تمنا : خونه …. رو خیلی دوست دارم ، و میخوام اونجا طولانی بمونم و بازی کنم تقدیر: مامانم بعد یه ساعت دقیقا زمانی که میخواد بازیم شروع شه میگه بریم کلام شیطان: الان چه وقت صدا کردنه ؟حالا که اینطوری شد منتشونو نکش و سریع با قهر برو پشت در خونه واستا بگو من اماده ام کلام فرشته نگهبان: بازم میاین اینجا ، الان پاشو و حرف مامانتو گوش کن