My heart has been illuminated by the union with its light!
Ah, what a beautiful sentiment!
The illumination of the heart through union evokes a sense of transcendence and inner radiance. 🌟💖
“My heart has become one with its light!”
Ah, the heart and its luminous essence! 🌟💖
It’s as if your inner being has merged with the brilliance of a thousand suns, casting away shadows and revealing the truth within.
Consider the heart the seeker and the light the sought-after truth in this romantic union.
The heart yearns for illumination, and when it finally merges with its radiance, it becomes a beacon of wisdom and love.
Let us celebrate this mystical fusion, where the heart’s longing meets the light’s eternal embrace. 🌿✨
قلبم از اتحاد با نورش روشن شده است!
آه، چه حس زیبایی!
نورانی شدن قلب از طریق اتحاد، حس تعالی و درخشندگی درونی را برمی انگیزد. 🌟💖
«دل من با نورش یکی شد!»
آه، دل و ذات نورانی آن! 🌟💖
گویی وجودت با درخشش هزاران خورشید در هم آمیخته است و سایهها را از بین میبرد و حقیقت درونت را آشکار میکند.
دل را سالک، و نور را حقیقتی که در این پیوند عاشقانه جستجو میشود، در نظر بگیرید.
دل در آرزوی روشنایی است و چون سرانجام با درخشندگی آن درآمیزد،
چراغی از خرد و عشق میشود.
بیایید این آمیختگی عرفانی را جشن بگیریم،
جایی که دل عاشق، در آغوش ابدی نور، با نور ملاقات میکند. 🌿✨
«شیب» در معنای ممدوح، یکی از هزار واژۀ مترادف «نور الولایة»،
و در معنای مذموم، یکی از هزار واژۀ مترادف «حسد» است.
در فرهنگ لغات عربی مینویسند:
«ليلة شَيْبَاء: شب زفاف»
+ «اهل»
شیب :
باتت المرأة بليلة شَيْبَاءَ: إذا افتضّت، و بليلة حرّة : إذا لم تفتضّ.
ليلة شَيْبَاء: شب زفاف
شیب، همان نکح و همان زوج و همان جفت و … است.
انگاری زکریا ع میفرماید: قلبم به نورم روشن شده و جفت شده! وَ اشْتَعَلَ الرَّأْسُ شَيْباً!
قلبم به وصال نورش، روشن شده! وَ اشْتَعَلَ الرَّأْسُ شَيْباً!
قلبم با نورش یکی شده!
قلب من دومی نورش شده! به نورم مشتعل شده! شمع خاموش دل من با شمع روشن نور من، روشن شده! به این میگن: وَ اشْتَعَلَ الرَّأْسُ شَيْباً! میبینی که آثارش نمایان و آشکار شده! مثل آثار سفید شدن موهای سر، که آشکار میشود.
+ «رأس – نور سرپرستی! وَ اشْتَعَلَ الرَّأْسُ شَيْباً!»
راس در اینجا همون قلبی است که دومی نورش شده و به نورش وصل شده!
شيّب الحزن رأسه!
اختلاط الشيء بالشيء [شبت الشيء بالشيء : إذا خلطته] – اختلاط نافذ عميق (1+1)
فَمِنْ إِجْلَالِ اللَّهِ إِجْلَالُ شَيْبَةِ الْمُؤْمِنِ
شیب + قوة و ضعف + قبض و بسط
« اللَّهُ الَّذي خَلَقَكُمْ مِنْ ضَعْفٍ ثُمَّ جَعَلَ مِنْ بَعْدِ ضَعْفٍ قُوَّةً ثُمَّ جَعَلَ مِنْ بَعْدِ قُوَّةٍ ضَعْفاً وَ شَيْبَةً يَخْلُقُ ما يَشاءُ وَ هُوَ الْعَليمُ الْقَديرُ (54) »
این ضعف و قوة اشاره به نور و ظلمت دنیای قلب دارد و این اختلاط نور و ظلمت میشه همین واژه شیبة. در واقع دادن علم و خلق علم در قلب به همین روش خلقت ضعف و قوه یا نور و ظلمت است.
