نَحْوَ الْمَغْرِبِ وَ الْآخَرُ خَاصٌّ لِنَفْسِهِ نَحْوَ الْمَشْرِقِ كَالنَّمْلَةِ الَّتِي تَدُورُ عَلَى الرَّحَى فَالرَّحَى تَدُورُ ذَاتَ الْيَمِينِ وَ النَّمْلَةُ تَدُورُ ذَاتَ الشِّمَالِ وَ النَّمْلَةُ فِي ذَلِكَ تَتَحَرَّكُ حَرْكَتَيْنِ مُخْتَلِفَيْنِ إِحْدَاهُمَا بِنَفْسِهَا فَتَتَوَجَّهُ أَمَامَهَا وَ الْأُخْرَى مُسْتَكْرَهَةٌ مَعَ الرَّحَى تَجْذِبُهَا إِلَى خَلْفِهَا فَاسْأَلِ الزَّاعِمِينَ أَنَّ النُّجُومَ صَارَتْ عَلَى مَا هِيَ عَلَيْهِ بِالْإِهْمَالِ مِنْ غَيْرِ عَمْدٍ وَ لَا صَانِعٍ لَهَا مَا مَنَعَهَا أَنْ تَكُونَ كُلُّهَا رَاتِبَةً أَوْ تَكُونَ كُلُّهَا مُنْتَقِلَةً فَإِنَّ الْإِهْمَالَ مَعْنًى وَاحِدٌ فَكَيْفَ صَارَ يَأْتِي بِحَرَكَتَيْنِ مُخْتَلِفَتَيْنِ عَلَى وَزْنٍ وَ تَقْدِيرٍ فَفِي هَذَا بَيَانُ أَنَّ مَسِيرَ الْفَرِيقَيْنِ عَلَى مَا يَسِيرَانِ عَلَيْهِ بِعَمْدٍ وَ تَدْبِيرٍ وَ حِكْمَةٍ وَ تَقْدِيرٍ وَ لَيْسَ بِإِهْمَالٍ كَمَا يَزْعُمُ الْمُعَطِّلَةُ فَإِنْ قَالَ قَائِلٌ وَ لِمَ صَارَ بَعْضُ النُّجُومِ رَاتِباً وَ بَعْضُهَا مُنْتَقِلًا قُلْنَا إِنَّهَا لَوْ كَانَتْ كُلُّهَا رَاتِبَةً لَبَطَلَتِ الدَّلَالاتُ الَّتِي يُسْتَدَلُّ بِهَا مِنْ تَنَقُّلِ الْمُنْتَقِلَةِ وَ مَسِيرِهَا فِي كُلِّ بُرْجٍ مِنَ الْبُرُوجِ كَمَا يُسْتَدَلُّ بِهَا عَلَى أَشْيَاءَ مِمَّا يُحْدَثُ فِي الْعَالَمِ بِتَنَقُّلِ الشَّمْسِ وَ النُّجُومِ فِي مَنَازِلِهَا وَ لَوْ كَانَتْ كُلُّهَا مُنْتَقِلَةً لَمْ يَكُنْ لِمَسِيرِهَا مَنَازِلُ تُعْرَفُ وَ لَا رَسْمٌ يُوقَفُ عَلَيْهِ لِأَنَّهُ إِنَّمَا يُوقَفُ عَلَيْهِ بِمَسِيرِ الْمُنْتَقِلَةِ مِنْهَا بِتَنَقُّلِهَا فِي الْبُرُوجِ الرَّاتِبَةِ كَمَا يُسْتَدَلُّ عَلَى سَيْرِ السَّائِرِ عَلَى الْأَرْضِ بِالْمَنَازِلِ الَّتِي يَجْتَازُ عَلَيْهَا وَ لَوْ كَانَ تَنَقُّلُهَا بِحَالٍ وَاحِدٍ لَاخْتَلَطَ نِظَامُهَا وَ بَطَلَتِ الْمَآرِبُ فِيهَا وَ لَسَاغَ لِقَائِلٍ أَنْ يَقُولَ إِنَّ كَيْنُونَتَهَا عَلَى حَالٍ وَاحِدَةٍ تُوجِبُ عَلَيْهَا الْإِهْمَالَ مِنَ الْجِهَةِ الَّتِي وَصَفْنَا فَفِي اخْتِلَافِ سَيْرِهَا وَ تَصَرُّفِهَا وَ مَا فِي ذَلِكَ مِنَ الْمَآرِبِ وَ الْمَصْلَحَةِ أَبْيَنُ دَلِيلٍ عَلَى الْعَمْدِ وَ التَّدْبِيرِ فِيهَا.
