تمنا: در خانه ماندن و استراحت کردن
تقدیر : همراهی کردن خانواده در جهت رضایت و خوشحالی اونها
کلام شیطان😈: خیلی محترمانه پیشنهاد همسر برای بیرون رفتن رد کن. مگه سرت درد نمیکنه،،،،خودشم میدونه که چند روزه بی حالی و اگه مخالفت کنی نباید ناراحت بشه…
من هم به ایشون گفتم نه بیرون نمیایم ،حالشو ندارم اصلا،
بعد یه نیم ساعتی مجدد همسر تماس گرفتن و گفتن زود حاضر بشین دارم میام دنبالتون. به بابا اینا هم زنگ زدم بریم دنبالشون بریم بیرون ….
شیطان 😈 اومد و گفت: یعنی چی الان؟!؟!؟
این نفهمید تو چی گفتی؟؟؟؟
چرا اصلا توجهی به حرفهای تو نمیکنه؟؟؟؟
اینکه نشد دیگه….باید بهش بفهمونی کارش چقدر خودخواهیه….ای بابا ….زنگ بزن بهش بگو من نمیام و بگو برنامه هاشو کنسل کنه. بزار متوجه بشه کارش زشته.
و فرشته مهربان😇: عیبی نداره، حتمااااا حواسش نبود چی گفتی، احتمالا برای اینکه حال و هواتو عوض کنه و از خونه ببرت بیرون این برنامه رو برای خوشحالی تو چیده ، حسن ظن داشته باش همیشه، الانم جوابشو اونجوری بده که منو خوشحال میکنی.😇
صدای همسر از پشت خط اومد الو،،،،الوووووو صدامو نداری چرا ساکتی؟ با خنده گفتم چرا من صداتو دارم شما صدای منو داری؟ گفت آره یه لحظه قطع شد انگاری صداتو نداشتم😉
گفت:نظرت چیه ؟ گفتم : جدیدن از من نه شنیدی؟ من باهات پایم….هر چی شما بگی. گفت………………..❤️ پس زود حاضر بشین.
به فرشته جان گفتم: بگو دیگه چکار کنم برای خوشحالیت؟! دردت به جانم تو فقط بخند همین و تمام✨✨✨✨
و امشب در کنار فرشته های زندگیم همسر و فرزندان و پدر و مادر عزیزتر از جانم خاطرۀ زیبای دیگری از مهر و صمیمیت و مهربانی و گذشت ثبت شد .
ممنون نور قلبم، قوت قلبم😇🙏🌹❤️