Jealousy, an impermanence desire!
The arrogant jealous person swears that there will be no end to him and his desires! What a delusion!
Indeed, such arrogance and jealousy can lead to a misguided sense of invincibility.
However, reality often humbles us, revealing the impermanence of our desires.
حسادت، آرزویی ناپایدار!
حسود مغرور سوگند یاد میکند که پایانی برای او و خواستههایش نخواهد بود! چه توهمی!
در واقع، چنین تکبر و حسادت میتواند منجر به احساس نادرست شکستناپذیری شود.
با این حال، واقعیت اغلب ما را فروتن میکند و ناپایداری آرزوهای ما را آشکار میکند.
«زول» در معنای ممدوح یکی از هزار واژۀ مترادف «نور الولایة»،
و در معنای مذموم، یکی از هزار واژۀ مترادف «حسد» است.
در فرهنگ لغات عربی مینویسند:
«زول: ارتفاع شيء عن نقطة معيّنة»
مفهوم: «cease – moved – end»
+ «حسد»
زول:
حسود مغرور، قسم میخوره که برای او و تمناهایش زوالی نخواهد بود! زهی خیال باطل!
أَ وَ لَمْ تَكُونُوا أَقْسَمْتُمْ مِنْ قَبْلُ ما لَكُمْ مِنْ زَوالٍ!
«زول: ارتفاع شيء عن نقطة معيّنة»
+ «شوّال»:
وَ عَنِ النَّبِيِّ ص:
سُمِّيَ شَوَّالًا لِأَنَّ فِيهِ شَالَتْ ذُنُوبُ الْمُؤْمِنِينَ.
أي ارتفعت و ذهبت.
المزاولة المعالجة
«المزاولة: استمرار في ازالة مرض تدريجا، و هو المعالجة»
[جرد – زول]:
جَرَدْتُ: أَزَلتُ
«جَرَدْتُ الشَّيءَ عن الشَّيءِ: أَزَلتُهُ عنهُ فلم أُبْقِ عليهِ منه شيئاً، فهو مَجْرُودٌ»
[زول – نسخ]:
+ «نسخ»
[زول – قبض و بسط]:
المزولة : ساعت آفتابی (sundial)!
+ «فیء»
وقتی اذان ظهر میشه ، خورشید در اوجشه! از این زمان به بعد دیگه خورشید رو به افول میره! اهل یقین این اوج و افول خورشید رو در ملکوت قلبش متوجه میشه، در واقع از روی ساعت آفتابی قلبش متوجه میشه «المِزْوَلَة- ج مَزَاول [زول]: ساعت آفتابى»
هر چی قلب از معالم ربانی صاحب نورش فاصله میگیره، نورش کم میشه:
« أَزال- إزالَةً و إزَالًا [زول] هُ: او را دور كرد – إزْدَالَ- ازْدِيَالًا [زول] هُ: او را دور كرد.»
این تکان خوردن، همون فهم قبض و بسطه:
«ازْوَلَ الشيءُ: آن چيز تكان خورد.»
وقتی قلب از اون اوج نورانیت خودش فاصله میگیره متوجه میشه « انْزَالَ- انْزِيَالًا [زول] عنه: از او جدا شد.» انگاری قلب داره زائل میشه یعنی داره از نور دور میشه « الزَّائِل- [زول]: رونده، عبور كننده، نابود شده» پس «زالَتِ الشَّمْسُ: خورشيد از ميان آسمان رو به پائين رفت و مايل شد» وقتی است که قلب نسبت به صاحب نورش، در اوج نیست لذا کم میذاره پس کم میاره و نور قلبش، رو به کمی است. پس قلب رو به زوال است اگر نسبت به صاحب نور بی تفاوت باشد « الزَّوَال- [زول]: مص؛ «هو سريعُ الزَّوَالِ»: كم دوام، زودگذر، فرورفتن خورشيد از وسط آسمان».
