توضیح: گوشت و مرغ میخواستم،
علیرغم وقت کم، سفارش دادم و برام آوردن،
خیلی خوشحال شدم که کارم راه افتاد، اما …
تقدیر: به محض اینکه بستههای گوشت رو باز کردم،
اونی نبود که سفارش داده بودم (: تمنا)،
کلام شیطان: … و اینجا شیطان خناس رجیم فضولی کرد و گفت:
بهش زنگ بزن،
و متاسفانه منم گوش کردم🥹🥹بعد از کلی تماس و عکس فرستادن،
فروشنده گفت پس بفرستید، و دوباره براتون میفرستم،
ومن😡گفتم باشه،
و اینجا بود که چراغ نور دلم روشن شد،
کلام فرشتۀ مهربان: و فرشته جانم گفت:
چرا اینقدر برای یه گوشتی که خورده میشه، و اصلآ اونقدر اهمیت نداره، که هم خودتو ناراحت کنی هم بقیه رو، برو تماس بگیر و بگو، نمیفرستم.
و خوشبختانه من هم به حرف فرشته عزیزم گوش کردم، و بافروشنده تماس گرفتم و خیلی آروم گفتم: گوشت رو نمیفرستم. فروشنده گفت حالا ایندفعه که تموم شد، اما از دفعات بعد، به مسئولین خرد کردن بگید انجامش میدیم.
و من😅😅😅تشکر کردم، هم از فروشنده، هم از فرشته عزیزم، و با قلبم نور قشنگ با مهربانی رفتار کردن رو حس کردم، نوری که حرف فرشته مهربان بود و من اونو گوش کردم و بهش عمل کردم.
ممنونم که همیشه همراهم هستی ای فرشتۀ زیبای مهربانم.
امام على عليه السلام ـ در سفارش هنگام مرگ به فرزندش حسن عليه السلام ـ فرمود :
أنهاكَ عَنِ التَّسَرُّعِ بِالقَولِ و الفِعلِ .
تو را از شتاب در گفتار و كردار نهى مى كنم.