[جُعِلَتْ أُصُولُهَا مَرْكُوزَةً فِي الْأَرْضِ] :
توحيد المفضل ؛ ص156
الحكمة في خلق الشجر و أصناف النبات
تَأَمَّلِ الْحِكْمَةَ فِي خَلْقِ الشَّجَرِ وَ أَصْنَافِ النَّبَاتِ فَإِنَّهَا لَمَّا كَانَتْ تَحْتَاجُ إِلَى الْغِذَاءِ الدَّائِمِ كَحَاجَةِ الْحَيَوَانِ وَ لَمْ يَكُنْ لَهَا أَفْوَاهٌ كَأَفْوَاهِ الْحَيَوَانِ وَ لَا حَرَكَةٌ تَنْبَعِثُ بِهَا لِتَنَاوُلِ الْغِذَاءِ جُعِلَتْ أُصُولُهَا مَرْكُوزَةً فِي الْأَرْضِ لِتَنْزِعَ مِنْهَا الْغِذَاءَ فَتُؤَدِّيَهُ إِلَى الْأَغْصَانِ وَ مَا عَلَيْهَا مِنَ الْوَرَقِ وَ الثَّمَرِ فَصَارَتِ الْأَرْضُ كَالْأُمِّ الْمُرَبِّيَةِ لَهَا وَ صَارَتْ أُصُولُهَا الَّتِي هِيَ كَالْأَفْوَاهِ مُلْتَقِمَةً لِلْأَرْضِ لِتَنْزِعَ مِنْهَا الْغِذَاءَ كَمَا تُرْضِعُ أَصْنَافَ الْحَيَوَانِ أُمَّهَاتُهَا أَ لَمْ تَرَ إِلَى عَمَدِ الْفَسَاطِيطِ «1» وَ الْخِيَمِ كَيْفَ تُمَدُّ بِالْأَطْنَابِ «2» مِنْ كُلِّ جَانِبٍ لِتَثْبُتَ مُنْتَصِبَةً فَلَا تَسْقُطُ وَ لَا تَمِيلُ فَهَكَذَا تَجِدُ النَّبَاتَ كُلَّهُ لَهُ عُرُوقٌ مُنْتَشِرَةٌ فِي الْأَرْضِ مُمْتَدَّةٌ إِلَى كُلِّ جَانِبٍ لِتُمْسِكَهُ وَ تُقِيمَهُ وَ لَوْ لَا ذَلِكَ كَيْفَ كَانَ يَثْبُتُ هَذَا النَّخْلُ الطِّوَالُ وَ الدَّوْحُ الْعِظَامُ فِي الرِّيحِ الْعَاصِفِ فَانْظُرْ إِلَى حِكْمَةِ الْخَالِقِ كَيْفَ سَبَقَتْ حِكْمَةَ الصِّنَاعَةِ فَصَارَتِ الْحِيلَةُ الَّتِي تَسْتَعْمِلُهَا الصُّنَّاعُ فِي ثَبَاتِ الْفَسَاطِيطِ وَ الْخِيَمِ مُتَقَدِّمَةً فِي خَلْقِ الشَّجَرِ لِأَنَّ خَلْقَ الشَّجَرِ قَبْلَ صَنْعَةِ الْفَسَاطِيطِ وَ الْخِيَمِ أَ لَا تَرَى عَمَدَهَا وَ عِيدَانَهَا مِنَ الشَّجَرِ فَالصِّنَاعَةُ مَأْخُوذَةٌ مِنَ الْخِلْقَة.
[وَ الْحَقُوا بِمَرَاكِزِكُمْ مِنْ مَلَكُوتِي]:
التفسير المنسوب إلى الإمام الحسن العسكري عليه السلام ؛ ص76
[في أن الأعمال لا تقبل إلا بالولاية:]
39 – قَالَ الْإِمَامُ ع
أَمَّا الزَّكَاةُ فَقَدْ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص:
مَنْ أَدَّى الزَّكَاةَ إِلَى مُسْتَحِقِّهَا، وَ قَضَى الصَّلَاةَ عَلَى حُدُودِهَا، وَ لَمْ يُلْحِقْ بِهِمَا مِنَ الْمُوبِقَاتِ مَا يُبْطِلُهُمَا- جَاءَ يَوْمَ الْقِيَامَةِ يَغْبِطُهُ كُلُّ مَنْ فِي تِلْكَ الْعَرَصَاتِ- حَتَّى يَرْفَعَهُ نَسِيمُ الْجَنَّةِ إِلَى أَعْلَى غُرَفِهَا وَ عَلَالِيهَا بِحَضْرَةِ مَنْ كَانَ يُوَالِيهِ مِنْ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّيِّبِينَ الطَّاهِرِينَ.