ظهر شرعی اون زمان اوجه و بعد از این نقطه میشه بعد از ظهر لذا اذان ظهر اون وقتی است که سایه از اوج خودش رو به زوال میشه « بَعْدَ الزَّوَال : بعد از ظهر » پس قلب خیلی در حال حرکت اینجوریه « الزَّوَّال- [زول]: حركت كنندۀ بسيار، پُر حركت »
لذا قلب اهل یقین عضو پرکاری است « المُزَاوَلَة- [زول]: مص، مواظبت، ممارست در كار » و مدام در حال تکان خوردن است، + «نوس»، و برای همین اسمش شده قلب و واژه زول نیز همینو متذکر میشه « الزَّوِيل- [زول]: مص، حركت، تكان خوردن »
[یک نکته زیبا] :
اینکه اهل بیت ع سایه ندارند یعنی در اوج اند و زوال ندارند و قبض قلب، برای معصوم ع معنایی ندارد لذا آفاق باید با انفس برابر باشد و از علائم معصوم ع اینه که سایه نداره!
…
و اما معصومان صفاى روح تاثير در تروح بدن ايشان مىكند كه بدن ايشان بمنزله روح ايشان لطيف مىشود چنانكه سايه ندارند و پيش و پس و خواب و بيدارى ايشان يكسانست چنانكه خواهد آمد كه اين از خصايص حضرات سيّد المرسلين و ائمه طاهرين است صلوات اللَّه عليهم لهذا بدن ايشان خاك نمىشود و شيعيانى كه به مرتبه ولايت مىرسند ايشان را نيز ازين حالات بهرهها مىباشد و خود از احوال خود كدورت و سياهى را بعين اليقين مىبينند و اينها از تفضل الهى است كه چون اين معنى وارد شود فى الحال در مقام تدارك آن در آيند و جمعى كه از اصحاب اليمين اند ايشان را به سبب صفا بر تنبيهات واقع مىشود و به بلاها مبتلا مىشوند و يا به الهامات و رؤياى صادقه بر آن مطلع مىشوند و به زودى بازگشت مىكنند چنانكه حق سبحانه و تعالى فرموده اند كه:
إِذا مَسَّهُمْ طائِفٌ مِنَ الشَّيْطانِ تَذَكَّرُوا فَإِذا هُمْ مُبْصِرُونَ
يعنى چون شياطين بر ايشان دست مىيابند متذكر و بينا مىشوند و در مقام توبه و انابت و استعاذت به جناب اقدس الهى در مىآيند چنانكه سبحانه و تعالى فرموده است كه الهام مىفرمايد حق سبحانه و تعالى به ايشان راه خوب و بد را، رستگارى يافتند كسانى كه در مقام تدارك و تزكيه نفوس در مىآيند و در اين باب آيات و اخبار بسيار وارد شده است و شمهای از آنها در شرح صحيفه كامله مذكور شده است.
مشتقات ریشۀ «زول» در آیات قرآن:
وَ أَنْذِرِ النَّاسَ يَوْمَ يَأْتيهِمُ الْعَذابُ فَيَقُولُ الَّذينَ ظَلَمُوا رَبَّنا أَخِّرْنا إِلى أَجَلٍ قَريبٍ نُجِبْ دَعْوَتَكَ وَ نَتَّبِعِ الرُّسُلَ أَ وَ لَمْ تَكُونُوا أَقْسَمْتُمْ مِنْ قَبْلُ ما لَكُمْ مِنْ زَوالٍ (44)
وَ قَدْ مَكَرُوا مَكْرَهُمْ وَ عِنْدَ اللَّهِ مَكْرُهُمْ وَ إِنْ كانَ مَكْرُهُمْ لِتَزُولَ مِنْهُ الْجِبالُ (46)
إِنَّ اللَّهَ يُمْسِكُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ أَنْ تَزُولا وَ لَئِنْ زالَتا إِنْ أَمْسَكَهُما مِنْ أَحَدٍ مِنْ بَعْدِهِ إِنَّهُ كانَ حَليماً غَفُوراً (41)