لباسها رو داخل لباسشویی ریختم و زمان شستشو رو یک ساعت گذاشتم .
بعد که اومدم لباس ها رو پهن کنم لباس یکی از بچه ها رو که برداشتم پهن کنم دیدم لکه اس روش ، یه دفعه یادم اومد که بچه خون دماغ شده بود و دو سه قطره ریخته بود رو لباسش و من اونجا حواسم نبوده و انداختم رو لباسهای دیگه اش و بعدم که خواستم لباس بشورم کلا یادم رفته بود از اینکه اون لباس رو جداگانه اول اب بکشم . مقدار لباس ها زیاد بود و تمام لباسها رو پهن کرده بودم این تیکه اخر بود .
کلام شیطان : چرا معطلی ؟ لباسش مگر لکه خون نداشت ؟ همه رو دوباره باید بشوری .
اگر نه تمام این لباسها مشکل داره ، درسته الان چیزی نیست ولی همه اینا نجس شده
کلام فرشته مهربان : چیزی نیست ، حرفشو گوش نکن
کلام شیطان : یعنی چی که چیزی نیست ، متوجه نیستی لباس بچه مشکل داشته و تو انداختی داخل لباسشویی ،الان تمام لباسات مشکل دارن ….تو که نمیخوای لباس های نجس رو استفاده کنی ؟ با اینا نماز بخونین 😱👿 اصلا حکمشو تو میدونی ؟ تا حالا واست پیش نیومده بوده ، حرف منو گوش کن
کلام فرشته مهربان : ایرادی نداره ، عین نجاست هست ؟ لباسشویی چند بار شستشو کرده ،پاکه باز هم میتونی بری از خواهرت زنگ بزنی و بپرسی ، ولی واسه چیزی که علمشو نداری به حرف خناس گوش نکن .
به این همه لباس تهمت نجس بودن نزن ،
کلام شیطان : الان این زنگ زدن داره ؟ تازه خواهرتم میگه این چه بی خیاله لباس بچه رو همونطوری انداخته قاطی لباسهای دیگه ،برات زشت میشه ، بیا بنداز بشوره یه دور دیگه چیزی نمیشه که …..
زنگ زدم به خواهرم و ایشونم گفتن نه پاکه چون عین نجاست نیست و مثل اول نباشه مشکلی نداره .لباسشویی چند بار ابکشی میکنه و…..
برگشتم تو اتاق ولی مگر خناس ول کن بود
کلام شیطان : ولی چیزی نمیشه اگر یه بار دیگه بندازی لباسا شسته بشن ، احتیاط شرط عقله به نظرم ،تو که نمیخوای زحمت بکشی لباسشویی میشوره و…..
من : با یاد اوری ثمثال پر از تایید فرشته مهربانم مشت محکمی بر دهان شیطان زدم و لباس رو پهن کردم رو بند تا خشک بشه 😊
✅