[شیب – نور – وقر]:
« عَنْهُ ع قَالَ:
أَوَّلُ مَنْ شَابَ إِبْرَاهِيمُ فَقَالَ يَا رَبِّ مَا هَذَا قَالَ نُورٌ وَ تَوْقِيرٌ قَالَ رَبِّ زِدْنِي مِنْهُ.»
تاویل اینکه وقتی پیر میشیم موهای مشکی و سیاه تغییر رنگ میدن و سفید میشن چیه؟
این تبدیل سیاهی به سفیدی رابطه اش با نور و ظلمت چیست؟!
رابطه واژه «شیب» با مبحث «نور و ظلمت»؟!
شعل:
«وَ اشْتَعَلَ الرَّأْسُ شَيْباً»
اشْتَعَلَتِ النار : اضطربت
انگاری قلبی که قبض و بسط و نور و ظلمتشو میفهمه، در حالت دینامیک است نه استاتیک!
متحرک است و ثابت و ایستا نیست!
این میشه مفهوم واژۀ شعل و اشتعال یعنی اضطراب قلب، یعنی قبض و بسط نور قلب!
أَشْعَلْتُ الخيل فى الغارة: ستوران را در حمله و غارت به هيجان و حركت درآوردم.
انتشار و تفرّق في الشيء الواحد من جوانبه، يقال أشعلت النار في الحطب
+ « شیع – شيّعت النار في الحطب »
+ مفهوم «همانندسازی»
شعلههای آتش، همانند خود میسازند!
آتشسوزی، بسط و گسترش مییابد بطوریکه تلاشهای ماموران آتشنشانی فایدهای ندارد.
+ فیلم مستند آتش سوزی ایالت کالیفرنیا
+ «شیع»
+ «نوس»: انگاری در این عکس واژۀ نوس، یکی داره اونو به نوسان در میاره! مضطربش میکنه! مشتعلش میکنه!
به اضطراب شعله، خیرهخیره نگاه کنیم!
+ «ارث»
انگاری قلب، عین شعله آتش مشتعل، داره تکون میخوره!
«شعل» یکی از هزار واژه مترادف نور ولایت است که مفهوم انتقال و تحویل و تخلیه و جریان نور علم از صاحبان نور به قلب اهل یقین را توضیح میدهد که این فرایند یه چیزی شبیه گسترش شعله های آتش است از جایی به جای دیگر.
+ «نفق – انفاق»
نور ولایت فرایندی سریعالسیر است!
+ «ذکو»
ببین آتش به چه سرعتی داره گسترش پیدا میکنه.
مشتقات ریشۀ «شیب» در آیات قرآن:
قالَ رَبِّ إِنِّي وَهَنَ الْعَظْمُ مِنِّي وَ اشْتَعَلَ الرَّأْسُ شَيْباً وَ لَمْ أَكُنْ بِدُعائِكَ رَبِّ شَقِيًّا (4)
قلب به وصال نورش رسیده و با نورش یکی شده …
اللَّهُ الَّذي خَلَقَكُمْ مِنْ ضَعْفٍ ثُمَّ جَعَلَ مِنْ بَعْدِ ضَعْفٍ قُوَّةً ثُمَّ جَعَلَ مِنْ بَعْدِ قُوَّةٍ ضَعْفاً وَ شَيْبَةً يَخْلُقُ ما يَشاءُ وَ هُوَ الْعَليمُ الْقَديرُ (54)
بعد از قوت حالا مضاعف شدن و یکی شدن با نور میشه آخر داستان …
فَكَيْفَ تَتَّقُونَ إِنْ كَفَرْتُمْ يَوْماً يَجْعَلُ الْوِلْدانَ شيباً (17)
روزی که قلوبی که نور برایشان آشکار و متولد میشود، با این نورشان پیوند میخورند.