تمنا : دانشآموزان در حین تدریس عملی بینظمی نکنند
تقدیر : چند نفر بدون در نظر گرفتن شرایط آموزشی مدام دارن صحبت میکنن و حواس بقیه رو پرت میکنن. خیلی داشتن اذیت میکردن.
کلام شیطان :
– صداتو بلند کن سرشون داد بزن!
– دارن حواس کسایی که به درس علاقه دارن رو پرت میکنن
– با چند تا بد و بیراه از کارگاه اخراجشون کن!
کلام فرشته مهربان:
🌞 آرامش خودت رو حفظ کن!
🌞 خیلی محترمانه بدون توهین بگو “شما که نمیخواین یاد بگیرین برین یه قسمت دیگه کارگاه با فاصله از هم بشینین”
🌞 همیشه در مقابل پرچم قرمز بقیه تو باید پرچم سفید نشون بدی! پرچم قرمز رو بر افراشته نکن!
❌
متأسفانه به تمام حرفهای شیطان گوش کردم و عمل کردم!
کلام فرشته مهربان:
🌞 عیب نداره بعدن که دوباره اومدن مدرسه دور برگردون رو دور بزن!
🌞 به اون چند نفر بگو اشتباه کردی و نباید داد میزدی و توهین میکردی!
کلام شیطان:
– شما که چیزی نگفتی بهشون!
– برخورد جدی لازمه!
– همش که نباید عذر خواهی کنی!
باز هم بیشتر طرف شیطان بودم و ترس وجودم رو در بر گرفته بود.
بعد از حدود یک ساعت همسایمون زنگ زد گفت “از اداره پست یک کتاب براتون آوردن. روش نوشته حقالناس! بعدن که اومدین خونه بیاین بگیرین دست منه”
اونجا بود که دلم میخواست زمین باز شه برم تو زمین محو شم!
موقع نماز بود و من نماز رو در همون محیط کارگاه میخونم. اما ایندفعه خجالت میکشیدم پیش بچه نماز بخونم. دلم میخواست بچهها برن بعد تنهایی نماز بخونم
😢
فرشته مهربانم ازت عذر میخوام