دکتر محمد شعبانی راد

در خواست ناگهانی و بدون هماهنگی همسر برای رفتن به بازار

تمنا: استراحت در خانه و اقامه نماز مغرب و عشا در وقت باقیمانده(توضیح: حوالی ساعت ۱۰ و من هنوز نمازم نخونده بودم و هنوز یک ساعتی تا قضا شدن وقت بود)
تقدیر: در خواست ناگهانی و بدون هماهنگی همسر برای رفتن به بازار (توضیح: چون ساعت به نیمه شب نزدیک بود و مغازه ها در حال بسته شدن بودن باید فورا حاضر میشدیم و میرفتیم، طوری که من گفتم نماز مغرب بخونم بعد بریم که با مخالفت شدید همسر مواجه شدم و میدونستم که اگه بدون خواندن نماز بریم حتما نماز مغربم قضا خواهد شد و از آن طرف اگر نماز میخواندم به شدت شرایط نا آرامی ایجاد میشد)
کلام شیطان: اصلا اینجا ترک فریضه ی واجب هست و محلش نده، گفتند همراهی تا جایی که خلاف شرع نباشد مشکلی نیست، بذار هر چی میشه بشه و هر کار میخواد بکنه تو نمازتو بخون، اصلا اگه مغازه ها بستن مهم نیست……
کلام فرشته نگهبان: اصل نور ولایته، این چه نمازیه که نا آرامی ایجاد میکنه
(به یاد آوردن جملات مهم صاحبان نور “به مریض سخت نماز و روزه واجب نیست اما در هر شرایطی ولایت بر همه واجبه) تو الان حکم مریضو داری و الان وظیفه ایجاد امنیت و آرامشه و البته خودتم مقصر بودی که نماز رو از اذان مغرب ۴ ساعت به تعویق انداختی✅

اشتراک گذاری مطالب در شبکه های اجتماعی