دکتر محمد شعبانی راد

هفته اخر اسفند تعطیلی اعلام کنه مدیر و بگه نیاین

تمنا : هفته اخر اسفند تعطیلی اعلام کنه مدیر و بگه نیاین دیگه چون دانش آموزی در مدرسه نیست و وجود ما لزومی نداره ،یا حداقل بگن شیفت ظهر برم ،ادم سختشه روزه اس سر صبح بلند شه 😬
تقدیر: میگه تا دوشنبه باید بیاین مدرسه ،به منم میگه شما شیفت صبح بیای حتما که کار داریم 😬🤪
کلام فرشته نگهبان : اشکالی نداره دخترم ،برو هیچی نگو عزیزم ،این محل کار و این مدیر درنی برای حسد توست ، هیچ بیماری درن رو نمیکشه که خسته شدم و دارم اذیت میشم . از این فرصت استفاده کن و درناژ کن ، تو که همه سال رو رفتی این دو روزم برو چیزی نمیشه که ،میخوای بشینی تو خونه چیکار کنی ، این دو روز هم برو با لبخند ،اگر فرصتی ایجاد شد با خنده بگو به مدیر دیگه ما نیایم دیگه و…
یادته اون دفعه که بهت گفتم برای روزهای کاریت به مدیر بگو هر طور شما دوست دارین بگین من بیام ،چشم رو چشمام و…. الانم فقط بهش بگو چشم ،مبادا که بهش اخم کنی رو ترش کنی که این رفتار با اون نیست با اهل بیته که تو ناراحتی از اینکه ،نمیشد شرایط بهتری بذارین برام ،حسود با خدا دشمنی داره یادت باشه دخترم ،سعی کن امروزم ورکلایف موفقی داشته باشی حیف این شرایط نیست که ثمرش بشه ناموفق و بعد با خودت بگی ،حالا چیزی هم نمیشد اگر چیزی نمیگفتم و میرفتم و نتیجه اش یه حال خوب در ملک و ملکوت دستگیرم میشد
کلام شیطان: دیدی ، حالا هی محبت کن ،هی این مدیر بهت زور بگه تو بگو چشم چشم ،خوبت شد ، چرا به بقیه چیزی نمیگه اون دو نفر دیگه حق معاونت میگیرن ولی اصلا اندازه تو ازشون کار نمیکشه ،به نظرم برو امروز بعدم بهش بگو همه همکارای من تو مدارس دیگه تعطیل شدن ، اگر دوست دارین روزهای تعطیلی هم بیایم ما خانم …. جان 😐 . بعدم بهش بگو دیگه من از سال دیگه این مدرسه نمیام ،صد بارم بهت گفتم از اول سال برو بگو منو بندازین یه مدرسه دیگه ،تو چیت بیشتر از اون ۵ نفر قبلیه که به یه ماه نکشیده از این مدرسه رفتن و جاشونو عوض کردن ،بقیه دیوانه که نیستن بیان با این خانم سرو کله بزنن و بمونن اینجا . تو حرف منو گوش نکردی و هر روز داری اذیت میشی و هی لبخند میزنی بالاخره که من میدونم کم میاری و میرسی به حرف من و….

قابل توجه جناب شیطان 👈من نوری دارم که با اون بدترین شرایط رو میشه مدیریت کرد ،من جزو ثروتمندترین های این جهانم ،ثروتی دارم که ارزشش اصلا قابل گفتن نیست،(نور بی نظیر و همراه همیشگیم❤️❤️ )، اگر تقدیر همکار شدن با این خانم مدیره ،چشم چشم فرشته جانم به جان میخرم هر سختی رو و این درن رو در کنارم تحمل میکنم چرا که درمان من همینه ، و بوسه میزنم بر این تقدیر و میگم فرشته جانم
در دایره‌ی تقدیر ما نقطه‌ی تسلیمیم ،
لطف آنچه تو اندیشی حکم آنچه تو فرمایی
سمعنا و اطعنا ،حرفتون روی چشمام ❤️
هیچ چیزی با ارزش تر از لبخند رضایت صاحبان نور و اهل بیت نیست و من اینوبا هیچی عوض نمیکنم .
و اومدم مدرسه
(امروز گفتن یه سری حدیث در بیارم و بزنم به راهرو ها و احادیثی که واسم باز شد رو واستون میفرستم )
حدود ساعت ۹:۴۰مدیر اومد (شیطون میگفت حرف منو گوش کن الات دیر میشه وقت اخمه ،بی محلیه زود باش اخم کن )ولی نگاهم به نگاه فرشته ام در ملکوت بود و با همون لبخندی که فرشته بهم گفت رفتم تو اتاقش و اونم از دیدنم خیلی خوشحال شد .اومد بهم گفت صورتجلسه رو امضا کن که امروز بودین و برو خونه ،همکار دیگه ام هم گفت خانم …. دیگه ایشون فردا نیان من به جاشون میام و مدیرم گفت اره خیلی فکر خوبیه باشه دیگه نیا عزیزم و عیدت پیشاپیش مبارک و…
وبه شیطان گفتم 👇
قابل توجه جناب شیطان 👈من امروز به قول بچه ها تو تیم فرشته بودم و در ملک و ملکوت برنده شدم ∞=۱+۱ 😁 والان هم به سمت منزل برمیگردم 😊
(۱)✅

اشتراک گذاری مطالب در شبکه های اجتماعی