وَ مَنْ بَخِلَ بِزَكَاتِهِ وَ أَدَّى صَلَاتَهُ، فَصَلَاتُهُ مَحْبُوسَةٌ دُوَيْنَ السَّمَاءِ إِلَى أَنْ يَجِيءَ [حِينُ] زَكَاتِهِ، فَإِنْ أَدَّاهَا جُعِلَتْ كَأَحْسَنِ الْأَفْرَاسِ مَطِيَّةً لِصَلَاتِهِ، فَحَمَلَتْهَا إِلَى سَاقِ الْعَرْشِ فَيَقُولُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ:
سِرْ إِلَى الْجِنَانِ، وَ ارْكُضْ فِيهَا إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ، فَمَا انْتَهَى إِلَيْهِ رَكْضُكَ فَهُوَ (كُلُّهُ بِسَائِرِ مَا تَمَسُّهُ لِبَاعِثِكَ) فَيَرْكُضُ فِيهَا عَلَى أَنَّ كُلَّ رَكْضَةٍ مَسِيرَةُ سَنَةٍ- فِي قَدْرِ لَمْحَةِ بَصَرِهِ مِنْ يَوْمِهِ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ، حَتَّى يَنْتَهِيَ [بِهِ] إِلَى حَيْثُ مَا شَاءَ اللَّهُ تَعَالَى، فَيَكُونُ ذَلِكَ كُلُّهُ لَهُ، وَ مِثْلُهُ عَنْ يَمِينِهِ وَ شِمَالِهِ، وَ أَمَامِهِ وَ خَلْفِهِ، وَ فَوْقِهِ وَ تَحْتِهِ.
وَ إِنْ بَخِلَ بِزَكَاتِهِ وَ لَمْ يُؤَدِّهَا، أُمِرَ بِالصَّلَاةِ فَرُدَّتْ إِلَيْهِ، وَ لُفَّتْ كَمَا يُلَفُّ الثَّوْبُ الْخَلَقُ، ثُمَّ يُضْرَبُ بِهَا وَجْهُهُ، وَ يُقَالُ [لَهُ]: يَا عَبْدَ اللَّهِ مَا تَصْنَعُ بِهَذَا دُونَ هَذَا قَالَ: فَقَالَ أَصْحَابُ رَسُولِ اللَّهِ ص: مَا أَسْوَأَ حَالَ هَذَا [وَ اللَّهِ]! قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص أَ وَ لَا أُنَبِّئُكُمْ بِمَنْ هُوَ أَسْوَأَ حَالًا مِنْ هَذَا قَالُوا: بَلَى يَا رَسُولَ اللَّهِ. قَالَ: رَجُلٌ حَضَرَ الْجِهَادَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ تَعَالَى، فَقُتِلَ مُقْبِلًا غَيْرَ مُدْبِرٍ، وَ الْحُورُ الْعِينُ يَتَطَلَّعْنَ إِلَيْهِ، وَ خُزَّانُ الْجِنَانِ يَتَطَلَّعُونَ [إِلَى] وُرُودِ رُوحِهِ عَلَيْهِمْ [وَ أَمْلَاكُ السَّمَاءِ] وَ أَمْلَاكُ الْأَرْضِ يَتَطَلَّعُونَ [إِلَى] نُزُولِ حُورِ الْعِينِ إِلَيْهِ، وَ الْمَلَائِكَةُ خُزَّانُ الْجِنَانِ، فَلَا يَأْتُونَهُ.
