توضیح: رفته بودیم زمین فوتبال پارک و در زمین کناری چند نفر نوجوان بازی میکردن و حرفهای زشتی به هم میگفتن که صداشون تا حدودی سمت ما هم میومد.
تمنا: هر جایی ميريم مهدی و محسن و بقیه بچهها حرف زشت نشنون و یاد نگیرن
تقدیر: بعضی مواقع با این صحنهها در اجتماع مواجه میشیم
کلام شیطان:
– ببین چند نفر بچه ۱۵ و ۱۶ ساله دارن جلوی چند نفر بزرگ تر هر چی دلشون میخواد میگن 😡
– بهشون بگو رعایت کنین! مگه نمیبینیمن بچههای ما میشنون!؟
کلام فرشته نگهبان:
🌞 اشکالی نداره
🌞 بعضی شرایط اجتماعی هست که جلوش رو نمیتونی بگیری
🌞 مهدی این حرفهای زشت رو بالاخره میشنوه. مهم اینه که بفهمه نباید به زبون بیاره.
✅
مهدی اینا اومدن و گفتن اینا چقدر بی ادبن!
منم بهشون کلام فرشته مهربان و عزیز رو بازگو کردم:
” شما بعضی مواقع حرفهای زشت که بوی تاریکی میدن رو میشنوین. باید فوراً متوجه بشین که بده و یاد نگیرین و به زبان هم نیارین”