فَتَقُولُ مَلَائِكَةُ الْأَرْضِ حَوَالَيْ ذَلِكَ الْمَقْتُولِ: مَا بَالُ الْحُورِ [الْعِينِ] لَا يَنْزِلْنَ إِلَيْهِ وَ مَا بَالُ خُزَّانِ الْجِنَانِ لَا يَرِدُونَ عَلَيْهِ فَيُنَادَوْنَ مِنْ فَوْقِ السَّمَاءِ السَّابِعَةِ: يَا أَيَّتُهَا الْمَلَائِكَةُ، انْظُرُوا إِلَى آفَاقِ السَّمَاءِ [وَ] دُوَيْنِهَا. فَيَنْظُرُونَ، فَإِذَا تَوْحِيدُ هَذَا الْعَبْدِ [الْمَقْتُولِ] وَ إِيمَانُهُ بِرَسُولِ اللَّهِ ص، وَ صَلَاتُهُ وَ زَكَاتُهُ، وَ صَدَقَتُهُ، وَ أَعْمَالُ بِرِّهِ كُلُّهَا مَحْبُوسَاتٌ دُوَيْنَ السَّمَاءِ، وَ قَدْ طَبِقَتْ آفَاقُ السَّمَاءِ كُلُّهَا- كَالْقَافِلَةِ الْعَظِيمَةِ قَدْ مَلَأَتْ مَا بَيْنَ أَقْصَى الْمَشَارِقِ وَ الْمَغَارِبِ، وَ مَهَابِّ الشَّمَالِ وَ الْجَنُوبِ- تُنَادِي أَمْلَاكُ تِلْكَ الْأَفْعَالِ الْحَامِلُونَ لَهَا، الْوَارِدُونَ بِهَا:
مَا بَالُنَا لَا تُفْتَحُ لَنَا أَبْوَابُ السَّمَاءِ- لِنَدْخُلَ إِلَيْهَا بِأَعْمَالِ هَذَا الشَّهِيدِ فَيَأْمُرُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِفَتْحِ أَبْوَابِ السَّمَاءِ، فَتُفْتَحُ، ثُمَّ يُنَادَى هَؤُلَاءِ الْأَمْلَاكُ: ادْخُلُوهَا إِنْ قَدَرْتُمْ. فَلَا تُقِلُّهَا أَجْنِحَتُهُمْ، وَ لَا يَقْدِرُونَ عَلَى الِارْتِفَاعِ بِتِلْكَ الْأَعْمَالِ.
فَيَقُولُونَ: يَا رَبَّنَا لَا نَقْدِرُ عَلَى الِارْتِفَاعِ بِهَذِهِ الْأَعْمَالِ.
فَيُنَادِيهِمْ مُنَادِي رَبِّنَا عَزَّ وَ جَلَّ: يَا أَيَّتُهَا الْمَلَائِكَةُ لَسْتُمْ حَمَّالِي هَذِهِ الْأَثْقَالِ [الصَّاعِدِينَ بِهَا] إِنَّ حَمَلَتَهَا الصَّاعِدِينَ بِهَا- مَطَايَاهَا- الَّتِي تَرْفَعُهَا إِلَى دُوَيْنِ الْعَرْشِ، ثُمَّ تُقِرُّهَا فِي دَرَجَاتِ الْجِنَانِ.
فَتَقُولُ الْمَلَائِكَةُ: يَا رَبَّنَا مَا مَطَايَاهَا
فَيَقُولُ اللَّهُ تَعَالَى: وَ مَا الَّذِي حَمَلْتُمْ مِنْ عِنْدِهِ
فَيَقُولُونَ: تَوْحِيدَهُ لَكَ، وَ إِيمَانَهُ بِنَبِيِّكَ.
فَيَقُولُ اللَّهُ تَعَالَى: فَمَطَايَاهَا مُوَالاةُ عَلِيٍّ أَخِي نَبِيِّي، وَ مُوَالاةُ الْأَئِمَّةِ الطَّاهِرِينَ، فَإِنْ أُتِيَتْ فَهِيَ الْحَامِلَةُ الرَّافِعَةُ الْوَاضِعَةُ لَهَا فِي الْجِنَانِ.
فَيَنْظُرُونَ فَإِذَا الرَّجُلُ مَعَ مَا لَهُ مِنْ هَذِهِ الْأَشْيَاءِ، لَيْسَ لَهُ مُوَالاةُ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ وَ الطَّيِّبِينَ مِنْ آلِهِ، وَ مُعَادَاةُ أَعْدَائِهِمْ.
فَيَقُولُ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى لِلْأَمْلَاكِ الَّذِينَ كَانُوا حَامِلِيهَا: اعْتَزِلُوهَا، وَ الْحَقُوا بِمَرَاكِزِكُمْ مِنْ مَلَكُوتِي– لِيَأْتِهَا مَنْ هُوَ أَحَقُّ بِحَمْلِهَا، وَ وَضْعِهَا فِي مَوْضِعِ اسْتِحْقَاقِهَا.
فَتَلْحَقُ تِلْكَ الْأَمْلَاكُ بِمَرَاكِزِهَا الْمَجْعُولَةِ لَهَا.
ثُمَّ يُنَادِي مُنَادِي رَبِّنَا عَزَّ وَ جَلَّ:
يَا أَيَّتُهَا الزَّبَانِيَةُ تَنَاوَلِيهَا، وَ حُطِّيهَا إِلى سَواءِ الْجَحِيمِ، لِأَنَّ صَاحِبَهَا لَمْ يَجْعَلْ لَهَا مَطَايَا مِنْ مُوَالاةِ عَلِيٍّ وَ الطَّيِّبِينَ مِنْ آلِهِ ع.
قَالَ [رَسُولُ اللَّهِ ص]:
فَتَنَاوَلَ تِلْكَ الْأَمْلَاكُ، وَ يُقَلِّبُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ تِلْكَ الْأَثْقَالَ أَوْزَاراً وَ بَلَايَا- عَلَى بَاعِثِهَا لِمَا فَارَقَتْهَا مَطَايَاهَا- مِنْ مُوَالاةِ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ ع وَ نَادَتْ تِلْكَ الْمَلَائِكَةُ إِلَى مُخَالَفَتِهِ لِعَلِيٍّ ع، وَ مُوَالاتِهِ لِأَعْدَائِهِ.
فَيُسَلِّطُهَا اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ وَ هِيَ فِي صُورَةِ الْأَسْوَدِ عَلَى تِلْكَ الْأَعْمَالِ، وَ هِيَ كَالْغِرْبَانِ وَ الْقَرْقَسِ فَتَخْرُجُ مِنْ أَفْوَاهِ تِلْكَ الْأَسْوَدِ نِيرَانٌ تُحْرِقُهَا، وَ لَا يَبْقَى لَهُ عَمَلٌ إِلَّا أُحْبِطَ وَ يَبْقَى عَلَيْهِ مُوَالاتُهُ لِأَعْدَاءِ عَلِيٍّ ع وَ جَحْدُهُ وَلَايَتَهُ، فَيُقِرُّهُ ذَلِكَ فِي سَوَاءِ الْجَحِيمِ فَإِذَا هُوَ قَدْ حَبِطَتْ أَعْمَالُهُ، وَ عَظُمَتْ أَوْزَارُهُ وَ أَثْقَالُهُ.
فَهَذَا أَسْوَأُ حَالًا مِنْ مَانِعِ الزَّكَاةِ الَّذِي يَحْفَظُ الصَّلَاةَ.
[ثُمَّ بَعَثَ اللَّهُ [تَعَالَى] جَبْرَئِيلَ بِلِوَائِهِ فَرَكَزَهَا فِي بَنِي هَاشِمٍ
وَ بَعَثَ إِبْلِيسُ بِلِوَائِهِ فَرَكَزَهَا فِي بَنِي أُمَيَّةَ] :
تفسير فرات الكوفي ؛ ص562
قَالَ ابْنُ عَبَّاسٍ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص
بَعَثَنِي اللَّهُ نَبِيّاً فَأَتَيْتُ بَنِي أُمَيَّةَ فَقُلْتُ يَا بَنِي أُمَيَّةَ إِنِّي رَسُولُ اللَّهِ إِلَيْكُمْ
قَالُوا كَذَبْتَ مَا أَنْتَ رَسُولُ اللَّهِ
قَالَ ثُمَّ ذَهَبْتُ إِلَى بَنِي هَاشِمٍ فَقُلْتُ يَا بَنِي هَاشِمٍ إِنِّي رَسُولُ اللَّهِ إِلَيْكُمْ
فَآمَنَ بِهِ مُؤْمِنُهُمْ مِنْهُمْ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ ع وَ حَمَانِي كَافِرُهُمْ أَبُو طَالِبٍ [ع]
قَالَ ابْنُ عَبَّاسٍ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص
ثُمَّ بَعَثَ اللَّهُ [تَعَالَى] جَبْرَئِيلَ بِلِوَائِهِ فَرَكَزَهَا فِي بَنِي هَاشِمٍ
وَ بَعَثَ إِبْلِيسُ بِلِوَائِهِ فَرَكَزَهَا فِي بَنِي أُمَيَّةَ
فَلَا يَزَالُونَ أَعْدَاؤُنَا وَ شِيعَتُهُمْ أَعْدَاءُ شِيعَتِنَا إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ.
[فَهَيْكَلٌ عُلْوِيٌّ بِهَذِهِ اللَّطَافَةِ وَ مَرْكَزٌ سُفْلِيٌّ بِهَذِهِ الْكَثَافَةِ كَيْفَ لَا يَدُلَّانِ عَلَى اللَّطِيفِ الْخَبِيرِ] :
وَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص أَعْرَفُكُمْ بِنَفْسِهِ أَعْرَفُكُمْ بِرَبِّهِ.
سُئِلَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع عَنْ إِثْبَاتِ الصَّانِعِ فَقَالَ الْبَعْرَةُ تَدُلُّ عَلَى الْبَعِيرِ وَ الرَّوْثَةُ تَدُلُّ عَلَى الْحَمِيرِ وَ آثَارُ الْقَدَمِ تَدُلُّ عَلَى الْمَسِيرِ فَهَيْكَلٌ عُلْوِيٌّ بِهَذِهِ اللَّطَافَةِ وَ مَرْكَزٌ سُفْلِيٌّ بِهَذِهِ الْكَثَافَةِ كَيْفَ لَا يَدُلَّانِ عَلَى اللَّطِيفِ الْخَبِيرِ
قَالَ ع بِصُنْعِ اللَّهِ يُسْتَدَلُّ عَلَيْهِ وَ بِالْعُقُولِ تُعْتَقَدُ مَعْرِفَتُهُ وَ بِالتَّفَكُّرِ تَثْبُتُ حُجَّتُهُ مَعْرُوفٌ بِالدَّلَالاتِ مَشْهُودٌ بِالْبَيِّنَاتِ.
روضة الواعظين و بصيرة المتعظين (ط – القديمة) ؛ ج1 ؛ ص31
وَ قِيلَ لِبَعْضِ الْأَعْرَابِ مَا الدَّلِيلُ عَلَى أَنَّ لِلْعَالَمِ صَانِعاً
فَقَالَ وَيْحَكَ إِنَّ الْبَعْرَةَ تَدُلُّ عَلَى الْبَعِيرِ وَ آثَارَ الْقَدَمِ تَدُلُّ عَلَى الْمَسِيرِ فَهَيْكَلٌ عُلْوِيٌّ بِهَذِهِ اللَّطَافَةِ وَ مَرْكَزٌ سُفْلِيٌّ بِهَذِهِ الْكَثَافَةِ أَ مَا يَدُلَّانِ عَلَى الصَّانِعِ الْخَبِيرِ.
به يكى از عربها گفته شد: چه دليلى است كه جهان را صانع و آفرينندهيى است؟
گفت: اى واى، همانا پشكل دلالت بر وجود شتر دارد و نشانههاى قدم، دلالت بر مسير دارد.
آسمان بر افراشته با اين لطافت (سبكى) و زمين با اين سنگينى، دلالت بر صانع خبير نمىكند؟
[] :
جَابِرٌ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع فِي قَوْلِهِ تَعَالَى
هَلْ تُحِسُّ مِنْهُمْ مِنْ أَحَدٍ أَوْ تَسْمَعُ لَهُمْ رِكْزاً
فَقَالَ جَابِرٌ هُمْ بَنُو أُمَيَّةَ
وَ يُوشِكُ أَنْ لَا تُحَسُّ مِنْهُمْ أَحَدٌ يُرْجَى وَ لَا يُخْشَى
فَقُلْتُ رَحِمَكَ اللَّهُ وَ إِنَّ ذَلِكَ لَكَائِنٌ
فَقَالَ مَا أَسْرَعَهُ
سَمِعْتُ عَلِيَّ بْنَ الْحُسَيْنِ ع يَقُولُ إِنَّهُ قَدْ رَأَى أَسْبَابَهُ.
مشتقات ریشۀ «رکز» در آیات قرآن:
[سورة مريم (۱۹): الآيات ۹۳ الى ۹۸]
وَ كَمْ أَهْلَكْنا قَبْلَهُمْ مِنْ قَرْنٍ هَلْ تُحِسُّ مِنْهُمْ مِنْ أَحَدٍ أَوْ تَسْمَعُ لَهُمْ رِكْزاً (۹۸)
و چه بسيار نسلها كه پيش از آنان هلاك كرديم. آيا كسى از آنان را مىيابى يا صدايى از ايشان مىشنوى؟